آقای عباسی لطفا با ما از ظرفیت های گیلان سخن نگویید!

جواب سوالاتی که استاندار جدید گیلان باید به ما بگوید


۱۴۰۰/۰۷/۲۸ - ۲۱:۴۹ | کد خبر: ۱۶۲۰۲ چاپ
جواب سوالاتی که استاندار جدید گیلان باید به ما بگوید

اختصاصی کلانشهر/ فاطمه صابری:

فرض محال که محال نیست؛ فرض می‌کنیم که آقای اسدالله عباسی استاندار منتخب دولت ابراهیم رئیسی در گیلان این متن را می‌بیند و خوشبختانه چون هنوز مدیر روابط عمومی ندارد تا تمام مطالب را با سانسور کامل به او تحویل دهد،خود نیم نگاهی به آن می‌اندازد.

در این مطلب بنای نقد عملکرد آقای عباسی از سه دوره نمایندگی مجلس تا وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی ایران را نداریم و بناست با خوش‌بینی خطاب به آقای عباسی نوشته شود که لطفا مانند اکثر استانداران قبلی گیلان،وزرا و نمایندگان مجلس و حتی روسای جمهور ایران با ما از ظرفیت‌ها و توانایی‌های بالقوه گیلان سخن نگویید!چون چند دهه است که ساکنان این جغرافیا منتظر مدیریت و مدیرانی هستند که صدها ظرفیت بالقوه را بالفعل برسانند.

 

 

آقای عباسی

 شاید مسئولان ایران باورشان نشود که ما (اکثریت قابل توجهی از مردم ایران) می‌دانیم کجا زندگی می‌کنیم که همچنان در تمام سخنرانی‌هایشان درباره طول و عرض جغرافیایی ایران سخن می‌گویند،از کشوری چهارفصل با بهره‌مندی از کوه و جنگل و دریا و معادن مختلف و منابع سرشار نفت و گاز و فرصت‌های صادراتی غیر نفتی.

از شما عاجزانه درخواست داریم که در طی چند سالی که قرار است به عنوان استاندار گیلان مشغول فعالیت باشید با ما از مساحت سبز ۱۴٬۰۴۴ کیلومتر مربعی گیلان سخن نگویید. شاید باورتان نشود اما می‌دانیم که جمعیت گیلان هم بیش از دو میلیون و پانصد نفر است.

از پراکندگی جمعیت،آب و هوا،پیشنیه مبارزاتی مردمانش از دوره باستان تا نهضت جنگل و جنگ 8 ساله ایران و عراق هم نکات مهمی در حافظه داریم. می‌دانیم که پیشینه بعضی از صنایع دستی گیلان به چند هزار سال قبل منتهی می‌شود و ‏گیلان در مسیر کریدور ترانزیتی شمال-جنوب قرار دارد.

اطلاعات کافی درباره اهمیت وجود منطقه آزاد تجاری- صنعتی انزلی، ظرفیت‌های حوزه شیلات،گردشگری، کشاورزی و... داریم.

اما چیزهایی هم هست که نمی‌دانیم و سال‌هاست منتظریم کسانی که به عنوان نماینده مجلس و استاندار در این سامان فعالیت‌شان را شروع می‌کنند پاسخ آنها را به ما بگویند و قدمی برای رفع مشکلاتش بردارند.

به طور مثال اکثریت مردم گیلان نمی‌دانند که چرا سال‌هاست هر سرمایه‌گذاری پا به گیلان می‌گذارد فراری داده می‌شود.

این یک ادعای صرف نیست. کمتر از یک سال قبل گزارشی از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر شد که نشان می‌داد گیلان رتبه دوم در فرار سرمایه گذار را دارد. علاقه‌مندیم بدانیم چه کسانی و با کدام منفعت اجازه پا گرفتن سرمایه گذاری در این استان را نمی‌دهند؟

مگر چه قوانین دست و پاگیر ویژه گیلان مصوب شده که گیلان با مزیت‌های زیاد برای هیچ سرمایه گذاری جذاب نیست؟

 

آقای عباسی

 زبان خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای الکن و حتی لال شده است اما شما کنکاش کنید که انتظارات ویژه‌ی کدام فرد و گروه و ارگانی، گیلان را در لیست سیاه سرمایه‌گذاران قرار داده است.

قطعا منظور ما این نیست که بعد از شروع به کار شما عده‌ای از دست فعالان محیط زیست فریاد وامصیبتا سر دهند که چرا مخالف سرمایه‌گذاری و اشتغال زایی پروژه‌ای هستند که می‌خواهد وسط دریای کاسپین جزیره گردشگری درست کند یا چرا به پروژه‌ی محیرالعقول در وسط جنگل‌های سیاهکل، رودسر و فومن مجوز داده نمی‌شود. ما درباره پروژه‌هایی صحبت می‌کنیم که در اقلیم‌های مشابه گیلان به سرانجام مثبت رسیده و باعث نابودی طبیعت هم نشده است.

 

آقای استاندار

می‌خواهیم بدانیم چرا شهرک‌های صنعتی گیلان هر روز گامی به کما نزدیک می‌شوند؟ به گزارش مدیران شهرک‌های صنعتی از وضعیت مثبت و رو به پیشرفت شهرک‌ها اعتماد نکنید. باور کنید در هر شهرک صنعتی به تعداد انگشتان یک دست واحد تولیدی پیدا نمی‌کنید که با ظرفیت 50درصدی مشغول کار باشد.

به وضعیت قرارداد موقت شمار زیادی از این واحدها با کارگران و شرایط نامناسب محیط کار و حقوق اندک این کارخانه‌ها اشاره نمی‌کنیم چون احتمالش ضعیف نیست که مدیران‌شان با علم به وجود هزاران بیکار گیلانی پشت در مانده و عاصی از شرایط،همینجا کامنت بگذارند:کارگران راضی نیستند بروند بیرون. چون مطمئنا نفر جایگزین با ساعت کار بیشتر و حقوق کمتر مشغول کار می‌شود.

 

آقای عباسی

مدتهاست کسی در گیلان نمی‌داند که مزیت منطقه آزاد انزلی برای مردمان ساکن این شهر و گیلان چیست. از محل درگیری‌های داخلی بر سر تقسیم پُست و صندلی مدیریتی بین افراد میان‌مایه چند شغل و رونق کسب و کار شرکت‌های آن حوالی و توسعه تجاری برای منطقه درآمده است؟ راستی سوال کنید که چرا نرخ بیکاری در بندر انزلی همیشه از میانگین گیلان هم بالاتر است.

درباره ظرفیت گردشگری هم چیزی نمی‌گوییم که مدیرانش فعلا دو دستی گریبان ویروس کرونا را چسبیده‌اند و گویا علاقه‌مندند که وضعیت کرونایی پایدار بماند تا کمتر اذیت شوند.

 

آقای استاندار

 حتما درباره آلودگی‌های محیط زیستی گیلان مثل ما چیزهایی می‌دانید. احتمال زیاد تجربه چند بار بازدید از محل دفن غیر بهداشتی زباله از رودسر و املش تا رشت و لنگرود و آستارا را داشته‌اید. شاید بپذیرید که وحشتناک‌ترین وضعیت در این بین مربوط به محل دفن زباله‌ها در سراوان رشت است.

ما جواب این سوال را نمی‌دانیم شاید شما بتوانید از مدیران مربوطه یا شورا و شهرداری رشت سوال کنید که نتیجه دست کم سه دهه مطالعه و شروع چندین پروژه به کجا رسیده که نه تنها از کوه 100متری زباله در وسط جنگل‌های سراوان کم نشده که به حجم شیرابه‌های روان به سمت آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌های رشت و تالاب انزلی هم اضافه شده است.

شاید شما بتوانید جای چند میلیارد سوخته شده طی این سال‌ها را لابلای کوه زباله‌های انباشته شده به ما نشان دهید.

ولی شما از زندگی نابود شده ساکنان 4 روستای مجاور محل دفن زباله‌ها هم سوال کنید و بپرسید چرا به جای حل بحران زباله، حالا به آن‌ها به چشم یک معضل امنیتی نگاه می‌شود؟

ما دوست داریم جواب این سوال را بدانیم که صدها مدیر دولتی در گیلان طی سال‌های گذشته بابت کدام فعالیت حقوق و مزایا گرفته‌اند وقتی بیش از چهارهزار پروژه عمرانی استان نیمه تمام به حال خود رها شده‌اند؟

در بین این پروژه‌ها و سازه‌های مستهلک شده از بیمارستان تا پل و راه آهن و جاده و ورزشگاه و زباله سوز و صدها مورد دیگر وجود دارد. فقط خواهش می‌کنیم به ما نگویید مشکلات این پروژه‌ها کمبود نقدینگی، عدم هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی و بانک‌ها است. طبیعتا شهروندان که نباید این مشکلات را برطرف کنند چون کسانی تحت عنوان «مدیر» با هدف حل همین مشکلات، ماهیانه از خزانه ملی حقوق دریافت می‌کنند. اگر می‌خواهید همین گزارش‌ها تحویل شما داده نشود از انتخاب افراد سفارشی و میان‌مایه برای مدیریت و فرمانداری شهرها اجتناب کنید.

می‌دانیم که در لیست مدیران دولت قبلی در گیلان مدیرانی با این صفت پرتعداد بودند. اما آقای عباسی حتی اگر انکار کنید ما می‌دانیم به دلیل فشارهای پیدا و پنهان،در دولت حسن روحانی برای انتخاب مدیران کاربلدی که گرایش سیاسی متفاوتی از نهادهای تصیم گیر پشت پرده وجود داشت گاه مدیران ارشد مجبور بودند برای یک پُست، چندین گزینه معرفی کنند تا افراد و نهادهای به ظاهر بی ارتباط،عموما با معمولی‌ترین و شاید بی‌تفاوت‌ترین، نسبت به اهداف دولت موافقت کنند.

جواب این را هم می‌دانیم که شما و همفکرانتان به دلیل بهره‌مندی از وجود پایگاه‌های خاص با چنین مشکلی مواجه نیستید.

 

چیز دیگری هم می‌دانیم آقای عباسی

 این که گیلان در زمستانی‌ترین روزهایش به سر می‌برد. در این روزهای سخت که هرروز سفره‌ی مردمش خالی‌تر از قبل می‌شود برای همکاری،نباید سراغ مدیرانی بروید که یکی از دغدغه‌هایشان زاویه و کیفیت عکس‌های منتشر شده‌ در رسانه‌ها باشد. کسانی که مشخص نیست علی رغم هزاران کار نکرده و بر زمین مانده، خسته‌ی کدام کارهای انجام داده هستند که کُت‌شان را باید یکی از پرسنل یا راننده بر تَن‌شان کند،درِ اتومبیل را برایش باز کنند و تمام مسائل شخصی مربوط به او به طور ثانیه‌ای برنامه‌ریزی شود.

 

آقای استاندار

امید به توسعه و پیشرفت در وجود بسیاری از گیلانیان در حال مرگ است. می‌توان مانند نمایندگان مجلس یازدهم،حسن روحانی را مسبب تمام مشکلات فعلی ایران دانست و آنانی که ریل صاف کن تحریم و تنش در این جغرافیا بودند را نادیده گرفت. اما شما که 12 سال از عمرتان را در صحن مجلس گذرانده‌اید باید بدانید که این ساده‌سازی‌ها، ورای اتفاقات و تصمیمات پَس پرده در ایران است.

با وجود ناامیدی، ما به روزنه‌ها چشم می‌دوزیم تا شاید شما بتوانید جواب این سوالات و راهکارهایی برای حل آن‌ها را با ما در میان بگذارید. باور کنید ارائه و اشتراک‌گذاری مُشتی اطلاعات ویکی‌پدیایی درباره ظرفیت‌ها و وجود مشکلات و طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا که در طول روز از دهیار تا بخشدار و فرماندار و اعضای شوراها و روسای سازمان‌ها و معاونان استاندار و استاندار به خورد مردم داده می‌شود نه تنها کمکی به بهبود اوضاع گیلان نمی‌کند که ادامه‌ی این وضع،تیر خلاص را به پای لنگِ توسعه‌ی استان شلیک می‌کند.