ربایندگان مرد ثروتمند پای میز محاکمه


۱۴۰۰/۱۱/۲۸ - ۱۱:۳۰ | کد خبر: ۱۸۹۵۳ چاپ

پیشکار مرد سالخورده که با هماهنگی دوستانش مرد ثروتمند را ربوده و پول‌هایش را سرقت کرده بود، پای میز محاکمه قرار گرفت.

ربایندگان مرد ثروتمند پای میز محاکمه
کلانشهر - مرد پیشکار که جعفر نام دارد، با همکاری دوستانش صاحبکار ثروتمندش را ربوده و از حساب او صد میلیون تومان پول برداشت کرده بود که با توجه به اشتباهی که انجام داد، از سوی صاحبکارش شناسایی و بعد بازداشت شد. مردی مسن سال 95 به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی چند جوان ربوده شده است. این مرد گفت: سال‌هاست که من ساختمان‌سازی می‌کنم. روز حادثه سر ساختمانی که در حال ساخت بود، رفتم و بعد از سرکشی از آنجا در حال برگشت به خانه دو نفر جلوی من را گرفتند و من را به‌زور سوار خودروی‌شان کردند. من نه با کسی مشکل مالی داشتم و نه دشمنی. از آن دو جوانی که من را به‌زور سوار ماشین کردند، پرسیدم چه شده و چرا این کار را می‌کنند که یکی از آنها به من گفت بهتر است برای حفظ جانت حرفی نزنی. از ترس حرفی نزدم. ساعتی بعد آنها حوالی شهر تهران در یک کارگاه از ماشین پیاده شدند؛ سپس چشمانم را بستند و با تهدید درخواست چند میلیارد تومان پول کردند. من گفتم پرداخت این مبلغ در توان من نیست. ضمن اینکه کسی را ندارم که برای آنها پول بریزد و باید خودم به بانک بروم و پول تهیه کنم. ساعت‌ها آنجا بودم تا اینکه دو مرد آدم‌ربا از من کارت عابربانکم را گرفتند. سپس من را سوار ماشین کردند و حوالی خانه‌ام رها کردند و گریختند. مرد شاکی گفت: آدم‌ربایان فردای آن روز از کارتی که از من گرفته بودند صد میلیون تومان برداشت کردند. حالا من متوجه شده‌ام چه کسی نقشه آدم‌ربایی را کشیده بود و از او شکایت دارم.

او گفت: چند سالی است که پیشکاری به نام جعفر را استخدام کرده‌ام و همه کارهایم را به او سپرده‌ام. او حساب‌های من را بررسی می‌کند و همه کارهای شخصی‌ام را انجام می‌دهد. وقتی من را ربودند، اصلا فکرم به این نرسید که ممکن است جعفر در این کار دست داشته باشد؛ اما وقتی صد میلیون تومان از حسابم پول کم شد، فهمیدم کار اوست؛ چون تنها کسی که به جز خودم رمز کارت را داشت، جعفر بود. بعد از گفته‌های مرد شاکی تحقیقات مأموران در این زمینه آغاز و جعفر بازداشت شد. متهم به پلیس گفت: من در آدم‌ربایی نقشی نداشتم و صاحبکارم اشتباه می‌کند. این مرد وقتی با مدارک پلیس روبه‌رو شد، به جرمش اعتراف کرد و گفت: من چند سالی است که با مرد ثروتمند کار می‌کنم و همه کارهایش را انجام می‌دهم. او ثروت زیادی دارد و تنهاست. من می‌دانستم برداشتن صد میلیون تومان از پول‌هایش زندگی او را خراب نمی‌کند. با توجه به اینکه مشکل مالی داشتم، تصمیم گرفتم این کار را بکنم. چند روز قبل از حادثه با دوستم که یک کارگاه اطراف تهران دارد، هماهنگ کردم. وقتی او قبول کرد کارگاهش را در اختیار من بگذارد، نقشه‌ام را گفتم و قرار شد از دو نفر دیگر به نام‌های هاشم و سعید کمک بگیرد. به‌این‌ترتیب من به اتفاق سهیل دوستم و هاشم و سعید نقشه را اجرا کردیم. هاشم و سعید مرد ثروتمند را ربودند و به کارگاه بردند. ما چشمانش را بستیم و کارتش را از او گرفتیم و بعد هم پول را بین خودمان تقسیم کردیم. با تکمیل تحقیقات و بازداشت هر چهار متهم و اعتراف آنها به آدم‌ربایی کیفرخواست علیه متهمان صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی به پرونده ابتدا مرد ثروتمند به‌عنوان شاکی در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من حاضر به گذشت نیستم. از جعفر شکایت دارم و او را نمی‌بخشم. بعد از گفته‌های مرد شاکی متهمان یک‌به‌یک در جایگاه قرار گرفتند. هرچند متهمان در ابتدا به ربودن مرد ثروتمند اعتراف کرده بودند؛ اما در جلسه دادگاه انکار کردند و مدعی شدند آنها آدم‌ربا نبودند.

جعفر گفت: من نمی‌دانم چرا مرد ثروتمند فکر می‌کند من طراح نقشه ربودن او بودم. من چنین کاری نکردم. فقط سهیل از من رمز  کارت را خواست و من هم دادم.

سهیل اتهام را متوجه جعفر کرد و گفت: جعفر از من کلید کارگاه را خواست. چون دوست بودیم، من قبول کردم کلید کارگاه را در اختیار او قرار دهم. من نمی‌دانستم چه نقشه‌ای دارد.

دو متهم دیگر نیز انکار کردند که آدم‌ربایی کار آنها بوده است.

بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای آنها هیئت قضات برای تصمیم‌گیری درخصوص این پرونده وارد شور شدند.

نظر شما:

security code