دوراهی اوکراینی پیش پای ایران

تاثیر تحولات اوکراین بر مذاکرات احیای برجام


۱۴۰۰/۱۲/۰۷ - ۱۳:۴۲ | کد خبر: ۱۹۱۸۹ چاپ

اصلا عجیب نبود که ایران در اعلام مواضع رسمی‌اش درباره رخدادهای اوکراین از موضع‌گیری مستقیم به نفع یا علیه اروپا یا روسیه اجتناب کرده و به جای آن، انگشت اتهام سرزنش را به سوی امریکا و ناتو دراز کند.

تاثیر تحولات اوکراین بر مذاکرات احیای برجام
کلانشهر - ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهوری روسیه به رسمیت شناختن استقلال دو جمهوری جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک را صادر و بعد نیز آغاز «عملیات ویژه نظامی» روسیه علیه اوکراین را اعلام کرد. این اقدام پوتین موجب شد که جهان درباره آینده نظم امنیتی اروپا که از سال 1945 پابرجا بود، اندیشه‌ کند. در این میان، حمله روسیه به اوکراین موجب شد که یک کشور خود را در بر سر یک دوراهی بیابد و آن کشور ایران است.

البته اصلا عجیب نبود که ایران در اعلام مواضع رسمی‌اش درباره رخدادهای اوکراین از موضع‌گیری مستقیم به نفع یا علیه اروپا یا روسیه اجتناب کرده و به جای آن، انگشت اتهام سرزنش را به سوی امریکا و ناتو دراز کند. البته ایران نه استقلال این دو جمهوری جدایی‌طلب را به رسمیت شناخت و نه از دستور پوتین در حمله به اوکراین حمایت کرد. در عوض، روز سه‌شنبه هفته گذشته، تهران از طرفین درگیری خواست خویشتنداری پیشه کنند. 

تهران دو روز قبل از درخواست از همه ایرانیان اوکراین برای خروج از این کشور پیشنهاد کرد برای پایان یافتن جنگ میان مسکو و کی‌یف از ظرفیت‌های دیپلماتیک استفاده شود. سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران با اشاره به دستور پوتین در به رسمیت‌ شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک و همچنین آغاز «عملیات ویژه نظامی» در اوکراین گفت: «از همه طرف‌های درگیر می‌خواهیم خویشتندار بوده و از هر اقدامی که می‌تواند به تنش‌ها دامن بزند، خودداری کنند.» وزارت خارجه ایران از همه طرف‌های درگیر  خواست «در چارچوبی مسالمت‌آمیز گفت‌وگو کرده و اختلافات میان خود را حل و فصل کنند.» خطیب‌زاده اعلام کرد که تهران «با حساسیت موضوعات مرتبط با اوکراین را دنبال می‌کند.» چند ساعت بعد از آغاز حمله‌ای نظامی روسیه به اوکراین که از زمین، هوا و دریا انجام شد، وزارت خارجه ایران پستی را در حساب توییتر خود منتشر کرده و خواستار توافق خصومت‌ها و پیگیری راه‌حل مسالمت‌آمیز برای بحران شد. در این پست آمده است: « ما معتقدیم که توسل به جنگ راه‌حل نیست. برقراری آتش‌بس و تمرکز برای رسیدن به یک راه‌حل سیاسی و دموکراتیک، یک ضرورت است.»

از یک سو، جمهوری اسلامی ایران نمی‌خواهد با مواضع دیپلماتیک خود روسیه را برنجاند. طی سال‌های گذشته، ایران برای دور زدن نسبی تحریم‌های فلج‌کننده امریکا و کم کردن فشار بی‌سابقه امریکا مجبور بود در برخی زمینه‌ها به روسیه رو بیندازد. در طول تحر‌یم‌های اخیر، ایران سعی کرده از شکاف به وجود آمده بین غرب و روسیه بر سر مساله اوکراین به نفع خود استفاده کند. سید ابراهیم رییسی، رییس‌جمهوری ایران ماه گذشته به روسیه سفر کرد تا نشان دهدکه ایران در رویارویی روسیه با امریکا، در کنار مسکو ایستاده است. 

رییسی در دیدارش با ولادیمیر پوتین خطاب به رییس‌جمهوری روسیه گفت: «درست مانند شما، ما هم 40 سال است که در مقابل تحریم‌های امریکا ایستاده‌ایم. شرایط استثنایی می‌طلبد که یک همگرایی خاصی بین دو کشور در مقابله با یک‌جانبه‌گرایی امریکا ایجاد شود.»

اما از سوی دیگر، باید گفت که تهران در گذشته الحاق شبه‌ جزیره کریمه به خاک روسیه در سال 2014 را به رسمیت نشناخت و الحاق دو جمهوری‌جدایی طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی را نیز به خاک روسیه به رسمیت نشناخت. روسیه در سال 2008 با حمله به گرجستان این دو جمهوری را تصرف کرده و به فاصله کوتاهی آنها را به خاک خود ضمیمه کرد. 

بنابراین طبیعی است که ایران استقلال دو جمهوری‌ جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک را نیز به رسمیت نشناسد. تا به اینجای کار، تنها کشورهایی که استقلال این دو جمهوری‌ جدایی‌طلب را به رسمیت شناخته‌اند عبارتند از: کوبا، ونزوئلا، سوریه و نیکاراگوئه. یکی از دلایل اصلی اتخاذ چنین موضعی از سوی ایران، برخی مشکلات داخلی است. 

ایران نیز مانند دولت چین، این نگرانی را دارد که با به رسمیت شناخته شدن جمهوری‌های جدایی‌طلب روندی معمول شود و به این ترتیب تمامیت و پیوستگی ایران نیز در معرض خطر قرار بگیرد. باربارا اسلاوین، مدیر طرح آینده ایران در شورای آتلانتیک در گفت‌وگویی با شبکه تی‌آرتی می‌گوید: «به نظر من واکنش ایران به دستور بیست و یکم فوریه ولادیمیر پوتین، محتاطانه و دشوار بود. ایران خود را منزوی می‌بیند و نمی‌تواند همین دوستان اندکی که هم در جامعه جهانی دارد، از دست بدهد. اما ایران از دیدن اینکه روسیه تکه‌ای از سرزمین یک کشور مستقل را کنده و به خود ملحق کرده، خشنود نیست. چه اینکه در گذشته، روسیه همین کار را با ایران نیز کرده است.»

پارامتر مذاکرات هسته‌ای

احتمالا مهم‌ترین سوالی که این روزها مقامات ایرانی از خود می‌پرسند، این است که تبعات دستورهای اخیر پوتین در به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک و حمله روسیه به اوکراین چه تاثیری بر چشم‌انداز احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خواهد گذاشت. چه اینکه با ادامه مذاکرات هسته‌ای در خصوص احیای برجام هنوز در وین در حال انجام است. برخی تحلیلگران معتقدند که تشدید تنش‌ها در اوکراین ممکن است قدرت‌های جهانی و ایران را وادار کرده که با سرعت بیشتر توافق هسته‌ای سال 2015 را احیا کنند. 

باربارا معتقد است: «من فکر می‌کنم تنش‌های اخیر بین غرب و روسیه بر سر شرق اوکراین، می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور برای حل بن‌بست احیای برجام عمل کند، زیرا این مساله یکی از معدود مسائلی است که 1+5 درباره‌ آن توافق دارند. هیچ‌کس نمی‌خواهد و اساسا نیازی نیست که بحران دیگری غیر از اوکراین بر امنیت جهانی تاثیر منفی بگذارد.»

به همین ترتیب، این احتمال هم وجود دارد که روسیه بتواند روند مذاکرات وین را کند کند یا برای امتیاز گرفتن از واشنگتن در رابطه با بحران اوکراین، دست به تضعیف مواضع ایران در جریان مذاکرات بزند. مقامات تهران مدت‌ها نگران بودند که مسکو ایران را به عنوان بخشی از مذاکرات گسترده‌تر با غرب معامله‌ کند و به این ترتیب ایران را به‌طور فزاینده‌ای در سطح بین‌المللی تنها بگذارد. در حال حاضر، ایرانی‌ها با دقت پیامدهای اوکراین را رصد کرده و به گونه‌ای موضع‌گیری می‌کنند که روسیه را به عنوان یک شریک مهم از دست ندهند و در عین حال مجبور هم نباشند از حمله نظامی روسیه به اوکراین دفاع کرده و استقلال دو جمهوری‌ جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک را به رسمیت بشناسند. با توجه به سابقه‌ای که از روسیه در خصوص مذاکرات هسته‌ای سراغ داریم اگر روسیه با بهانه امتیاز گرفتن در خصوص اوکراین دست به تحرکاتی اخلال‌گرانه در مذاکرات هسته‌ای وین زد، نباید خیلی تعجب کرد. هیچ چیزی برای روس‌ها به اندازه اوکراین اهمیت ندارد. اگر پوتین حاضر شده همه تحریم‌ها و فشارهای غرب را بپذیرد و به اوکراین حمله کند، چرا نباید در راستای تقویت موضعش در اوکراین، دست به اقدامات اخلال‌گرانه در مذاکرات بزند. اما اقدام کردن روسیه سخنی است و موفقیتش سخنی دیگر. واقعیت این است که موضوع اوکراین، موضوعی نیست که امریکا و اوکراین بخواهند بر سر آن خیلی به روسیه امتیاز بدهند. از این جهت است که ممکن است مانورهای سیاسی روسیه در وین، عایدی چندانی برایش نداشته باشد. هر چند به‌طور کلی عادی‌سازی روابط ایران با اروپا لزوما در راستای منافع سیاسی و اقتصادی روسیه نیست. با برداشته شدن تحریم‌های ایران، نفت و گاز ایران دوباره به بازارهای جهانی بازخواهد گشت و ایران می‌تواند خود را به عنوانی رقیبی برای روسیه در حوزه انرژی مطرح کند. از سوی دیگر چنانچه مذاکرات وین به نتیجه مثبت برسد و تحریم‌های ایران به شکلی واقعی برداشته شوند، مذاکرات اروپا و ایران برای خط لوله گاز از ایران به اروپا می‌تواند آغاز شود. هر چند این مذاکرات می‌تواند موجبات خشم عصبانیت روسیه را فراهم آورد، اما واقعیت این است که صادرات گاز ایران به اروپا پروژه‌ای شدنی است و هر دو طرف در این خصوص تمایلاتی دارند.