«ارواح به زندگی همسرم پایان دادند و جانش را گرفتند» این ادعای عجیب مردی 53ساله است که به اتهام قتل همسرش دستگیر شده و پسرش نیز شهادت داده که وی در درگیری جان مادرش را گرفته است.
انکار عجیب
مرد 53ساله با وجود اینکه پسرش شهادت داده که او قاتل است، اما به شکل عجیبی قتل را انکار میکند و میگوید قاتلان دو روح هستند که همیشه با همسرش زندگی میکردند.
همسایهها و پسرت میگویند که مدام با همسرت درگیری داشتی اختلافاتتان بر سر چه مسائلی بود؟
نه اشتباه گفتهاند. رابطه ما بد نبود و اختلافی نداشتیم. همان دعواهای زن و شوهری بود که معمولا در زندگی هر زوجی ممکن است رخ بدهد. همان اختلافسلیقههایی که بین هر زن و شوهری وجود دارد.
پس چرا جان همسرت را گرفتی؟
من او را نکشتم. آن شب از خانه بیرون رفتم تا مرغ بخرم. بعد از خرید حتی به دیدن دوستم هم رفتم و وقتی به خانه برگشتم دیدم همسرم کبود شده و نمیتواند به خوبی نفس بکشد. هیچ حرفی هم نمیزد و فورا با اورژانس تماس گرفتم.
پس چرا پسرت میگوید تو با تبلت ضربهای به سر همسرت زدی؟
همسر من مدتی میشد که با دو روح در خانه زندگی میکرد بهنظرم قاتلانش همان ارواحی باشند که او را اذیت میکردند!
ارواح؟!
باور نمیکنید؟! همسر من مدتها میشد 2 مرد را بهصورت روح میدید. حال روحیاش اصلا خوب نبود و مدام با آن 2 روح درگیری داشت در نهایت هم گمان میکنم همانها باعث مرگ همسرم شدند.
چطور این ادعای عجیب را مطرح میکنی؟
داستانش مفصل است. راستش من و خواهرم چند سال قبل بر سر یک ملک دچار اختلافات مالی شده بودیم. همین مسئله باعث شده بود تا خواهرم و خواهرزادههایم مدام ما را تهدید کنند و همسرم نیز دچار استرس و تنشهای شدیدی شده بود. بر سر کوچکترین مسئلهای عصبانی میشد و استرس میگرفت تا اینکه فردی یک رمال را به او معرفی کرد. بهمنظور درمان استرس و تنشهایش نزد رمال رفت. تقریبا از 2 سال قبل تاکنون بیش از 20بار به سراغ رمال رفت و هر بار کارهای مختلفی انجام میداد اما نهتنها حالش خوب نشد بلکه بدتر هم شد. کمکم آن دو روح را میدید که اذیتش میکردند.
چرا برای درمان همسرت اقدامی انجام ندادی؟
اجازه نمیداد. خودش نزد رمال رفت و او هم گفت که احتمالا آن 2 مرد که به شکل روح میبینی از طرف خانواده خواهر من باشند. همسرم میگفت رمال گفته که خانواده خواهرم او را طلسم و جادو کردهاند. من مطمئنم که همین مسئله باعث مرگ همسرم شده و این ماجرا کار ارواح بوده است چون من بیگناهم و هیچ ضربهای به همسرم نزدهام.