باید مریض را درمان کرد. این سیاست ورزان که نه،بلکه فرصت طلبان نمیدانند که هنرمند برای رسیدن به روش بیانی همان دردها و سیاهیها، خودش چقدر رنج کشیده، چقدر در خلوت گریسته، چقدر از خودش حتی شرمنده شده، اما با خلاقیت سعی کرده موضوعی تلخ و زشت را چنان بیان کند که برای مخاطب جذاب و تأثیرگذار باشد
زمانی که اصغر فرهادی اسکار گرفت این مردم ایران بودند که اسکار گرفتند و سربلند شدند، این زبان فارسی بود که داشت تحسین میشد.
هرگز هنر در هیچ جای جهان باعث آشوب، جنگ و نسل کشی نشده است. اساساً بین هنر و زشتی و ویرانی نسبتی برقرار نیست. هنرمند حتی اگر بخواهد هم نمیتواند خراب کند چون اساس کارش بر خلاقیت و ساختن زیبایی است و هنرمند نمیتواند جز زیبایی چیز دیگری به وجود بیاورد. حتی اگر برخی از سیاست مداران مدعی شوند که برخی از هنرمندان سیاه نمایی میکنند و یا پایان بسیاری از فیلمها باید به خیر و خوشی باشد. قطعاً آنان نمیدانند و نمیخواهند بدانند که هنرمند نمیتواند دروغ بگوید و هنرمند همانند دماسنج عمل میکند اگر مریض تب دارد و دماسنج دمای بالای بدنش را نشان میدهد اشکال از دماسنج نیست.
باید مریض را درمان کرد. این سیاست ورزان که نه،بلکه فرصت طلبان نمیدانند که هنرمند برای رسیدن به روش بیانی همان دردها و سیاهیها، خودش چقدر رنج کشیده، چقدر در خلوت گریسته، چقدر از خودش حتی شرمنده شده، اما با خلاقیت سعی کرده موضوعی تلخ و زشت را چنان بیان کند که برای مخاطب جذاب و تأثیرگذار باشد و حتی قابل تحمل.
هنرمندان و اهل فرهنگ هرگز سرمایهی اجتماعی را با اختلاس، تبعیض و حتی به رخ کشیدن فاصله طبقاتیشان با مردم پایین دست نابود نکردند و اگر مردم در بسیاری از موارد تابآوری و سعه صدر از خود نشان دادند. برای همین هنرمندان بوده که توانستند تا حدی مردم را سرگرم کنند تا انرژیهای منفی که عموماً باعث تولید زشتی میشود به نحوی مسالمتآمیز تخلیه شود.
هرگز هیچ حرکت فرهنگی نتوانسته به اتحاد ملی لطمه بزند و اگر رفتاری و یا جریانی این کار را کرده هر چیز نام دارد جز فرهنگ گاه در شلوغیهای زندگی شلخته و بینظم شهری که جز کلافگی برای مردم چیز دیگری ندارد یک موسیقی خیابانی باعث میشود که پدر با روحیه خوش وارد منزل شود و یا مادری که شاغل است با خستگی کمتری وارد فضای منزل و خانواده شود. هنر دیگر باید چه بکند که نکرده؟
امروز هم هنرمندانی که دارند از آبروی خودشان برای بهتر شدن کشور و جلوگیری از آسیبهای تشخیصی و مدیریتی هزینه میکنند در مظاناتهام هستند که چرا چنین میگویند؟
اگر با زبان نرم فرهنگ و هنر این موضوعات بیان نشود قطعاً از زبان خشنی صدا شنیده خواهد شد که یقیناً منطق در آن کمتر است. کسانی که چنان در مسند نشستهاند که گویی ابدی و ازلی است و هیچ نقدی را بر نمیتابند و پس از هدر رفتن بخشی از سرمایه اجتماعی توسط برخی از سیاستمداران و مسئولین کشور نوک پیکانشان هنرمندان و فضای مجازی را نشانه میرود.
آیا به اعتبار کشور و ایران فکر میکنند یا منافع گروهی و نهایتاً شخصی؟! کاری که هنرمندان هرگز نمیکنند نه آنکه تواناییاش را ندارند بلکه کار هنرمند ساختن است نه خراب کردن. کار هنرمند آجر روی آجر گذاشتن است نه بولدرز انداختن به منابع طبیعی و از بین بردن سرمایههای سرزمینی.
هنرمندان آنقدر از خودشان غافل شدند که نتوانستند ژن خوبی و یا آقازادهای از خود به یادگار بگذارند که برای سیسمونی حتی تولیدات داخلی را قابل نداند. در زمانی که آقازادهها کشور را جولانگاه خود کردند هنرمندان از رئیس جمهور سقف بالای سر طلب میکنند.
حال کدامیک برای کشور و مردم از جان و دل کار کردند؟ آن که اینقدر به فرهنگ و هنر پرداخت و زیبایی تولید کرد و خودش را فراموش کرد یا کسی که بیتوجه به سختیهای مردم برای مایحتاج وسپری کردن سختیهای جانکاه زندگی، غیر ضروریات را هم از خارج تهیه میکند! کدامیک دارند به مردم و سرمایه اجتماعی آسیب میزنند؟
*کارگردان تاتر و پژوهشگر