پاسخ یک اقتصاددان به این پرسش که چرا مردم سرمایه گذاری نمی کنند

تا وقتی وضع اقتصاد و برجام این است، مردم ترجیح می دهند دارایی شان را به طلا و ارز تبدیل کنند


۱۴۰۱/۰۳/۲۲ - ۱۲:۱۵ | کد خبر: ۲۲۴۵۷ چاپ

با توجه به این اتفاقی که برای بانک ملی افتاد خود بانک‌ها هم دیگر مامن خوبی برای سرمایه‌گذاری‌ها نیستند و می‌توانند منجر به فرار از صندوق امانات نیز بشود و حتی این اموال بیشتر از گذشته ممکن است از چرخه اقتصاد خارج شوند و از این پس سرمایه‌ها یا در خانه‌ها نگهداری خواهند شد یا از کشور خارج می‌شوند

تا وقتی وضع اقتصاد و برجام این است، مردم ترجیح می دهند دارایی شان را به طلا و ارز تبدیل کنند
کلانشهر : در تعطیلات 14 و 15 خرداد ماه امسال سرقتی در پایتخت رخ داد که به سرقت هالیوودی مشهور شد.

آن‌گونه که پلیس پس از بازدید از محل سرقت اعلام کرد از مجموع هزار صندوق امانات بانک ملی در شعبه دانشگاه محتویات حدود ۱۶۲ صندوق سرقت شده بود و سارقان از ۲۵۰ صندوق امانات که در اختیار مشتریان بوده، ۱۶۲ صندوق را با دیلم شکسته و هر صندوقی که پر بوده را خالی کرده بودند و برخی از این سارقان پس از سرقت به یکی از کشورهای همسایه متواری شده بودند که با تلاش نیروی انتظامی دستگیر و به کشور بازگردانده شدند و اکثر اموال ربوده شده از صندوق‌های امانات نیز بازگردانده شده است.

در عین حال، رییس کل سابق بانک مرکزی تلاش کرده تا با نگاهی اقتصادی به این موضوع بپردازد. عبدالناصر همتی، در این باره نوشته است: میلیاردها دلار از این دارایی‌های راکد می‌تواند به چرخه اقتصاد وارد شود و برای کم کردن اثر تحریم (در کنار تلاش برای رفع آن) صاحبان پس‌انداز باید به سرمایه‌گذاری در کشور علاقه‌مند شوند. لازمه آن ایجاد ثبات و پیش‌بینی‌پذیر کردن اقتصاد است. این چالش را با یکی از اقتصاددانان مطرح کردیم، در ادامه گفت‌وگوی «اعتماد» را با سید مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز بخوانید.

‌به تازگی سارقان بانک ملی که به صندوق‌های امانات دستبرد زده بودند، دستگیر شدند. در تصاویری که از کشفیات این سرقت بازنشر شده حجم بالایی از دلار، سکه و طلا دیده می‌شود. با در نظر گرفتن اینکه حق هر کسی است که پول و سرمایه خود را به هر نحوی که شده نگهداری کند، اما سوال این است که چرا این ارز و سکه و طلا که به صورت انباشت در بانک‌ها نگهداری می‌شود به سطح جامعه نمی‌آید و برای گردش نقدینگی به کار برده نمی‌شود؟

در شرایطی که کشور دچار بی‌ثباتی‌های زیادی است که در همه ابعاد و اجزای کشور از بی‌ثباتی در قوانین و مدیریت‌ها تا بی‌ثباتی در سیاست‌ها آن را مشاهده می‌کنیم و شرایط کشور به لحاظ اقتصادی حساس است؛ مسلما ریسک سرمایه‌گذاری‌ها نیز به حداکثر رسیده است. اما آنچه معمولا سرمایه‌گذار به عنوان اولین نکته برای سرمایه‌گذاری خود در نظر می‌گیرد، خوشبینی به آینده است. اگر قرار باشد در پروژه‌های مولد سرمایه‌گذاری داشته باشد اغلب به دنبال افقی بلندمدت و باثبات و با سودی حداقل دو دهه‌ای می‌رود، این در حالی است که از بعد از انقلاب تا امروز تقریبا کشور یا با بی‌ثباتی در روابط خارجی همراه بوده یا بی‌ثباتی در روابط داخلی داشته است یا هر دو را با هم تجربه کرده و این امر بسیار منطقی است که هیچ سرمایه‌گذاری علاقه نداشته باشد تا برای بازدهی بلندمدت در ایران سرمایه‌گذاری داشته باشد. ضمن آنکه بخش قابل توجهی از افرادی هم که در طول سه دهه گذشته در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند به دلیل رانت‌هایی بوده که دولت به آنها می‌داده که این موضوع نیز انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری عده‌ای شد. اما حالا ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری به دلیل شدت بی‌ثباتی‌ها و ناامنی‌ها نسبت به بازدهی سرمایه‌گذاری چه در داخل و چه در خارج بیشتر شده و حتی علاقه‌مندی به رانت‌های دریافتی از سوی دولت هم به صفر رسیده است.


  ‌در ایران چه چیزی بیشتر از همه مردم را هراسان می‌کند که آنها مجبور می‌شوند برای نگهداری از سرمایه و دارایی نقدی خود به صندوق امانات مراجعه کنند؟

طی دو، سه سال گذشته دیدیم جز آنکه بخش قابل توجهی از سرمایه‌ها در صندوق امانات انبار و از چرخه اقتصاد خارج شده باشد...

 بخش قابل توجهی از آن به خارج از کشور (ترکیه، امارات و ...) روانه شده و رسانه‌ها نیز در مورد آن بارها هشدار داده‌اند، اخیرا نیز این امر تشدید شده است. این رفتار مردم به لحاظ اقتصادی کاملا منطقی و عقلایی است که برای حفظ دارایی‌های خود تمهیداتی داشته باشند و شاهد آنیم که بخشی از این دارایی‌ها به سمت فعالیت‌های غیرمولد و دلالی می‌رود که آن هم به دلیل زودبازده بودن و پرسود بودن آن و اینکه تحت نظارت هم نیست، است. بنابراین ممکن است معادل همین میزان دارایی در خانه‌ها هم باشد و عده‌ای برای اینکه خانه‌های‌شان را ناامن می‌دیدند و صندوق‌های امانات را ایمن می‌دیدند به صندوق بانک‌ها مراجعه کردند.

 ‌گفته می‌شود که 25 میلیارد دلار دارایی به صورت ارز نزد مردم خریده و نگهداری می‌شود، چرا این اتفاق افتاده است؟

در دوره احمدی‌نژاد تنش با خارجی‌ها به حداکثر رسیده بود، منتها در آن زمان درآمدهای نفتی در بهترین شرایط بود و چندان رفتار مردم و گریز سرمایه‌ها از اقتصاد مشهود نبود. اما در دوره اخیر با وجود تحریم‌های خارجی دولت جدید که موضعی سرسختانه در قبال امریکا و کشورهای غربی دارد احساس ناامنی را تا حدودی بیشتر کرده است . همین امر باعث شده تا مردم از سرمایه‌گذاران خرد و کلان، ترجیح بدهند پول‌های نقد خود (ریال) را تبدیل به دارایی‌های قابل حمل و ارزشمند کنند که یکی به دلیل حفظ ارزش دارایی‌های‌شان است و دوم به دلیل ناامنی و شرایط خاص منطقه اقدام به این کار می‌کنند.

 ‌چرا صاحبان پس‌انداز و این دارایی‌های راکد به سرمایه‌گذاری در کشور علاقه‌مند نیستند و ترجیح می‌دهند پول خود را تبدیل به دلار کرده و در بانک نگهداری کنند؟

زمانی که نرخ‌های تورم به دلیل بی‌کفایتی‌ها و بی‌تدبیرها و ناکارآمدی‌های موجود در کشور هر روز افزایش پیدا کرده و ارزش پول ملی به‌ شدت افت می‌کند این رفتار کاملا منطقی است که مردم اعم از مصرف‌کننده و تولید‌کننده ریال یا پول ملی خود را هر چه سریع‌تر به دارایی‌های ارزشمند دیگری تبدیل کنند تا هم قابل حمل باشد و هم اینکه ارزش دارایی خود را به گونه‌ای حفظ کنند.

 ‌لازمه تغییر این رویکرد چیست؟ چگونه می‌توان مردم را ترغیب کرد که سرمایه راکد خود را به گردش بیندازند؟

تنش میان ایران و غرب که حداقل حدود دو دهه است در جریان بوده زمینه بسیار بالایی را به وجود آورده تا مردم به سمت تبدیل دارایی‌های‌شان به طلا و سکه و ارز بروند. این رفتار هم کاملا منطقی است اما اینکه لازمه تغییر این رویکرد چیست باید گفت لازمه آن تنها فراهم کردن بستر سرمایه‌گذاری است . نیازی هم نیست تا مردم را به کاری ترغیب کنند، زیرا مردم که با موعظه برای سرمایه‌گذاری ترغیب نمی‌شوند، بلکه مردم طبیعتا به دنبال سرمایه‌گذاری و افزایش رفاه هستند و زمانی هم که سرمایه‌گذاران ببینند ریسک سرمایه‌گذاری پایین است و بستر سرمایه‌گذاری فراهم شده است و بی‌ثباتی‌ها به حداقل رسیده اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند و نیازی به ترغیب کردن‌شان نیست . بنابراین برخی حرکاتی که از مسوولان می‌بینیم به عنوان مثال اینکه اخیرا رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده ما به اندازه کافی ارز داریم و به نوعی خواستار بهبود بازار با گفتار درمانی شده تا ارز را در بازارکنترل کند اصلا قابل درک نیست، زیرا اگر ارزی موجود هست باید با افزایش عرضه آن در بازار قیمت آن را کنترل کنند. اگر مسوولی سخنی می‌گوید یا وعده‌ای می‌دهد که در عمل انجام نمی‌شود باز هم اعتماد مردم نسبت به مسوولان کم می‌شود و رفتارهای‌شان به سمتی می‌رود که پول و سرمایه‌های خود را از جریان اقتصاد و انتفاع عمومی خارج می‌کنند که این رفتار هم کاملا منطقی است.

 ‌با توجه به اینکه از یک دهه پیش به این سو شرایط اقتصادی با تشدید تحریم‌ها بدتر شده، وضعیت آینده چگونه خواهد بود؟ آیا باز هم مردم به سمت انباشت دارایی‌های نقدی به صورت ارز و طلا می‌روند؟

متاسفانه در حال حاضر هیچ اتفاق مثبت سیاسی رخ نداده و منطقه با به بن‌بست رسیدن مذاکرات برجام دچار تنش شده و مانورهایی از سوی امریکا به اتفاق کشورهای عربی در منطقه خلیج فارس قابل مشاهده است و همه اینها زمینه نگرانی سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان را فراهم کرده است به گونه‌ای که سرمایه‌گذاران سرمایه‌های خود را تبدیل به دارایی‌های ارز و طلا می‌کنند. مصرف‌کنندگان هم خرید‌های مازادی انجام می‌دهند که هر دوی اینها منجر به بی‌ثباتی‌های بیشتر در اقتصاد می‌شود.

 ‌اتفاقی که برای بانک ملی افتاد و سرقتی که رخ داد آیا در نحوه تصمیم‌گیری صاحبان دارایی‌های خرد تاثیری خواهد داشت؟

با توجه به این اتفاقی که برای بانک ملی افتاد خود بانک‌ها هم دیگر مامن خوبی برای سرمایه‌گذاری‌ها نیستند و می‌توانند منجر به فرار از صندوق امانات نیز بشود و حتی این اموال بیشتر از گذشته ممکن است از چرخه اقتصاد خارج شوند و از این پس سرمایه‌ها یا در خانه‌ها نگهداری خواهند شد یا از کشور خارج می‌شوند . اما نکته مهم این است که چرا مردم سپرده ارزی باز نمی‌کنند با وجود آنکه این حجم از ارز در اختیارشان است؟ باید گفت نگران وعده‌های توخالی دولت هستند، چراکه در دوره احمدی‌نژاد به سپرده‌گذاران ارزی به جای ارز، اسکناس ریال آن هم به قیمت دلار دولتی دادند و همین موضوع باعث شد تا مردم نسبت به سپرده‌گذاری در بانک‌ها نیز اعتماد نکنند.