اینکه مدیری از گیلان بتواند بر صندلی یک وزارتخانه یا مدیریت ارشد کشوری تکیه بزند جای خوشحالی دارد اما بازی بدون توپ بعضی رسانهها برای موقعیتی که شانس گل شدن توپش بسیار اندک است شائبههای زیادی ایجاد میکند
اتفاق عجیب بعد از استعفای عبدالملکی در گیلان البته این موارد نبوده. به فاصله چند ساعت بعد از انتشار این خبر، بعضی از رسانههای استان در جلد گمانه زنی اما با تبلیغات گل درشت از «شانس» اسدالله عباسی استاندار گیلان برای تکیه زدن بر صندلی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی نوشتند.
دلیل این شانس از نظر رسانههای مورد اشاره هم جالب است.آنها میگویند که عباسی سابقه حضور در وزارت کار را دارد.
اما کمتر کسی به مدت زمان حضور عباسی در این وزارتخانه اشاره کرده چون زمانش حتی به یک سال هم نمیرسد. عباسی در آخرین ماههای دولت محمود احمدی نژاد به مدت دو ماه و نیم سرپرست وزارت کار بود که یکی از لرزانترین صندلیهای کابینه بود و 4ماه هم وزیر شد تا مرداد 1392که حسن روحانی دولت را تحویل گرفت.
یعنی مجموع حضور عباسی در این وزارتخانه به 7ماه هم نمیرسد. البته که درباره همان مدت زمان کوتاه حضور عباسی در این وزارتخانه هم انتقادات مختلفی مانند جذب بدون تشریفات تعدادی وجود دارد که تاکنون پاسخ درستی نداشته است.
اینکه مدیری از گیلان بتواند بر صندلی یک وزارتخانه یا مدیریت ارشد کشوری تکیه بزند جای خوشحالی دارد اما بازی بدون توپ بعضی رسانهها برای موقعیتی که شانس گل شدن توپش بسیار اندک است شائبههای زیادی ایجاد میکند. درست است که معیار انتخاب مدیران ارشد در دولت ابراهیم رئیسی با انتقادات زیادی همراه است اما واقعا کارنامه عملکرد عباسی طی 7ماه حضورش در استانداری گیلان آنقدر خوب بوده که او از ساختمان استانداری در معلم رشت به ساختمان وزارت کار در خیابان آزادی تهران منتقل شود؟
در پسِ چنین مطالبی باید ردی از گیلان دوستی دید؟ آیا هدف، کمرنگ کردن مشکلات مدیریتی در استان است؟ و اینکه اساسا افرادی که برای انتخاب وزرا درپایتخت مشغول لابی هستند چرا باید به مطالب منتشر شده در رسانههای استانی توجه کنند. مگر قرار است استاندار یا نماینده مجلس برگزیده شود که حمایتهای محلی،محلی از اعراب داشته باشد؟
نظر شما:
کاهش حقوق کارگران با تعطیلی پنجشنبه تخلف است
اوضاع کارگران خوب نیست، وزیر کار استیضاح شود