کلانشهر:این جنایت اواسط سال96 در جزیره قشم واقع در استان هرمزگان اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که زن جوانی که از مدت‌ها قبل با شوهرش دچار اختلاف شده بود، تصمیم گرفت از او جدا شود اما شوهرش حاضر به جدایی نبود. در این شرایط بود که زن جوان با پسری آشنا که در محله‌شان زندگی می‌کرد و سال‌ها او را می‌شناخت شروع به درددل کرد و از مشکلات زندگی‌اش و اختلافاتی که با شوهرش داشت ‌گفت. او به‌دنبال راهی برای جدایی از شوهرش بود و این شرایط برای مدتی ادامه داشت تا اینکه یک روز وقتی آنها باهم صحبت می‌کردند فکر خطرناکی به ذهن‌شان رسید. آنها تصمیم گرفتند شوهر زن جوان را بترسانند و وادارش کنند تا همسرش را طلاق دهد.

قرار مرگبار
طبق نقشه‌ای که این زن و مرد کشیده بودند یک روز زن جوان به بهانه‌ای از شوهرش خواست تا با یکدیگر به یکی از مناطق حاشیه جزیره بروند. قرار بود در این محل پسر جوان با شوهر او درگیر شده و وی را تهدید کند که همسرش را طلاق بدهد. آن روز مرد که از نقشه شوم همسرش بی‌اطلاع بود همراه او به آنجا رفت؛ غافل از اینکه پسر جوان از ساعتی قبل در آنجا انتظارشان را می‌کشد. او که یک چاقو زیر لباسش پنهان کرده بود وقتی زن و شوهر جوان را دید به بهانه‌ای جلو رفت و با مرد درگیر شد. مکانی که درگیری در آنجا رخ‌داد محلی خلوت بود و به‌جز آن 3نفر هیچ‌کس در آنجا نبود. لحظاتی بعد وقتی درگیری بالا گرفت پسر جوان با چاقو چندین ضربه به مرد جوان زد و بلافاصله از آنجا گریخت.

داستان‌سرایی
با وجود اینکه زن جوان خودش این نقشه را کشیده بود و همه‌‌چیز را می‌دانست اما برای اینکه پلیس به او مشکوک نشود با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست. وقتی امدادگران رسیدند، دیگر کار از کار گذشته و شوهرش به قتل رسیده بود. در این شرایط بود که ماجرا به بازپرس جنایی گزارش و به دستور او تحقیقات در این‌باره آغاز شد. نخستین فردی که تحت بازجویی قرار گرفت همسر مقتول بود. او ابتدا به داستانسرایی پرداخت و درباره روز حادثه گفت: همراه شوهرم به اطراف جزیره رفته بودیم تا بگردیم اما مرد غریبه‌ای به شوهرم حمله کرد و او را به قتل رساند. من این مرد را قبل از آن ندیده بودم و او را نمی‌شناختم. از طرفی شوهرم با هیچ‌کس اختلاف و خصومتی نداشت و نمی‌دانم چرا او را به قتل رساندند و دختربچه‌ام را یتیم کردند. هرچند همسر مقتول ادعا می‌کرد قاتل را نمی‌شناسد و نمی‌داند چرا شوهرش به قتل رسیده است، اما کارآگاهان پلیس به او شک کردند و وقتی درباره زندگی خصوصی‌اش تحقیق کردند پی بردند که او از مدت‌ها قبل با شوهرش اختلاف داشته و زندگی‌شان مدام با کشمکش و تنش همراه بوده است. از طرفی با تحت نظر گرفته شدن ارتباطات شخصی این زن معلوم شد که او با پسر جوانی به‌طور پنهانی ارتباط دارد. مجموعه این اطلاعات سبب شد تا نام همسر مقتول به‌عنوان مظنون شماره یک این پرونده مطرح شود. در این شرایط بود که او بازداشت شد و وقتی تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت به قتل شوهرش با همدستی پسر جوان اعتراف کرد. او در اعترافاتش گفت: چون با شوهرم زندگی خوبی نداشتم از پسری آشنا خواستم شوهرم را بترساند تا مجبور شود طلاقم دهد. او ادامه داد: آن روز به بهانه‌ای شوهرم را به جای خلوتی کشاندم و در آنجا پسر جوان به ما نزدیک و با شوهرم درگیر شد. قرار بود که او فقط شوهرم را بترساند اما در درگیری چند ضربه چاقو به او زد و این حادثه اتفاق افتاد.

اعتراف به قتل
به‌دنبال اعترافات زن جوان، تلاش‌ها برای دستگیری عامل اصلی جنایت آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد او پس از قتل از قشم گریخته و به مکان نامعلومی رفته است. با وجود این، تلاش‌ها برای دستگیری او ادامه پیدا کرد تا اینکه 2ماه بعد مأموران به اطلاعاتی دست پیدا کردند که نشان می‌داد قاتل فراری به قشم برگشته است. در این شرایط بود که او دستگیر شد. متهم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد اما مدعی شد قصدش تهدید و ترساندن مقتول بوده و نیتی برای قتل او نداشته است. او در ادامه جزئیات بیشتری از جنایت را برملا کرد و درنهایت پرونده اتهامی این دو متهم با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد.

در یک قدمی چوبه دار
در جلسه محاکمه، پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و به‌عنوان اولیای دم قهری فرزند خردسال مقتول برای قاتل درخواست حکم قصاص کردند و برای عروسشان نیز اشد مجازات را خواستند. در این جلسه بار دیگر متهمان به دفاع از خود پرداختند و جزئیات جنایتی را که با همدستی یکدیگر مرتکب شده بودند شرح دادند. به این ترتیب ختم جلسه اعلام شد و قضات دادگاه پس از شور مرد جنایتکار را به قصاص و همسر مقتول را به اتهام معاونت در قتل به تحمل حبس محکوم کردند. این رأی بعد از مدتی در دیوان عالی کشور نیز تأیید و آماده اجرا شد.

بخشش با دیه میلیاردی
اولیای دم در همه این مدت اعلام کرده بودند که خواسته‌شان قصاص قاتل است و به هیچ‌وجه حاضر نیستند او را ببخشند. با این حال با قطعی شدن حکم قصاص و آغاز شمارش معکوس برای اجرای حکم تلاش‌های تیم صلح و سازش زندان بندرعباس برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شد. کاظم شاهرخ‌نیا، از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس دراین‌باره به همشهری می‌گوید: متهم در 5سالی که زندانی بود واقعا تغییر کرده و اصلاح شده بود. به همین دلیل تلاش‌هایی را برای بخشش او آغاز کردیم. من و چند نفر دیگر از همکارانم برای جلب رضایت آنها چند مرتبه به قشم رفتیم. آنها حاضر به بخشش نمی‌شدند اما در نهایت ابتدا پدر مقتول و در ادامه مادرش حاضر شدند با دریافت دیه یک میلیارد تومانی قاتل را ببخشند و به این ترتیب او از قصاص نجات پیدا کرد.
شاهرخ‌نیا درباره سرنوشت متهمان این پرونده می‌گوید: همسر مقتول که در حال گذراندن دوران محکومیتش در زندان است اما مرد محکوم به قصاص با اعلام گذشت اولیای دم قرار است به لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه محاکمه شود.