گذراندن اوقات فراقت بچهها یکی از فرصتهای فصل تابستان است که گاهی به چالش تبدیل میشود و روابط خانوادگی والدین و فرزندان را کدر میکند؛ در اینجا یک راهکار ساده و البته مفید داریم که میتواند تابستان شاد و خانوادگیای را برای شما رقم بزند.
این شگفتی و ارتباط با محیط، نوعی از تعلیم و تزکیه به همراه دارد و مشاهدهای است که به رشد ذهنی، فکری و عاطفی کودک کمک میکند. چنین تفریحاتی که با محوریت خانواده برگزار میشوند، یک فرصت خوب برای انتقال دیدگاه والدین به فرزندان هستند تا زمانی مفید را با هم سپری کنند.
مدنیان گفت: «نکته قابل توجه این است که در چنین تفریحاتی نیاز به بحثهای علمی و توضیح علوم و جانورشناسی نیست. باید توجه بچهها به تفاوتها و ظرافتها جلب شود. مثلا انواع برگها و درختها را با دقت در جزئیات مشاهده کنند.» فراموش نکنیم که کودکان مشاهدهکنندگان قویای هستند و با بزرگتر شدن به مرور اتصالات و اطلاعات علمی را کشف میکنند. در این شرایط دروسی مانند علوم برای بچهها معنی پیدا میکند.
نرگس شجاع، مادر امیر عباس، که با توجه به سبک زندگی خانوادگیاش اوقات زیادی را در کنار فرزندانش و در طبیعت میگذراند گفت: «بهترین درس امیرعباس در مدرسه، درس علوم است و او همیشه ایدههای خوبی برای پژوهشها و کارهای کلاسی دارد، به همکلاسیهایش هم کمک میکند. او این روش را در طبیعت یاد گرفته و اکنون که کلاش چهارمش را تمام کرده مباحث علوم را به خوبی در ذهنش دارد.»
مدنیان افزود: ممکن است جامعه همسالان روی تنوع خواستههای بچهها اثر بگذراند و این طبیعی است. اگر والدین شرایط برآورده کردن خواستههای فرزندان را ندارند یا فضای خانوادگی زمینه تفریحات دیگری را فراهم کرده، باید از راهحل گفتوگو استفاده کرد.
ابوالفضل آزادنیا، روانشناس کودک و نوجوان نیز با تاکید بر ضرورت لذتبخش بودن اوقات فراغت کودکان گفت: «والدین باید مراقب تلههای کمالگرایی، فرزند ابزاری و چشم و همچشمی باشند.» وی با تاکید بر اینکه گفتوگوی بین والدین و فرزندان باعث ایجاد شناخت و شکلگیری ارتباط موثر بین آنها میشود، تصریح کرد که این شناخت در روند رشد و تجربیات روزمره تاثیر مثبت خواهد داشت.
گفتوگوی والدین با کودکان عزت نفس فرزندان را تقویت میکند و آنان را به سمت گرفتن تصمیمهایی که متناسب با شرایط و دیدگاه خانواده است، هدایت میکند. این روانشناس با اشاره به نقش هدایتگری والدین نقلی از شهید باهنر گفت : «تربیت از آنجایی شروع میشود که مربا (فردی مثل کودک که تربیت میشود) میخواهد و به جایی ختم میشود که مربی (فرد تربیت کننده) میخواهد.