فرار ۱۰ ساله مردی که برادر و مادرش را کشت


۱۴۰۱/۰۶/۲۰ - ۰۹:۳۵ | کد خبر: ۲۵۷۰۲ چاپ

دادگاه حکم داد دیه مرد کشته‌شده از بیت‌المال به دختر مقتول پرداخت شود.

 فرار ۱۰ ساله مردی که برادر و مادرش را کشت
کلانشهر:دختری که پدر و مادربزرگش به دست عمویش به قتل رسیده و در دیوار خانه دفن شده بودند از بیت‌المال دیه دریافت می‌کند.
 این جنایت وحشتناک را دختر جوانی به نام لیدا فاش کرد. او به پلیس گفت مدتی است مادربزرگش نیست و عمویش به او می‌گوید مادربزرگش به مسافرت رفته و اجازه نمی‌دهد او وارد خانه شود. لیدا به ماموران گفت به این رفتار عمویش مشکوک است.

دختر جوان در تشریح آنچه اتفاق افتاده بود توضیح داد: پدر و مادرم سال‌ها قبل از هم جدا شدند و من با پدرم زندگی می‌کردم. وقتی او به بلاروس مهاجرت کرد من هم چند سالی همراهش بودم اما با هم به اختلاف خوردیم و من به ایران برگشتم و بیشتر با مادربزرگم زندگی می‌کردم. وقتی بزرگ و مستقل شدم باز هم خیلی به خانه مادربزرگم می‌رفتم و به او سر می‌زدم. هر روز هم با مادربزرگم در تماس بودم تا اینکه مدت‌ها قبل عمویم از سفر بلاروس برگشت. او هم در خانه مادربزرگم بود. یک روز که به مادربزرگم زنگ زدم تا حالش را بپرسم عمویم گفت او نیست، وقتی پرسیدم کجاست گفت به مسافرت رفته است.
او ادامه داد: مادربزرگم همیشه من را در جریان کارهایش قرار می‌داد. به عمویم گفتم راستش را بگو چه شده است. جواب داد چیزی نیست به مسافرت رفته و یک هفته دیگر برمی‌گردد. یک هفته بعد دوباره زنگ زدم عمویم گوشی را برداشت و گفت برگشت مادربزرگم به تاخیر افتاده است. فردای آن روز به مقابل خانه مادربزرگم رفتم، زنگ زدم کسی در را باز نکرد. به تلفن هم زنگ زدم کسی جواب نداد. از همسایه‌ها پرس‌و‌جو کردم گفتند خیلی وقت است که مادربزرگم را ندیده‌اند و عمویم هم دیروز خانه را ترک کرده است. من به رفتارهای عمویم مشکوک هستم و درخواست دارم پلیس خانه مادربزرگم را بررسی کند.

بعد از طرح این شکایت پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد. همسایه‌ها گفتند مدت‌هاست زن سالخورده به نام اقدس را ندیده‌اند اما پسرش بهراد را دیده‌اند که به آن خانه رفت‌و‌آمد دارد.

ماموران پلیس و آتش‌نشانی به خانه قدیمی ‌رفتند و پس از گشودن در ‌با سکویی عجیب در گوشه اتاق روبه‌رو شدند که روی آن جلبک بسته بود و تعدادی قرص نفتالین کنار آن قرار داشت.

لیدا به ماموران پلیس گفت: هرگز در خانه مادربزرگم چنین سکویی ندیده بودم، به نظر می‌رسد آن را عمویم درست کرده است.

در حالی که شک پلیس برانگیخته شده بود ماموران سکو را شکافتند و با جسدهای متعفن زن سالخورده و پسر بزرگش بهرام که پدر پریسا بود روبه‌رو شدند.

اجساد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پریسا که شوکه بود به ماموران گفت: پدرم سال‌ها قبل مهاجرت کرد و به کشور بلاروس رفت و من در ایران زندگی می‌کردم. عمویم می‌گفت چون پدرم غیرقانونی به آنجا رفته نمی‌تواند به ایران برگردد یا با ما تماس بگیرد. به همین خاطر در این سال‌ها هیچ تماسی با پدرم نداشتم و اصلاً فکر نمی‌کردم به ایران برگشته باشد. من نمی‌دانم عمویم چرا و چگونه او و مادربزرگم را کشته و اجساد آنها را در خانه در دفن کرده است.

با افشای این ماجرا ماموران پلیس به ردیابی بهراد پرداختند اما معلوم شد او به کشور بلاروس رفته است. از آنجا که استرداد مجرمان میان ایران و بلاروس وجود نداشت پلیس نتوانست بهراد را به ایران برگرداند.

در حالی که ۱۰ سال از این ماجرا گذشته بود لیدا به دادگاه کیفری یک استان تهران رفت و درخواست دیه از صندوق بیت‌المال را مطرح کرد.

او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شد و به قضات گفت: ۱۰ سال است از کشته شدن مرموز پدر و مادربزرگم می‌گذرد. عمویم فراری است و من امیدی به دستگیری او ندارم و به همین‌خاطر تقاضا دارم دیه پدرم از صندوق بیت‌المال من پرداخت شود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده حکم به پرداخت دیه قربانی از صندوق بیت‌المال را صادر کردند.