یکی از دلایل ازدحام دانش آموزان در مدارس حاشیه رشت، به جز مهاجرت روستائیان و ساکنان شهرهای کوچک گیلان به رشت، هجوم افرادی از استانهای همسایه گیلان در غرب و جنوب غرب به رشت است. طی یک دهه اخیرا هزاران نفر از ساکنان روستاهای زنجان و اردبیل به دلیل بیکاری، خشکسالی و از دست دادن منابع آبی و کشاورزی خود راهی گیلان شدهاند
اما با گذشت 12 روز از مهرماه و بازگشایی مدارس هنوز شماری از دانشآموزان رشت کتاب،میز و نیمکت ندارند. این کودکان مجبورند در تمام ساعاتی که معلم مشغول درس دادن است با استفاده از تخیل و البته به صورت ایستاده در گوشهای از کلاس ادای «دانش آموزِ» حاضر در کلاس را در بیاورند یا در کَفِ کلاس روی موزائیکها بنشینند!
این دانش آموزان فاقد کتاب، میز و نیمکت و یا حتی تک صندلی در چند مدرسه حاشیه رشت از پایه اول تا متوسطه دوم پراکنده هستند.شماری از این کودکان هنوز در صف دریافت کتاب درسی به عنوان اصلیترین ابزار تحصیل هستند. بهانه آموزش و پرورش برای نرسیدن کتاب به دست بعضی از دانشآموزان مقطع ابتدایی و متوسطه آنقدر عجیب است تو گویی ایران اولین سالهای تاسیس مدارسش را سپری میکند و تاکنون با هزاران دانشآموزی که شهریورماه پایه تحصیلیشان مشخص میشود مواجه نبودهاند. انگار مدیران این ارگان آموزشی مطلع نیستند که هر سال تعدادی از دانش آموزان در رشتههای کار و دانش و فنی و حرفهای مشغول تحصیل میشوند و سال تحصیلی هم از مهرماه آغاز میشود و این نوجوانان برای یادگیری، چیزی به اسم «کتاب» هم نیاز دارند.
در این بین تعداد بسیاری از دانشآموزان که بدون اغراق شامل اکثریت قابل توجهی هم میشود روی میز و نیمکتهای غیر استاندارد چارهای جز تحمل و مدارا ندارند.
کیفیت آموزش؛ چند بخش است؟!
براساس بررسیهای کلانشهر، در این اتفاق عجیب تقصیری متوجه مدیریت مدارس نیست. چون آنها طبق بخشنامه آموزش و پرورش موظفند دانش آموزانی که برای ثبت نام به مدارس مراجعه می کنند را پذیرش کنند.
حتی اگر کادر مدرسه برای اولیای دانش آموزان دلیل بیاورد که مدرسه گنجایش ندارد؛ اغلب پدر و مادرانِ معترض، به اداره آموزش و پرورش مراجعه میکنند و آموزش و پرورش با عِلم بر عدم گنجایش مدرسه دستور میدهد نام دانش آموزان برای حضور در کلاسهای پرازدحام ثبت شود. توضیحاتی مانند کلاس 20متری ظرفیت حضور 45 دانش آموز را ندارد،سرویسهای بهداشتی و آبخوری و حیاط مدرسه برای تعداد زیاد دانش آموز ناکافی است، از اساس محلی از اعراب ندارد.
آموزش و پرورش که متولی آموزش رایگان دانش آموزان در ایران است عمدتا تلاش می کند که کودکان و نوجوانان در جایی با عنوان «مدرسه» و با یک کد دانش آموزی ثبت شوند. کیفیت آموزش و شرایط مشقت بار بعدی دغدغهای نیست که ذهن بعضی از مدیران این مجموعه را به خود مشغول کند.
وضعیت کودکانی که از اردبیل و زنجان به رشت مهاجرت کردهاند
یکی از دلایل ازدحام دانش آموزان در مدارس حاشیه رشت، به جز مهاجرت روستائیان و ساکنان شهرهای کوچک گیلان به رشت، هجوم افرادی از استانهای همسایه گیلان در غرب و جنوب غرب به رشت است. طی یک دهه اخیرا هزاران نفر از ساکنان روستاهای زنجان و اردبیل به دلیل بیکاری، خشکسالی و از دست دادن منابع آبی و کشاورزی خود راهی گیلان شدهاند.
اکثر این مهاجران، مناطق حاشیهای رشت را برای زندگی انتخاب کردهاند و مشخصه بارز آنها هم حضور در اراضی و خانههای نسقی غیر ایمن حاشیههای مرکز استان است.
هموطنانی که در میان ندانم کاری مسئولان استانهای اردبیل و زنجان برای برخورداری از حداقلهای زندگی، اندک داشتههای خود را در سرزمین پدری فروخته و در ساختمانهای غیرایمنِ حاشیهایترین مناطق غرب،شرق، جنوب و شمال رشت در حال گذران عمر هستند.
اغلب این افراد در شالیزارهای خشک شدهی برنج رشت در قطعه زمینهای بدون زیرساختهای لازم زندگی شهری، سازهای فاقد هرگونه ایمنی بنا میکنند و قبل از گرفتن امتیاز آب و برق و گاز، گذران پرمشقت خود را اینبار در حاشیه رشت شروع میکنند.
آنها از هم استانیهایی که پیشتر به این نقطه از کشور کوچ کرده، شنیدهاند که از شهرداری تا دیگر ادارههای رشت برای صدور امتیاز آب و برق و گاز چند و چونی ندارند و برایشان اهمیتی ندارد که آب و فاضلاب و مدرسه و امکانات اولیه مناطق حاشیهی رشت برای زندگی چه تعدادی مناسب است و در آینده حضور چند هزار ساکن در حاشیه شهر میتواند چه تبعات منفی داشته باشد.
خانوادههای شمار زیادی از افراد مهاجرت کرده به رشت برخلاف اکثر گیلانیان، پرجمعیت است و به طور میانگین بیش از 4 فرزند دارند.
این کودکان علاوه بر آنکه در روستاهای محل تولدشان فاقد امکانات حداقلی برای تحصیل بودند در رشت هم باید با شرایط دشوار ادامه تحصیل بدهند. چون ظاهرا آنها برای زیست و امکانات حداقلی نه تنها در آمار مسئولان استان سابق خود جایی نداشتند که در رشت هم با بیتوجهی مواجه هستند . البته که مسئولانِ بی توجه به این کودکان با سطح کیفی اندک زندگی،در عین حال فراموش نمیکنند به طور شبانه روزی خطاب به پدر و مادر این قبیل بچهها، فرزندآوری بیشتر را تبلیغ کنند.
ذبح آموزش کودکان مقابل بحران اقتصادی خانوادهها
به جز این و طبق بررسیهای صورت گرفته، تعدادی از خانوادههای قدیمی و یا با درآمد حداقلی در محلات قدیمی رشت که پیش از این فرزندانشان را برای تحصیل راهی مدارس مرکز شهر و یا حتی غیرانتفاعی میکردند به دلیل بحران مالی،مجبور شدهاند کیفیت و آینده تحصیلی کودکانشان را فدا کنند و دانش آموزشان را در مدارس نزدیک محل سکونتشان ثبتنام کنند.
ناگفته پیداست که اکثر مدارس حاشیهی رشت فرسوده و در لیست تخریب قرار دارند و فاقد ایمنی و امکانات اولیه از نور تا تجهیزات آموزشی دیگر هستند.
در انتظار کمک اداره نوسازی مدارس گیلان
از مسئولان سیاسی، آموزش و پرورش و مدیران شهری گیلان و رشت با توجه به عملکرد نامطلوب، نمیتوان انتظاری برای اتخاذ تصمیمات درست پیرامون این قبیل موضوعات داشت. اما اینکه اداره نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان گیلان هم طی یک دهه گذشته اینهمه را ندیده و راه حل حتی مقطعی در حد تهیه چند میز و نیمکت بیشتر در اینگونه مدارس نداشته عجیب است.
بیتوجهی به دانشآموزان؛شعار برای تولد فرزند بیشتر
قبل از آنکه آموزش و پرورش اعتراض کند بگویم؛ میدانم استان گیلان بیش از ۳۷۰ هزار دانشآموز دارد و ظاهرا اکثرشان در مدارس مشغول «تحصیل» هستند. اما این تحصیل با چه کیفیتی در حال انجام است، برای متولیان اهمیت زیادی ندارد. آنهم در ایامی که کشور با بحران کاهش جمعیت جوان مواجه است و این انتظار وجود دارد مسئولان شرایط بهتری برای کودکان و نوجوانان فعلی برای کارآیی حداکثری در آینده فراهم کنند یا پدر و مادرانشان را مجاب کنند با مشاهده شرایط مناسب زیستی کودکانشان، صاحب فرزند دیگری شوند. احتمالا به نظر آموزش و پرورش همین که این تعداد دانشآموز در جایی با عنوان «مدرسه» گردهم میآیند کافی است.
البته برای افرادی که شعارهای بی نتیجه را جایگزین کیفیت آموزشی کردهاند چندان مهم نیست که اغلب مدارس استان گیلان حتی مراکز غیرانتفاعی، فاقد امکانات حداقلی برای کودکان و نوجوانان است.
در حال حاضر امکانات اولیه برای تحصیل مانند ساختمان استاندارد، کلاسهای درس با نور و تهویه مناسب، میز و نیمکت، کتابخانه، آزمایشگاه، سرویسهای بهداشتی، آب آشامیدنی، زمین، سالن ورزشی و یا حتی حیاط برای زنگ تفریح از اکثر دانشآموزان گیلانی دریغ شده است.
نظر شما:
نتوانستید آزادراه قزوین-رشت را تکمیل کنید یا زیتون فروش های رودبار نگذاشتند؟