تصویر برای شهروندان گیلان بسیار آشناست. میتواند گوشهای از کوه 100متری زبالههای دفن شده در جنگلهای سراوان رشت باشد یا زبالههای رها شده در ساحل رودسر،چمخاله،آستارا و یا زبالههای انباشته شده شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل و روستاهای اطرافشان در منطقه جنگلی تموشل لاهیجان
تراکم جمعیت، منطقهای کوچک با طبیعتی شکننده و جنگلهای چند هزار ساله را بدون تعارف و لفاظیهای مرسوم در ایران با خطر نابودی مستقیم قرار داده است.
تقریبا هیچ نقطه جنگلی، سواحل دریا، رودخانهها، دشت و مراتع گیلان از زباله و پسابهای خانگی، توریسم، صنعتی و پزشکی در امان نمانده است.
با وجود تمام شعارهای پررنگ و لعاب یک دهه اخیر، فرهنگ تفکیک زباله در گیلان مانند اکثر نقاط ایران در زمره آخرین دغدغههای شهروندان است و مواردی مانند احداث کارخانه زباله سوز و کارخانه کمپوست و کود آلی هم بیشتر از آنکه زخم طبیعت گیلان را ترمیم کند به درد گزارش عملکرد مسئولانی میخورد که حفظ محیط زیست در زمره آخرین دغدغههایشان است.
در تصویر، زبالههای رها شده در ورودی شهر خمام از مسیر انزلی را مشاهده میکنید. انزلی همان شهری که تالاب زیبایش در کما قرار دارد و دریای کاسپینِ در جوارش هم مدتهاست ناخوشاحوال است.
این تصویر البته برای شهروندان گیلان بسیار آشناست. میتواند گوشهای از کوه 100متری زبالههای دفن شده در جنگلهای سراوان رشت باشد یا زبالههای رها شده در ساحل رودسر، چمخاله، آستارا و یا زبالههای انباشته شده شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل و روستاهای اطرافشان در منطقه جنگلی تموشل لاهیجان.
این اسامی میتواند به بلندای 55 شهر و بیش از دو هزار روستای گیلان ادامه پیدا کند. چون در نتیجه بسیاری از شعارها و همایشها شواهدی مبنی بر تلاش علمی برای نجات طبیعت گیلان و زندگی ساکنان استان مشاهده نشده است.
آیا با وضعیت حاکم بر ایران و رفتارهای عجیب بعضی از مسئولان، شهروندان میتوانند به شعارهای آنها مبنی بر تلاش برای نجات محیط زیست گیلان خوشبین باشند؟
جواب این سوال برای بسیاری از شهروندان منفی است. شهروندانی که گیلان چند هزارساله و طبیعت زیبایش را دوست دارند پس برای حفظ بهشت کوچکمان تلاش کنیم کمتر زباله تولید کنیم و تفکیک زبالههای خشک و تَر برایمان به عادت روزمره تبدیل شود.
شاید این سوال پیش آید که تفکیک زباله چگونه میتواند به نجات گیلان کمک کند. زبالههای خشک این روزها در ایران به دلایل و اهداف مختلف بازار اقتصادی خوبی دارند و بخش زیادی از آنها بسیار راحتتر از زبالههای تَر دوباره به چرخه استفاده باز میگردند. در حالی که اگر این زبالهها در مبدا تفکیک نشوند همراه زبالههای تَر در دل طبیعت رها میشوند و اگر روزی روزگاری برنامهای توسط افراد کاربلد برای سایتهای دفن زباله اجرایی شود، وجود زبالههای تفکیک نشده کار را بسیار دشوارتر میکند. چون زبالههای خشک صدها سال در طبیعت باقی میماند و تجزیه نمیشود.
نظر شما:
فیلم/مشاهده چهار مرال در ارتفاعات لنگرود
محکومیت راننده خودروی آلاینده محیط زیست به پاکسازی جاده رودسر از زباله
فیلم/مشاهده پلنگ ايرانی در حال خوردن شکار خود در منطقه سیاهمزگی شفت
تلفن، بهانه ای برای حرف نزدن