سال 98 شعارهای اعتراضی «نان و مشکلات اقتصادی» مطرح شد اما مساله جدی گرفته نشد.اینها روایتهای 5 نفر است که اموالشان (گوشی، طلا و ...)توسط سارقان به سرقت رفته البته باید گفت موضوع سرقت ارتباط مستقیمی با «مشکلات اقتصادی» دارد.
دومی (زن): «حدود یک ماه پیش در خیابان گاندی وقتی از یک مغازه خرید کرده بودم و به سمت خانه میرفتم ناگهان یک موتوری جلویم را گرفت. دستش را به سمت گردنم برد و گردنبند مرا از گردنم کشید و فرار کرد. فقط تنها کاری که کردم خودم را به سمت عقب کشیدم برای همین بعضی از اجناسی که خریده بودم روی زمین ریخت، اما به آنها اعتنا نکردم و سریع خودم را به خانهمان رساندم. با 110 تماس گرفتم و آنها هم روند شکایت را برایم توضیح دادند، ولی چون روند تشکیل پرونده طولانی بود و خیلی رفت و آمد داشت، قید شکایت را زدم.»
سومی (مرد): «یک شب در مسیر چهار راه ولیعصر به سمت حافظ در حال صحبت با تلفن همراه بودم که پسر جوانی از پشت سر به صورتم سیلی زد. ضربه به من شوک وارد کرد و تا به خودم آمدم، دیدم گوشیم را دزدیده و در حال دویدن است. هیچ کاری نمیتوانستم بکنم حتی نمیتوانستم داد بزنم. فقط به سمتش دویدم اما وقتی به یک قدمیاش رسیدم به من لگد زد و مرا به داخل جوی پرت کرد. بعد هم سوار یک موتور شد و فرار کرد... حالا از این ماجرا چند سالی میگذرد ولی وقتی صدای موتور از پشت سر میشنوم، اولین احتمالی که به ذهنم میرسد این است که موتور سوار دزد هست. اگر هم در حال صحبت با گوشی باشم و صدای موتور را بشنوم سریع گوشی را داخل جیبم میگذارم. البته چند ماهی است که با هندزفری صحبت میکنم و گوشی دستم نمیگیرم.»
چهارمی (زن): «اوایل تابستان حوالی خیابان شریعتی بالاتر از پل سیدخندان به سمت مطب دکتر میرفتم. وقتی داخل کوچه رسیدم فقط پنج، شش قدم با ساختمان پزشکان فاصله داشتم. همان لحظه تلفنم زنگ خورد و من پاسخ دادم. در همان حین که با گوشی موبایلم صحبت میکردم، دیدم یک نفر سعی میکند گوشی مرا از دستم بگیرد اصلا برنگشتم و در فکرم گذشت که شخصی میخواهد با من شوخی کند. بدون اینکه برگردم گوشیام را کشیدم. وقتی او مقاومتم را دید با دستش محکم به بالای گوشم ضربه زد و گوشی را کشید و موتورش را روشن کرد و فرار کرد. کمی جلوتر سرش را به سمت من برگرداند و گوشی را بالا برد و برایم تکان داد... من همانجا خشکم زده بود و اصلا باورنمیکردم که سارق بوده. هرطور بود خودم را داخل مطب رساندم. منشی مطب با پلیس تماس گرفت و آنها آمدند و شکایتم را ثبت کردند. ماموران به من گفتند؛ خدا را شکر کن سارق با چاقو به تو آسیب نرسانده... برای تشکیل پرونده به دادسرا هم رفتم چند بار هم از کلانتری با من تماس گرفتند که برای شناسایی سارقان بروم اما چهره سارق اصلا یادم نبود. ماموران به من گفتند؛ سارقان آن محدوده دستگیر شدند و بگو یکی از این سارقان بودند. من هم قبول کردم تا اینکه روز دادگاه شد. زن یکی از سارقان هم آمده بود و دعا میکرد که به خیر بگذرد. چند نفر بودیم وقتی وارد جلسه دادگاه شدیم اعلام کردند؛ یکی از این سارقان ماشین گرانقیمت دارد و حتی در لواسان ویلا خریده است. در دادگاه سارقان و شاکیان صحبت کردند اما بعد از دادگاه واقعا هیچ خبری نشد و من هم قید گوشیام را زدم. اتفاقا گوشیم بسیار گران بود.»
پنجمی (مرد): «تیرماه امسال داخل ساختمانهای وزارت نفت حوالی خیابان حافظ جلسه کاری داشتم. وقتی آنجا رسیدم هنوز همکارم نرسیده بود برای همین موبایلم را بیرون آوردم تا با او تماس بگیرم که یک دفعه موبایل از دستم خارج و خلاف جاذبه به سمت بالا پرتاب شد. فکر کردم همکارم رسیده و میخواستم بگویم مهندس شیطانی نکن... برگشتم، دیدم دو نفر گوشیام را قاپیدند و به سمت جنوب خیابان حافظ میدوند. اصلا فکر نمیکردم سارقان مقابل ساختمانهای وزارت نفت و دوربینهای مداربسته گوشیم را سرقت کنند. بلافاصله ماموران حراست به پلیس اطلاع دادند اما حتی با تشکیل پرونده و مشاهده فیلمهای دوربین مداربسته ساختمانهای وزارت هیچ سرنخی از آن دو نفر نشد و گوشی ما هم رفت که رفت...»
اینها روایتهای 5 نفر برای «اعتماد» است که اموالشان (گوشی، طلا و ...)توسط سارقان به سرقت رفته البته باید گفت موضوع سرقت ارتباط مستقیمی با «مشکلات اقتصادی» دارد.
بررسیهای «اعتماد» نشان میدهد؛ بیشترین آمار سرقت در کشور مربوط به «سرقت لوازم خودرو» میشود. مهدی حاجیان، سخنگوی فراجا در خصوص سرقت از «۲۰ هزار دستگاه خودرو» طی چهار ماه ابتدایی سال ۱۴۰۱ گفت: «بالغ بر ۹۰ درصد این محصولات ساخت داخل ایران بوده است.
در میان محصولات سایپا؛ پراید، وانت، تیبا و ساینا و در میان محصولات ایرانخودرو نیز پژو، سمند و پیکان جزو پر سرقتترین محصولات بودند که مدل اکثر آنها مربوط به قبل از سال ۸۸ است.»
۱ آذر ماه ۱۴۰۱ نیز سردار رحیمی، فرمانده انتظا می سابق تهران بزرگ در خصوص افزایش آمار سرقت با توجه به اعتراضات اخیر گفته بود: «جرایمی همچون سرقت حدود ۱۰ درصد افزایش داشته است.»
البته شمار سرقتهای خرد هم با شتاب تندی افرایش یافته تا جایی که طبق اخبار منتشرشده سرقت از دریچههای فاضلاب، پایه فلزی پلهای عابر پیاده، علایم راهنمایی و رانندگی، سیمهای برق و کابلهای مخابراتی و... طی ماههای اخیر گزارش شده که در برخی موارد هم برقگرفتگی و مرگ سارقان سیمهای برق را به همراه داشته است. بنا بر اعلام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه آمار سرقتها در سال ۱۴۰۰ حدود «۱ میلیون و ۴۰۰ هزار فقره» بوده است. همچنین در ماههای گذشته سازمان زندانهای ایران در مورد آمار جرایم زندانیها اعلام کرد: «۶۸ درصد زندانیهای ایران به دلیل جرایمی همچون «مواد مخدر و سرقت» در زندانها به سر میبرند.»
با توجه به میزان رشد ماهانه تورم و وضعیت دشوار اقتصادی میتوان نتیجه گرفت؛ ارتباط معناداری میان نرخ تورم و شمار سرقتها وجود دارد. این موضوع تا حدی است که علیرضا لطفی، رییس پلیس سابق آگاهی تهران بزرگ در سال ۹۹ گفته بود: «۵۰ درصد سرقتهای ایران سرقت اولی هستند. (سارقان برای اولینبار دست به سرقت میزنند.) این حرفی بیهوده است که شرایط اقتصادی بر میزان جرم و جنایت بیتاثیر است.»
در بازه زمانی سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نیز با توجه به اینکه نرخ تورم حدود «۴.۴» برابر شده، میزان سرقت هم در این بازه زمانی حدود «چهار برابر» افرایش داشته است. سردار حسین اشتری، فرمانده فراجا نیز در شهریور ماه ۱۴۰۱ در این باره عنوان کرد: «از سال ۹۷ که قیمتها افزایش یافته آمار سرقتها نیز ۳۰ درصد بالا رفته و این مهم نشاندهنده این است که مسائل اقتصادی بر افزایش آمار سرقت بسیار تاثیرگذار است و از طرفی نیز هزینه جرم پایین بوده و بازدارندگی لازم را ندارد. برابر قوانین موجود برای سرقتهای خرد با ارزش کمتر از ۲۰۰ میلیون ریال پرونده تشکیل نمیشود و سارق نیز به زندان نمیرود.»
افزایش فقر مساوی است با افزایش سرقتها
عالیه شکربیگی، جامعهشناس در مورد سرقت و افزایش آن در جامعه به «اعتماد» میگوید: «حیات اجتماعی محصول عمل جامعه است. مثلا یک عمل اجتماعی مثل سرقت دارای ساختار اجتماعی است. ساختارهای اجتماعی شامل نهادهایی از جمله نهاد خانواده، دین، دولت و... میشود. این نهادها خودشان باعث کنشی مثل سرقت میشوند یا به عبارتی شرایط کنش را برای افراد فراهم میکنند تا یک انسان به سمت عملی مانند سرقت گرایش پیدا کند. البته عمل سرقت، جزو نابهنجارهای اجتماعی است که یک فرد بدون اجازه اموال افراد را میدزدد. حالا باید دید که چرا افراد دست به سرقت میزنند! چند مثال میزنم؛ ببینید ما در سالهای اخیر (1396، 1398، 1400 و 1401) شاهد اعتراضات زیادی در جامعه بودیم. یعنی مسائلی باعث شد تا مردم اعتراض کنند و چون بحث ما سرقت است روی اعتراضات «آبانماه 1398» متمرکز میشویم که مردم شعارهایی در رابطه با «نان و مشکلات اقتصادی» سر میدادند. بعد از آن هم بارها از طریق «معلمان، بازنشستگان و...» شاهد «سفرههای خالی» بودیم که این گروهها با خود به تجمعات اعتراضی میبردند. این موضوع نمادی از «گرسنگی و مشکلات اقتصادی» بود. خب حالا این بسترها و اعتراضات چه میخواهد به ما بگوید! یعنی توان مالی و اقتصادی مردم پایین آمده است اما به جای اینکه نهادهای اجتماعی به داد مردم برسند آنها را سرکوب کردند. یعنی سعی کردند این اعتراضات را سریع پایان بدهند و صورت مساله را پاک کنند. از نظر جامعهشناسان در چنین مواقعی نهادهای مربوطه باید مشکلات را ریشهیابی و آن را حل کنند. خب در این شرایط که مردم برای مشکلات اقتصادیشان هشدار میدهند و صورتمساله از سوی نهادها پاک میشود، پیامدهایی را در برخواهیم داشت که یکی از آنها فقر مادی است. فقر مادی نیز فقر اجتماعی، فرهنگی و ... را به همراه دارد. اینجا هست که یک عمل نابهنجار اجتماعی مثل سرقت شکل میگیرد و ما از آبانماه سال 98 به بعد مشاهده میکنیم نابهنجارهای اجتماعی مانند سرقت افزایش پیدا کرده است و اعلام میکنند اکثر سارقان بار اولی است که دست به سرقت میزنند. این یعنی مردم گرسنه هستند نه سارق و برای سیر کردن شکم خود و خانوادهشان دست به دزدی میزنند نه لزوما برای تفریح و از سر عادت...»
او در ادامه میگوید: «این مسائل نشان میدهد که جامعه و وضعیت اقتصادی ما دچار «فروپاشی» شده است و وقتی هم فروپاشی شکل میگیرد، مردم برای سیر کردن شکم خود و زن و بچهشان میتوانند دست به هر کاری بزنند. یک روایت هم وجود دارد که اگر فقر از یک در وارد شود، ایمان هم از در دیگر خارج میشود. وقتی که فقر در جامعهای گسترش پیدا میکند؛ ما شاهد افزایش سرقت، بیاخلاقی، حاشیهنشینی، اعتیاد، بیکاری، بالا رفتن خشونت و دهها آسیب اجتماعی دیگر خواهیم بود. در این بسترهاست که ناامنی در جامعه شکل میگیرد. در این مواقع وقتی نوجوانان و جوانان چنین شرایطی را میبینند به راحتی به عملی چون سرقت روی میآورند. نوجوانان و جوانان جزو گروههایی هستند که دنبال شغل مناسب میگردند و چون شغلی نمییابند دست به هر کاری از جمله سرقت میزنند. وقتی ساختارهای اجتماعی پاسخی برای حل مساله و مشکلات یک جامعه نداشته باشد این نابهنجاریها شکل میگیرد و ما در همین اعتراضات اخیر با حضور نسل جوان شاهد شعارهای مختلفی بودیم که میتواند زنگ خطری برای جامعه باشد. وقتی هم پای صحبتهای جوانان دهههای 60، 70 و 80 مینشینیم، متوجه میشویم که دغدغه اکثر آنها آینده و نبود شغلی مناسب است.»
انواع و مجازاتهای سرقت
سرقت به معنی ربودن مال غیر به صورت پنهانی و بدون رضایت صاحب مال است به استثنای سرقتهای مستوجب حد، شرط دیگر در سایر سرقتها پنهانی و مخفیانه بودن آن است ضمن اینکه در تمام انواع سرقتها عدم رضایت مالک در ربوده شدن مال شرط است. مثلا در جرم کیفقاپی عمل مخفیانه انجام نمیشود اما به هر حال رضایت مالک در ربوده شدن مال وجود ندارد. لازمه جرم سرقت این است که مالک بر مال تسلط پیدا کند و اگر قبل از تسلط کامل بر مال دستگیر شود شروع به جرم سرقت است مال مورد سرقت مال منقول است که قابلیت ربایش را داشته باشد بنابراین سرقت در مورد اموال غیر منقول صادق نیست. سرقت مستوجب حد سرقتی است که به شکل مخفیانه از حرز انجام میشود یعنی مال مورد سرقت در محلی متناسب جهت نگهداری و ممانعت از دسترسی افراد به آن قرارداده شده است.
مجازات سرقت حدی
1) در سرقت اول؛ قطع چهار انگشت دست راست (بار اول). 2) قطع پای چپ سارق از قسمت پایین برآمدگی آن به نحوی که نیمی از قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند (بار دوم).3) حبس ابد (بار سوم). 4) اگر سارق در زندان مرتکب سرقت حدی گردد اعدام میشود.
مجازات سرقتهای تعزیری
از شمول شرایط حد خارج هستند. حسب مورد حبس و شلاق است و سارق باید مال دزدیده شده را به صاحب اصلی آن بازگردانده و در صورتی که مال موجود نباشد باید قیمت آن را پرداخت کند و قیمت مال دزدیده شده طبق قیمت روز محاسبه میشود. هدف سارق از دزدیدن مال به دست آوردن وجه از طریق آن است یعنی در هر صورت سارق، مال را مورد معامله قرار میدهد و تمامی افراد که در نگهداری، مخفی کردن مال مسروقه یا خرید و فروش آن مداخله داشته باشند مجرم شناخته میشوند. شخصی که مال مسروقه را میخرد چه از مسروقه بودن آن مطلع باشد و چه نباشد باید مال خریداریشده را به صاحب آن باز گرداند.
ثبت بیش از ۲۰ هزار ازدواج دختران کمتر از ۱۵ سال از بهار تا پاییز امسال/ «فقر» دلیل اصلی کودک همسری است
مردم با افزایش قیمت ارز نابود شدند؛ نمی توانند یک نان بخرند/ امام می گوید مجلس در راس امور است؛ کجا ما در راس امور هستیم؟