در جمهوری آذربایجان قیمت بنزین چند برابر ایران است، چرا از مرز ایران با این کشور قاچاق نمی شود؟خیلی بد است عده‌ای می گویند روزانه 60 میلیون لیتر بنزین از یک نقطه قاچاق می شود. ما بحث علمی می‌کنیم اما  عده ای با ما شوخی می‌کنند. این راهی که به عنوان راه نجات معرفی کرده‌اند، به راه بدبخت کردن مردم ایران تبدیل شده است. 

پاسخی به دروغ هایی در مورد پرمصرف بودن مردم ایران/ آب بنزین از آب معدنی ارزان تر است؟ مصرف بنزین ایرانی ها از ترکیه ای ها بیشتر است؟
کلانشهر: نشست اقتصادی با موضوع اقتصاد سیاسی دستکاری قیمت های کلیدی برگزار شد.

همت قلی زاده کارشناس اقتصاد انرژی در این نشست با بیان اینکه جنس تورم‌ها تا سال 1386   با جنس تورم ها از سال 1386 به بعد متفاوت است، گفت:در آن سال تصور بر این بود که راه نجات کشور پیدا شده است. به هر دلیلی این موضوع شفاف نشد و نتیجه اش همین شد که الان با آن مواجه هستیم. این اصطلاحی که راه نجات نامیده شد، «یارانه پنهان انرژی» نام دارد که از سال 1369 تبلیغات گسترده ای برای آن شکل گرفت.

آنچه که یارانه پنهان انرژی نام گرفته همان جهانی سازی نرخ انرژی است که از اساس با واژه اصیل یارانه که یک واژه علمی است تفاوت دارد. اساسا هم اصطلاح یارانه پنهان انرژی در هیچکدام از اسناد علمی وجود ندارد.

 وی با بیان اینکه مسئله منحصر به بنزین نیست، افزود:بعد از اینکه این اصطلاح یارانه پنهان انرژی خلق می شود و بلافاصله موسسه مطالعات بازرگانی مقاله ای در پاسخ به این اصطلاح منتشر کرده و می گوید اگر قرار است انرژی به نرخ جهانی فروخته شود، دستمزد مردم هم به نرخ جهانی پرداخت شود لذا تا سال 1377 این موضوع خاک می خورد تا اینکه این اصطلاح وارد اسناد رسمی و در ترازنامه وزارت نیرو قید می شود و در نهایت در سال 1378 اندازه این یارانه را نیز برآورد می کنند.

کاری که اینها می کنند این است که نرخ فوب خلیج فارس را برای گونه های انرژی، در نرخ ریالی ارز ضرب می کنند و می گویند مابه تفاوت این نرخ با نرخ فروش به مردم، یارانه است. با نوسانات نرخ ارز هم این یارانه ادعایی بالاتر می رود تا جایی که امروزه مدعی هستند که مردم 4 برابر بودجه عمومی کشور را یارانه دریافت می کنند و شاکر نیستند! یعنی ماجرا اینگونه غم انگیز شده است.

قلی زاده خاطرنشان کرد:در سال 1380 طی یک قانون مجوز جهانی سازی نرخ ها صادر شد. این قانون می گوید شرکت پالایش می تواند به جز 5 فرآورده اصلی، قیمت ها را به نرخ جهانی محاسبه کند. در همین راستا در سال 1381 به شرکت ها اجازه دادند، قیمت ها بر اساس دلار آمریکا در دفاترشان ثبت شود تا اینکه به سال 1386 می رسیم که با یک تبلیغات وسیع سهمیه بندی بنزین رخ داد درحالیکه موضوع اصلی این نبود.

اصل قصه این بود که برای اولین بار در آن سال حدود 2 میلیون بشکه خوراک پالایشگاه ها، به قیمت جهانی در بودجه شرکت ها لحاظ شد یعنی 40 هزار میلیارد تومان وارد بودجه عمومی کشور شد. هر اقتصاددانی می داند که افزودن این رقم، تورم ایجاد خواهد کرد. یکی از عوارض کوچک این ماجرا قیمت بنزین است که فاجعه آبان 1398 نتیجه بی توجهی به همین موضوعات بود چون به نام علم اقتصاد مانند بقالی می نشینند می گویند این یا آن را گران کنیم تا کسری بودجه جبران شود.

این کارشناس اقتصاد انرژی با اشاره به برخی تصورات رایج غلط در خصوص یارانه انرژی، گفت: قرار بود پس از شکسته شدن سد تعیین قیمت جهانی برای انرژی، ایران بهشت شود اما الان می بینیم کارمندان متهم می شوند که حقوق زیاد می گیرند و باعث کسری بودجه می شوند درحالیکه طبق اسناد کارمندان هم فقیر شده اند. می گویند مردم انرژی خوار هستند، زیاد خودرو دارند درصورتیکه ما با رتبه 18 جمعیت جهان، رتبه 82 برخورداری از خودرو را داریم.

وی با بیان اینکه اگر پالایشگاه ها واگذار نمی شدند، دولت با همین مدل‌های مالی هم دچار کسری نمی شد، افزود: می گویند برای جلوگیری از قاچاق سوخت باید نرخ آن را افزایش داد. چرا شما نمی شنوید گوگرد یا لوبکات قاچاق می شود؟ مگر پالایشگاه فقط بنزین تولید می کند؟ چرا گاز یا وکیوم باتوم قاچاق نمی شود در حالیکه در دو طرف مرز اختلاف قیمت وجود دارد؟

چرا در رابطه با گاز که اساسا قاچاق شدنی نیست یارانه پنهان محاسبه می کنند؟ در همین ماجرای گاز که رییس جمهور بعد از 24 ساعت از افزایش قیمت آن عقب نشینی کرد، ماخذ قیمت، بازار هنری هاب آمریکا است یعنی دولت جمهوری اسلامی خط سیر افزایش قیمت گاز طبیعی را بر اساس بازار هنری هاب آمریکا تعیین می کند.

چرا باید چنین باشد؟تقاضای شما شبیه هنری هاب است؟ سلایق و درآمد مردم شما شبیه آنجا است؟ نمی شود همه عوامل را با دلار حساب کنید اما دستمزد را با ریال حساب کنید. ستاد مبارزه با قاچاق کالا می گوید سوخت اولین رتبه قاچاق ندارد. آش را انقدر شور کردند که سایت شرکت پخش و پالایش نوشت این چیزهایی که در کلاب هاوس و توییتر گفته می شود صحت ندارد.

در جمهوری آذربایجان قیمت بنزین چند برابر ایران است، چرا از مرز ایران با این کشور قاچاق نمی شود؟ خیلی بد است عده ای می گویند روزانه 60 میلیون لیتر بنزین از یک نقطه قاچاق می شود. ما بحث علمی میکنیم اما  عده ای با ما شوخی می کنند. این راهی که به عنوان راه نجات معرفی کرده ند، به راه بدبخت کردن مردم ایران تبدیل شده است. این را شاخص ها می گویند. همین قیمت گوشت را ببینید، معلوم نیست بازار صاحب دارد یا نه چون قیمت آن لحظه ای بالا می رود.

قلی زاده همچنین با اشاره به یک مقایسه رایج  بین قیمت آب معدنی و بنزین گفت: بخش اعظم قیمت آب معدنی، هزینه ظرف پلاستیکی آن است که توسط پتروشیمی ها به نرخ دلاری فروخته می شود. کشور ما طوری به دلار وابسته شده که پتروشیمی ها و صنایع اعداد خود را به دلار حساب میکند درحالیکه من ندیدم در دنیا کشور دیگری اینگونه رفتار کند.

گفته می شود که ترکیه‌ای ها کمتر از مردم ما بنزین مصرف میکنند درحالیکه ما بررسی کردیم متوجه شدیم اغلب خودروهای آنها گازوئیل سوز هستند و وقتی میزان مصرفشان را به بنزین تطبیق دادیم، متوجه شدیم که مصرف آنها از ایران بیشتر است کما اینکه در کشوری همچون ترکیه که سالانه 40 میلیارد دلار از ناحیه توریسم درآمد دارد، نمی توان ادعا کنیم که مصرف سوخت پایینی دارند.

یک دروغ دیگری که از برخی اهالی رسانه‌ها، تلویزیون خودمان و حتی از آمریکا مطرح شد این بود که مصرف گاز ما از چین بیشتر است ولی نمی‌گویند 56 درصد انرژی چین از زغال سنگ تامین می‌شود.

وی افزود: اصلا نباید اینگونه فکر کنیم که می توان قیمت بنزین یا انرژی را به گونه ای افزایش داد که مردم مانند آبان 98 به خیابان نیایند چون این نوع سیاست گذاری به همه از جمله دولت آسیب می زند. ممکن است شما قیمت بنزین را به 12 هزار تومان برسانید و فضا ملتهب نشود اما این سیاست اقتصاد مردم را نابود می کند. کارشناسان دلسوز کشور باید فریاد بزنند تا همه بدانند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.

در آبان 98 کسی نگفت چرا ادعای بالاترین مقام نفتی کشور مبنی اینکه در صورت افزایش قیمت بنزین، 20 درصد کاهش مصرف خواهیم داشت، فراموش شد؟ در پایان همان سال، مصرف بنزین 1 درصد افزایش یافت.

قلی زاده همچنین با اشاره به عملکرد پالایشگاه ها گفت: از سال 1386 تاکنون تمام محصولات پالایشگاه ها به قیمت جهانی فروخته می شود با این تفاوت که پنج‌فرآورده اصلی خود را به دولت و مابقی را به بازار می فروشند. دولت به جای ما به تفاوت این قیمت ها به پالایشگاه نفت می دهد. چرا روغن خودرو را به دلار می فروشند؟

هر دو هفته یک بار قیمت روغن افزایش پیدا می کند و دنبال این می گردند که چرا اقتصاد ثبات ندارد. در پاسخ گفته می شود ما تهاتر می‌کنیم، یعنی درست است که فرآورده ها را به نرخ جهانی می فروشیم اما نفت خام را هم به قیمت جهانی می خریم و در نهایت صورت و مخرج با هم پاک می شوند. سوال ما این است اگر صورت و مخرج مساوی است و باهم  پاک می شود، چرا به ریال حساب نمی کنید؟

علت اینکه در سرزمین من ریال ثبت نمی شود این است که فرآورده های ویژه که جزو آن 5 فرآورده اصلی نیستند را هم به دلار می فروشند. روزانه 2.2 میلیون بشکه نفت خامی به پالایشگاه ها داده می شود که حدود 17 تا 18 درصد آن در قالب فرآورده های ویژه به نرخ دلاری فروخته می شود. ارزش ریالی این محصولات در یک مقطع زمانی 11 برابر شد و همان موقع تمام قیمت ها هم 11 برابر شد.

کارشناس سازمان برنامه و بودجه، در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه بخش زیادی از مشکلات اجتماعی ایران ناشی از همین سیاست گذاری ها است، گفت: در این شرایط یک عده می گویند انرژی در ایران مفت است. ما در یک دانشگاه مجبور شدیم با نقاشی کشیدن بگوییم این آدم آلمانی با یک ماه کار، فلان مقدار بنزین می تواند خریداری کند در صورتیکه این آدم ایرانی با یک ماه کار کردن مقدار کمتری خریداری می کند لذا بنزین در کشور ما ارزان نیست.

انرژی ما برای خارجی ها مفت است اما برای مردم خودمان اینطور نیست. یکی از اقتصادخوانده ها می گفت بنزین را 10 هزار تومان کنیم تا هم نقدینگی جمع شود و تورم هم کاهش پیدا کند.

بعد از آن آبان 98 کسی یقه اینهارا نگرفت و الان همان آدم ها می گویند بنزین باید 30 هزار تومان شود. بنزین کالای اساسی یک اقتصاد است و با چیپس و پفک تفاوت دارد. ما یادمان نرفته بعد هدفمندی یارانه صداوسیما در سیستان و بلوچستان سراغ خانم خانه داری رفت و گفت با این 45 هزار تومان کارخانه احداث می کنم. کجا هستند آن کارخانه ها؟ کی می خواهید به اصل موضوع بپردازید؟

وی همچنین بیان کرد:از سال  1386 که قیمت ها جهانی شد تا  سال 1389 اتلاف انرژی سالانه 5 درصد رشد کرده درحالیکه مصرف مردم 1.3 درصد رشد کرده است. تقریبا اندازه خوراک روزانه پالایشگاه ها اتلاف انرژی داریم درحالیکه نمودار شدت انرژی نشان می دهد، خانوارهای ایران درست مصرف می کنند اما در کمال تعجب می بینیم در تلویزیون گفته می شود مردم در زمستان لباس نمی گرم نمی پوشند، پنجره را باز می کنند و کولر هم روشن می کنند!

در سال 1386 حدود 30 درصد تولیدات پالایشگاه های ما مازوت بود و همچنان هم همین است. قیمت مازوت که پسماند نفت است و قیمتش از ماده اولیه ارزان تر است، اکنون با نرخ جهانی با ما حساب می شود یعنی حتی برای لجن نفت هم یارانه پنهان حساب می کنند.

برای همین است که مدام تاکید می کنیم مساله فقط بنزین نیست. ما را به اسم بالا بودن شدت انرژی به گیوتین گرانی ها سپردند در حالیکه بیشترین جهش قیمت انرژی در تاریخ بشر در آذر 1389 رخ داد اما شیب شدت مصرف انرژی بیشتر شد چون شما در مخرج نسبت شدت انرژی، تولید را از بین بردید و با کوچک شدن تولید، میزان شدت انرژی را افزایش دادید.

یکی از آثار یارانه پنهان، افتادن دولت در باتلاق تورم و قیمت ها است. دولت به مرحله ای رسیده است در پرداخت حقوق بازنشستگان دچار چالش شده و اگر این رویه را ادامه دهد تا چند سال آینده در پرداخت حقوق کارمندان هم دچار مشکل می شود.

قلی زاده در ادامه بیان کرد: این غولی که در حال بلعیدن ما است، هزاران میلیارد رانت را به نام سود نصیب پالایشگاه می کند. در 6 ماهه اول سال 1401، پالایشگاه ها بدون افزایش یک لیتر تولید، به اندازه کل سال 1400 یعنی حدود 130 هزار میلیارد تومان سود خالص داشته اند لذا اگر این پالایشگاه ها واگذار نمی شدند، دولت کسری بودجه هم نمی داشت.

در آبان 1397 محاسبات نرخ ارز بخش نفت از 4200 تومان به نرخ نیما تغییر کنند. در همان ماه نرخ تورم خوراکی ها 85 درصد شد. جالب است بدانیم طی 10 سال 1390 تا 1399  انرژی در کل دنیا ارزان شده است. برای مثال هر تن بلندینگ نفت 720 دلار قیمت داشته اما در سال 1399 حدود 460 دلار قیمت داشته در صورتیکه قیمت ریالی آن از 710 هزار تومان به بیش از 6.5 میلیون تومان رسید.

وی در پایان سخنان خود گفت: من مطمئنم این نوع سیاست گذاری در سال های آتی همانند بیماری هلندی، به عنوان بیماری ایرانی نفت وارد کتب درسی اقتصاد خواهد شد چون ما انرژی را به نرخ جهانی به کشور خود صادر کرده ایم آن هم در حالیکه به خارجی ها ارزان تر فروخته ایم.

در سال 1399 هر بشکه نفت به خارجی ها حدود 300 هزار تومان و به ایرانی ها حدود 600 هزار فروخته شده است. به نام عدالت هم اینکار ها را می کنند. میگویند برخی افراد پورشه سوار در تهران بنزین ارزان یا گاز ارزان مصرف می کنند  و باید این رانت را از آنها بگیریم و به آن پیرزن روستانشین بدهیم.

شما اگر دغدغه اسراف دارید، چرا بنزین یا گازشان را قطع نمی کنید؟ کسی که بنزین نمی خورد. سالانه هفت درصد نرخ رشد تولید خودرو و رشد جمعیت داریم، میانگین سفرهای ایرانی ها از میانگین جهانی کمتر و سرانه مصرف بنزین هر ایرانی (منهای افغانستان) از کل کشورهای منطقه کمتر است، چطور ما با حقوق 6 تا 7 میلیونی متهم می شویم که مصرف بالایی داریم؟

قیمت مگر از قاچاق کشف می شود که به خاطر یک درصد قاچاق می خواهند قیمت را بالا ببرند؟ کدام کشوری که نفتش ملی است، انرژی را به کشور خود صادر می کند؟ قیمت بنزین هنگ کنک، 4 برابر چین است، چرا آنجا قاچاق رخ نمی دهد؟ روند مصرف سالیانه گاز خانوار از سال 1386 سقوط کرده است. چرا مدام به مردم می گویند جوراب بپوشید؟

چرا 13 درصد اتلاف گاز به رسمیت شناخته نمی شود؟ اینهمه بودجه ای که به شرکت های دانش بنیان اختصاص پیدا می کند،  چه زمانی می خواهد به کار ما بیاید؟ ما یکی از کشورهایی هستیم که کمترین برق جهان را مصرف می کنیم.

تمام این آمارها خروجی یارانه پنهان است و برای همین است ما سعی می کنیم موضوع را باز کنیم. بعد از جنگ روسیه و اوکراین در همین آمریکا قانون کاهش تورم و قانون جلوگیری از افزایش استثمارگرانه نرخ بنزین تصویب شد. رییس جمهورشان گفت الان وقت توزیع سود نیست و قیمت ها به قبل از وقوع جنگ برگشت. در ژاپن بودجه 2022 اصلاح شد، در آلمان گاز ملی اعلام شد اما مایی که روی بستی از نفت و اقیانوسی از انرژی هستیم به چنین روزی افتاده ایم چون قیمت های خود را به بازار جهانی قلاب کرده ایم.