کلانشهر: سهیل و آناهیتا هر دو نوجوان هستند. سهیل به اتهام رابطه نامشروع و تعرض به آناهیتا بازداشت شده است، اتهامی‌ که خودش رد می‌کند.

سهیل برای سایت جنایی از عشق دوران نوجوانی و آنچه بین او و آناهیتا اتفاق افتاده است می‌گوید:

*چه مدت است با آناهیتا رابطه داری؟

خیلی زیاد نبود، تقریباً ۶ ماه بود که همدیگر را می‌شناختیم.

 
*به او تجاوز کردی؟

من این حرف را قبول ندارم. من تجاوز نکردم، البته رابطه داشتیم ولی من تجاوز نکردم.

*پس چرا آناهیتا شکایت کرده؟

خودش شکایت نکرده، پدرش شکایت کرده است.

*پدر دختر از کجا متوجه شد؟

در گوشی موبایلش دیده بود که ما با هم صحبت کرده‌ایم، به همین خاطر عصبانی شد و از من شکایت کرد. آناهتیا را تحت فشار قرار داده بود و او هم گفته بود با هم رابطه داشته‌ایم.

*پزشکی قانونی تایید کرده به دختر نوجوان آسیب وارد شده است.

تجاوز نکردم. ادعای پدرش دروغ است.

*کجا با هم آشنا شدید؟

در راه مدرسه. سر یک ساعت همدیگر را می‌دیدیم چون تقریباً همزمان تعطیل می‌شدیم.

*خانواده‌ات در جریان هستند؟

بله پدر و مادرم دنبال کارهایم هستند. می‌خواهند از پدر آناهیتا رضایت بگیرند اما او می‌گوید سرنوشت دخترم عوض شده و رضایت نمی‌دهم. اینکه تقصیر من نیست.

*نمی‌دانستی این کار جرم است؟

نمی‌دانستم. من به زور کاری نکردم. درخواست بخشش دارم.

*چند خواهر و برادر داری؟

من فقط یک برادر دارم که از من کوچک‌تر است. بیچاره مادرم او را پیش خاله‌ام می‌گذارد و هر روز دنبال کارهای من می‌افتد. از روی پدر و مادرم خجالت می‌کشم.

*شغل پدرت چیست؟

پدرم کارگر است، اگر یک روز سرکار نرود همه ما اذیت می‌شویم. این کاری که من کردم همه چیز را خراب‌تر کرد.

*می‌توانی رضایت بگیری؟

پدر آناهیتا اصلاً به حرفم گوش نمی‌دهد. او حتی به پدر و مادرم توهین می‌کند. دختر خودش هم مقصر است، چرا همه چیز را گردن من می‌اندازد؟