کودک‌آزاری موضوع بسیار مهمی است؛ زیرا گاهی والدین ممکن است از سر ناآگاهی حتی با چند جمله معمولی به کودکان آسیب برسانند. بنابراین فرهنگ‌سازی و داشتن اطلاعات درست در زمینه تربیت و فرزندپروی اهمیت بسیار بالایی دارد تا منجر به کودک‌آزاری نشود.  

کودکانی که قربانی فرهنگ «بچه باید از پدر بترسه» می شوند/ خشونت روی کودکان در این مناطق بیشتر است
کلانشهر: موضوع کودک‌آزاری بسیار وسیع است و طیف‌های متفاوتی را شامل می‌شود. هر نوع رفتاری که از سوی والدین یا دیگران به سلامت روان کودک آسیب برساند، کودک آزاری محسوب می‌شود؛ بیشتر والدین گمان می‌کنند که در بیشتر مواقع آزارهای شدید جسمی و روحی توسط افراد بیگانه سبب کودک آزاری می‌شود، این در حالی است که بیشتر مواقع ممکن است والدین با برخی از رفتارها بیشترین آسیب و آزار را به کودک خود وارد کنند. در این باره گفت‌وگو با دکتر «سیما فردوسی پور» روانشناس می‌خوانید:

فردوسی پور با اشاره به اینکه کودک آزاری در بین خانواده‌ها زیاد است، گفت: همیشه این طور نیست که ما کودک آزاری را در خارج از فضای خانه و خانواده دنبال کنیم. گاهی یا اغلب به حقوق کودک در بطن خانواده تجاوز می‌شود. بی‌احترامی به کودک، آزار جسمی و روحی و روانی، رعایت نکردن نیازهای کودکان به دلیل ناآگاهی و کم‌اطلاعی، متوسل شدن به روش‌های منسوخ گذشته و استفاده از روش‌های تربیتی سنتی که سال‌هاست مطرودند و ... همه اینها باعث آسیب به کودک می‌شوند.

این روانشناس و مشاور ادامه داد: والدین حتی هنگام حرف زدن با کودک باید آگاه باشند که از چه جملاتی استفاده کنند. تحقیر، تمسخر، مقایسه کردن کودک با دیگران، آزارهای روانشناختی و آزارهای جسمانی از سوی خانواده همه اینها کودک آزاری محسوب می‌شود.

روش‌های تربیتی منسوخ

وی گفت: برخی والدین بدون قصد و نیت رفتارهایی نامناسب را که سبب کودک آزاری می‌شود انجام می‌دهند و به اشتباه فکر کنند که این نوع رفتارها روش‌های تربیتی هستند و فقط می‌خواهند کودکشان را هدایت ‌کنند، اما این رفتارها بسیار آزاردهنده هستند و مشکلات روحی و رفتاری برای کودک به دنبال دارد.

فردوسی پور با اشاره به اینکه آسیبی که رفتارهای نادرست والدین به کودکان وارد می‌کند دامن آنها را تا بزرگسالی هم می‌گیرد، گفت: این رفتارها ممکن است کودکان را در بزرگسالی هم دچار عقده‌های روانی کند. کودک می‌خواهد همان‌طوری که با او رفتار شده با دیگران رفتار کند؛ در نتیجه روحیه انتقام‌جویی و کینه‌توزی در این دست کودکان به وجود می‌آید. یعنی زمانی که نمی‌توانند این انتقام را از پدر و مادر خود بگیرند و زورشان به آنها نمی‌رسد، از افراد دیگر مانند دوستان و جامعه انتقام می‌گیرند، حتی حیوانات را هم ممکن است اذیت و آزار کنند. جدای از این موضوع هیچ‌وقت از چیزی رضایت هم نخواهند داشت.  

این روانشناس افزود: با کودک آزاری سلامت روان کودک گرفته می‌شود و دچار اختلال شخصیت، اضطراب، افسردگی، خشم‌های درونی و ... می‌شود. کودک به دوصورت این خشم‌های درونی را بروز می‌دهد. یا برون‌ریزی می‌کند و با عصبانیت و پرخاشگری بروز می‌دهد یا گاهی هم درون‌ریزی می‌کند که در نتیجه خشم به سمت خودش برمی‌گردد. این درون‌ریزی ممکن است به افسردگی و خودکشی هم منجر شود که پیامد همین کودک آزاری است.

فردوسی پور در پاسخ به این سوال که کودک آزاری معمولا از سمت پدران بیشتر یا مادران؟ پاسخ داد: در فرهنگ ما از گذشته معتقد بودند که بچه‌ها باید از پدرها بترسند و حساب ببرند. درنتیجه این فرهنگ غلط، معمولا رفتار پدر با خشم، عصبانیت و کتک زدن همراه بوده است. از طرفی قانون محکمی هم که کودکان را در قبال رفتارهای خشن برخی پدران حمایت کند وجود ندارد. 

این روانشناس افزود: با این توصیف دختران بیشتر قربانی کودک‌آزاری هستند، زیرا آزادی‌هایی که پسران دارند بیشتر از دختران است. دختران به تبع سنی‌شان خواسته‌هایی دارند که ممکن است مورد تایید پدران نباشد؛ در این صورت به کتک و آسیب‌های جدی فیزیکی منجر می‌شود.

آسیب به کودکان طلاق

فردوسی پور با اشاره به اینکه کودک آزاری به برخی کودکان طلاق هم آسیب می‌زند گفت: کودکی که والدینش طلاق گرفته‌اند ناچار است با یکی از والدینش زندگی کند، در این میان اگر پدر یا مادر دوباره ازدواج کند کودک باید خود را با شرایط زندگی جدید وفق دهد، اما ممکن است والد جدید مهر و محبت کافی را نسبت به کودک نداشته باشد و این خودش آسیب بیشتری به کودک می‌زند. یعنی کودکی که سال‌هایی از زندگی خود را با اختلاف پدر و مادر به سر برده حالا بعد از طلاق هم باید با زندگی جدید خود را وفق دهد. 

وی در پاسخ به اینکه کودک آزاری در کدام مناطق ایران بیشتر است، افزود: ما در ایران با فرهنگ‌های مختلف مواجه‌ایم. شاید نتوانیم آمار دقیقی از این نظر ارائه دهیم که کجا کودک آزاری بیشتر است، اما طبیعتا در مناطق دورافتاده که با شهرها فاصله بیشتری دارند یا نقاطی که آمار بی‌سوادی بیشتر است و به تبع آگاهی کمتر کودک آزاری هم بیشتر است. 

رابطه مشکلات اقتصادی و کودک آزاری

فردوسی پور گفت: مشکلات اقتصادی و فشار زیاد مالی هم که روی برخی والدین وجود دارد کودک آزاری را در پی داشته است. پدر و مادری که تاب‌آوری لازم را در این زمینه ندارند و آستانه تحمل آنها پایین است و ذهن و روانشان زود خسته می‌شود، به کودکان خود هم آسیب می‌رسانند. مثلا اگر نتوانند نیازها و درخواست‌های مادی فرزندانشان را تامین کنند ممکن است با کوچک‌ترین درخواستی عصبانی شوند و از کوره در بروند. 

معمولا برخی افراد که از فقر رنج می‌برند و قدرت خودداری از عصبانیت تحت فشار را ندارند، بنابراین با کوچک‌ترین خواسته فرزندشان عصبی می‌شوند و به جای اینکه با ملایمت رفتار کنند کودک آزاری می‌کنند. این موضوع در بین طبقات پایین اجتماع ممکن است نمود بیشتری داشته باشد. البته در این زمینه با استثنائات کاری نداریم. در کل فقر، تنگدستی، بی‌سوادی و بی‌اطلاعی آمار کودک آزاری را بالا می‌رود.

این روانشناس در پایان گفت: سلامت روان جامعه بسیار مهم است. ما باید مشکلات روحی و روانی را در سطح جامعه بررسی کنیم. باید ببینیم چه چیزی در جامعه رو به افزایش است. آیا اضطراب، استرس رو به بالاست یا نه و باید آسیب شناسی شود. رسانه‌ها و صدا و سیما باید اطلاعات مردم را بالا ببرند. به ویژه صدا و سیما که بهترین وسیله برای آگاهی دادن است. همه که نمی‌توانند کتاب بخوانند یا سمینارهای مرتبط با فرزندپروری شرکت کنند. هرچه سطح آگاهی در قالب نمایشنامه، سخنرانی، میزگرد و ... بالاتر برود و برای این کار بودجه در نظر گرفته و هزینه شود مسلما آسیب روانی و آزارهایی که به کودکان وارد می‌شود کاسته می‌شود.