پرسش این است که چرا در شبکههای اجتماعی با زنان (در هر سبکی از موسیقی که باشند) و خوانندگانی که آهنگهای شاد میخوانند به یکشکل رفتار میشود؟ چرا همواره «شادی» و «زن» دو مسئله یا مناقشۀ اصلی جامعه ایرانی بوده و هست؟ آیا این سوگیریها در ناخودآگاه ما ایرانیان ریشه دوانده است؟
در صفحاتی که اعضای آنها بیشتر به موسیقی پاپ علاقهمند بودند بهندرت دیدم که خوانندگانی لقب «استاد» بگیرند که ایرانیان غالباً با آهنگهای آنها شادی کردهاند و در مجالس با آثار آنان رقصیدهاند. مثلاً قبل از نام شهرام شبپره بههیچوجه لقب "استاد" قرار نگرفته است و نمیگیرد ولی در مقابل؛ در موارد متعددی از کسانی مانند داریوش، سیاوش قمیشی، ابی و ستار بهعنوان "استاد" یاد شده بود. گویا در عرصه موسیقی کسانی که به سمت موسیقی شاد میروند شایستگی استاد نامیدهشدن را از دست میدهند. این مسئله درباره کمدینهای ایرانی هم صادق است. بعید میدانم حتی 50 سال دیگر کسی بگوید استاد مهران مدیری!
از طرف دیگر، در صفحاتی هم که اعضاء آنها بیشتر به موسیقی سنتی علاقهمند بودند نیز نکتۀ جالبی دیدم. در این صفحات، اکثر کاربران القابی مانند «استاد» را فقط به خوانندگان مردان داده بودند. مثلاً از نامآورانی چون بنان، خالقی، بدیع زاده و شجریان همواره با عنوان استاد یاد شده بود ولی ندیدم که از همقطاران اینان که زن بودند و بسیار هم پرآوازهاند با عنوان استاد یاد شود. گویا برای زنان لقبِ «بانو» بهجای استاد نشسته است و نهایت احترام به آنان نیز همین لفظ بانوست!
پرسش این است که چرا در شبکههای اجتماعی با زنان (در هر سبکی از موسیقی که باشند) و خوانندگانی که آهنگهای شاد میخوانند به یکشکل رفتار میشود؟ چرا همواره «شادی» و «زن» دو مسئله یا مناقشۀ اصلی جامعه ایرانی بوده و هست؟ آیا این سوگیریها در ناخودآگاه ما ایرانیان ریشه دوانده است؟
با همسرم دراینخصوص حرف میزدیم. به نکتۀ جالبی اشاره کرد. گفت: چرا وقتی که یک مرد دکتر میشود دیگران به همسر او میگویند "خانم دکتر! " ولی وقتی یک زن دکتر میشود کسی به همسرش نمیگوید "آقای دکتر!
پرسش قابل تأملی بود.
این یادداشت در کتاب «تا طلاق نگرفتند کتاب ننوشتند»، نشر هنوز منتشر شده است با این تفاوت که نام همه خوانندگان پاپ در آن حذف شده است.
نظر شما:
سنگ تمام روزنامه همشهری برای همسر رئیسی/عکس
همه داوطلبان قبول شدند/ هیچ دختری حضور ندارد