مشکل اساسی اما از جایی شروع می شود که بعضی از مدیران در کشورهای جهان سوم معمولا به دلیل واهمه از دست دادن جایگاهشان، تمایلی برای همکاری و انتخاب اشخاص توانمند و با دانش در همه حوزهها از جمله رسانه ندارند و گاهی افراد «بله قربانگو» را ترجیح میدهند!
چه بسا در بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان یک صنعت محسوب میشود و قاعدتا نقش رسانهها در هر حوزه پر مخاطبی در جامعه از جمله فوتبال تاثیر بسزایی خواهد داشت.
اگر بخواهیم در ایران هم به تحلیل نقش رسانهها در فوتبال بپردازیم، قاعدتأ به واسطه فعالیت تیمهای پرطرفدار در اقصی نقاط کشور، رسانهها نقش تاثیرگذاری در این رشته ورزشی خواهند داشت. البته به دلیل بیتوجهی و عدم شناخت کافی متولیان امر از مقوله رسانه، شاهد کمی و کاستیهایی در این حوزه بودهایم.
تغییر فضای حاکم بر رسانههای ورزشی و ذائقه مخاطبان ورزشی موجب شده است تا سازمانها و باشگاهها برای جذب مخاطب و عملکرد رسانهای مورد پسند در انتخاب مدیران رسانه به آیتمهای گوناگون اهمیت بدهند. در چنین شرایطی صرفأ روزنامهنگاری و توانمندی خبرنویسی نمیتواند ملاک درستی برای انتخاب یک مدیر رسانه باشد. زیرا در سالیان اخیر شاهد تاثیرگذاری و رشد رسانههایی بودهایم که به سوشال مدیا توجه داشتهاند.
مدیران رسانه ای که دارای چنین ویژگی ای هستند می توانند با اجرای ایدههای نوین، تدوین تیزرهای حرفهای و تلفیق حوزه مربوطه (ورزش) با موضوعات تاریخی و فرهنگی متعلق با آن منطقه موجب جذب و حس غرور در مخاطب شوند.
آنها همچنین با تولید محتوای جذاب و ارتباط با رسانههای دیگر موجب اطلاعرسانی و گسترش برند آن مجموعه در سطح گستردهتری از رسانهها میشوند. این امر مستلزم تشکیل کمیته رسانهای با اعضای کارکشته و دارای انگیزه (عکاس، فیلمبردار،گرافیست و تدوینگر و …) برای بالا بردن کمی و کیفی تولید محتوا برای رسانه مدنظر است.
با این حال اما عدم شناخت درست در بین برخی مدیران ارشد به مقوله رسانه و یا فقدان دانش یا انگیزه توسط مسئولین رسانه موجب شده است تا علاوه بر نداشتن ایدههای جدید در خبر رسانی؛شاهد کمبود بودجه و تجهیزات مورد نیاز واحد رسانه سازمانها و باشگاهها باشیم. عمده انتظار این قبیل مدیران ارشد سازمانها از مدیران رسانه به مجیزگویی و گزارشهای پوپولیستی منسوخ شده در رسانه رسمی باشگاه یا سازمان خلاصه میشود.
در حالی که یک مدیر رسانه میتواند بهترین مشاور راهبردی برای مدیران سازمان باشد. البته این موضوع مستلزم شناخت لازم، توانمندی و دانش علمی آن شخص رسانهای است.
مشکل اساسی اما از جایی شروع می شود که بعضی از مدیران در کشورهای جهان سوم معمولا به دلیل واهمه از دست دادن جایگاهشان، تمایلی برای همکاری و انتخاب اشخاص توانمند و با دانش در همه حوزهها از جمله رسانه ندارند و گاهی افراد «بله قربانگو» را ترجیح میدهند!
نظر شما: