ستاره از مردی که قرار بود با او ازدواج کند شکایت کرده است. دختر جوان گفته این مرد او را تهدید کرده و ممکن است بلایی سرش بیاورد.
*چطور با مرد جوان آشنا شدی؟
آشنایی من و حامد مجازی بود. در صفحه اینستاگرامم پیام داد و گفت از من خوشش آمده است و خواست که قرار بگذاریم. من هم قبول کردم.
* تو که او را نمیشناختی، چرا قبول کردی؟
اول برایم در حد سرگرمیبود اما بعد رابطه جدی شد.
*چه چیزی در او برایت جذاب بود؟
حامد گفت اقامت خارج از کشور را دارد و مهندس است و شرکت دارد. من هم حرفش را باور کردم اما همهاش دروغ بود.
*چه زمانی متوجه دروغ او شدی؟
یکی از دوستانش با من تماس گرفت و گفت او هرچه گفته دروغ گفته است و قصد دارد مقدار پساندازی که من دارم را از دستم در بیاورد. وقتی موضوع را به حامد گفتم شوکه شد. او وقتی فهمید من چه اطلاعاتی از خانوادهاش دارم باورش نمیشد.
*فهمید چه کسی به تو اطلاعات داده است؟
من نگفتم. قول داده بودم نگویم. من آدم باشخصیتی هستم. زندگی سالمی دارم و اصلا فکر نمیکردم چنین دامی برایم پهن شده باشد.
*از خودت بگو. شغل و تحصیلاتت چیست؟
من فوق لیسانس دارم. کار میکنم و درآمد خوبی دارم. از ارث پدریام خانهای خریدم و در آن خانه زندگی میکنم. مادرم هم با من است. از زندگیام خوشحال بودم تا اینکه حامد وارد زندگیام شد و دروغ گفت.
*گفتی او تو را تهدید کرد. چه تهدیدی کرده است؟
وقتی من فهمیدم درباره همه چیز دروغ گفته و متاهل است رابطهام را با او قطع کردم و گفتم دیگر با من تماس نگیرد. یک هفته بعد پیام داد اگر بخواهم رابطهام را با او قطع کنم بلایی سرم میآورد. من هم با یک وکیل مشورت و بعد شکایت کردم.
*همسرش از حضور تو خبر دارد؟
بله بعد از احضار شوهرش متوجه شد اما اصلا ناراحت نیست. به من گفت رضایت بده! گفتم تو از خیانت شوهرت ناراحت نیستی؟ گفت تو رضایت بده شوهرم خطا کرده است.
*رضایت میدهی؟
فقط به شرطی که از من و مادرم دور باشد. او به من لطمه عاطفی سنگینی زد تا زمانی که تعهد ندهد از من دور میشود رضایت نمیدهم.