پرستاران منتقد میگویند کاملا به شرح وظایف خود آگاهند و فعالیتشان در دوران همهگیری کرونا هم مهارت، حسن نیت و وجدان کاریشان را بر تمام مسئولان و مردم روشن کرد اما وزارت بهداشت به جای استخدام پرستار با حداقل پرداخت 10تا 12 میلیون تومان حقوق ماهیانه با نصف و گاهی کمتر از آن پرستاران را برخلاف قانون مجبور به کار اجباری میکند.
در بیمارستانهای دولتی گیلان 4947 تَن به عنوان کادر پرستاری در رشته پرستاری، اتاق عمل، هوشبری،کمک پرستار،بهیار و کمک بهیار مشغول فعالیت هستند. در این بین ۵۳۵ کادر پرستاری هم بین بخش دولتی و خصوصی مشترک است.
یکی از اصلیترین مشکلات پرستاران در ایران عدم رعایت نسبت پرستار به تخت بیمارستانی است. که در ایران کمتر از نصف میانگین جهانی است. یعنی یک پرستار مجبور است به جای چند پرستار کار کند آنهم در شرایطی که حقوق دریافتیاش کفاف گذران زندگی حداقلی را نمیدهد.
پرستار مقصر یک دستگاه نوار قلب برای 50 بیمار نیست
یکی از پرستاران شاغل در بیمارستان قلب حشمت رشت در این ارتباط به کلانشهر گفت: اکثر بیمارستانهای دولتی رشت مراجعانی از سراسر استان دارند و میزان پذیرش در اورژانس، بخشهای بستری و درمانگاهها از استانداردهای ایران هم بیشتر است.
او توضیح میدهد برای ما قابل درک است که افراد بیمار نگران وضعیت خود هستند و ازدحام جمعیت همانقدر که باعث فشار و استرس و عصبانیت آنها میشود روح و روان ما را هم درگیر میکند.
این پرستار در ادامه میگوید اما به طور مداوم بویژه در اورژانس با حملات کلامی و فیزیکی بعضی از همراهان بیمار مواجه هستیم. کسانی که تصور میکنند هر فردی که لباس سفید و یا کادر درمان را پوشیده مسبب وضعیت حاکم بر مجموعه است. در حالی که ما با توجه به کمبودها، دستکم جای دو و گاهی 3 نفر مشغول کار هستیم و شرح وظایف مشخصی به ما سپرده شده است. به طور مثال وقتی یک دستگاه نوار قلب در اختیار مجموعه قرار دارد کادر بیمارستان چگونه میتوانند انتظار 50 بیمار را در مدت زمانی کوتاه برآورده کنند؟
حتی صندلی پرستاران هم استاندارد نیست
این پرستار میگوید ما هم یکی از مردم شهر هستیم. با تمام مشکلاتی که دیگر شهروندان دارند. علی رغم اینکه به ما تاکید میشود در مقابل جان مردم مسئولیت دارید اما از حداقل امکانات محرومیم و گاه صندلیهای همکارانمان هم فاقد استاندارد برای ساعتها کار مداوم است.
کمبود 70هزار پرستار در ایران
فعالیت موظفی کار هر پرستار طی یک ماه در ایران به طور میانگین بین 160تا 180 ساعت است. اما تقریبا تمام پرستاران بخش دولتی ناچارند به دلیل کمبود نیرو تا سقف 80 ساعت و برخی تا 150 ساعت اضافه کاری اجباری داشته باشند.
براساس آخرین آمارها، نسبت پرستار در ایران بهازای هر 10 هزار نفر جمعیت 20.8 پرستار است.
شاخص نسبت کادر پرستاری به جمعیت در کل کشور ۱۹ به ۱۰ هزار نفر است که در گیلان این شاخص ۱۸ به ۱۰ هزار نفر جمعیت است؛ وضعیت مطلوب، نسبت حداقل ۲۵ به ۱۰ هزار نفر است.
براساس آمارهای مختلف، در حال حاضر ایران با کمبود حدود ۷۰ هزار پرستار مواجه است. پرستارانی که میگویند از فشار کاری زیاد فرسوده شدهاند و در پایان ماه میزان دریافتی آنها حدود 10 تا 11 میلیون تومان است.
اضافه کاری اجباری؛از ساعتی 13هزارتومان
یکی از پرستاران شاغل در بیمارستانهای غرب گیلان در این ارتباط به کلانشهر گفت: یکی از تحقیرآمیزترین موارد در شغل پرستاری نرخ تعیین شده برای اضافه کار پرستاران است. که ساعتی بین13 تا 20 هزار تومان است .
این پرستار توضیح میدهد: اکثر پرستاران حق انتخابی ندارند و به دلیل کمبود نیرو از سوی مدیریت بیمارستان، مجبور به انجام اضافه کاری میشوند.
پرستار مورد اشاره با گلایه ادامه داد: در حال حاضر کدام خدمات در ایران با چنین رقمی برای یک ساعت قابل انجام است آنهم وقتی تمام وظایف کاری یک پرستار در ساعات اضافه کاری دقیقا مانند یک روز کاری عادی است؛ از بررسیهای جزئی وضعیت بیماران مختلف اعم از بیماران صعب الاعلاج، سوانح و سوختگی، اعصاب و روان تا تزریقات و سوند،پانسمان و ... چرا یک پرستار گاه تا 150ساعت یعنی اندازه یک ماه کار موظفی باید کار کند اما حقوقی دریافتی شان بابت این حجم کاری اندازه یک چهارم حقوق ماهیانه نباشد. عجیب آنکه وزارت بهداشت همان رقم اندک را با چند ماه تاخیر پرداخت میکند.
طبق بررسیها فشار و استرس ناشی از یک شیفت کار پرستاری برابر با حدود 4 شیفت کار روزمره بسیاری از فعالیتهای اداری است.
پرستاران منتقد میگویند وزارت بهداشت به جای استخدام پرستار با حداقل پرداخت 10تا 12 میلیون تومان حقوق ماهیانه با نصف و گاهی کمتر از آن پرستاران را برخلاف قانون مجبور به کار اجباری میکند.
کمک هزینه 80هزار تومانی برای روپوش پرستاری
یکی از پرستاران زن شاغل در بیمارستان پورسینای رشت هم به کلانشهر توضیح داد: لباس کار پرستاری جز لاینفک این شغل است و به دلیل استفاده روزمره و دائمی و حضور در محیط بیماری زا باید به طور مداوم شستشو شود. یعنی لباس پرستاری در سبد خرید کوتاه مدت پرستاران قرار دارد. وزارت بهداشت در چنین شرایطی کمک هزینه خرید لباس برای هر پرستار را سالانه 80 هزار تومان در نظر گرفته است. در حالی که یک روپوش با کیفیت مناسب و تحمل در مقابل شستشوی مداوم در حال حاضر کمتر از 500هزار تومان نیست.
او توضیح میدهد وقتی ارگان بالادستی از پرداخت حداقل حقوق پرستاری به ما خودداری میکند و حمایتهای کوچک از این دست را هم از پرستار دریغ میکند این پیام به من و همکارانم مخابره میشود که «راضی نیستید؟ بروید».
پرستار مرد شاغل در همین بیمارستان میگوید طی 3سال گذشته و بعد از شیوع ویروس کرونا تعداد زیادی از همکاران ما از این بیمارستان رفتهاند. تعدادی به مراکز خصوصی و عدهای هم به خارج از ایران مهاجرت کردهاند.
کوهی که بعد از 16سال موش زایید
پرستاری با سابقه 13 سال فعالیت در یکی از بیمارستانهای رشت هم میگوید: در دوران دانشجوییام مدام از طرحهایی صحبت میشد که قرار است با اجرای آن دریافتی پرستاران به رقم قابل قبولی برسد. پس از کش و قوسهای فراوان از حدود 16ماه قبل اعلام شد که قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری باید اجرا شود. اما از آن زمان تاکنون در هیچ بیمارستانی شاهد اجرای قانون تعرفه گذاری نیستیم. او میگوید من و همکارانم هنوز کارانهی پنج ماه قبل خود را با همان نرخهای عجیب و کم وزارت بهداشت هم دریافت نکردهایم.
پرستار شاغل در بیمارستان ولایت رشت هم درباره رقم کارانه مورد اشاره میگوید: به طور میانگین سهم هر پرستار در ماه حدود یک میلیون تومان است. در حالی که طبق قانون تعرفه گذاری باید حدود 4تا 5میلیون تومان به حقوق هر پرستار اضافه میشد. این پرستار توضیح میدهد طبق قانون، تمام خدماتی که یک پرستار در طول روز در بیمارستان برای بیماران انجام میدهد دارای کد مورد قبول در سازمان ملی استاندارد است. مواردی شامل رگ گرفتن، تزریقات، نوار قلب تا احیای بیمار، سوند و ... که طی ماههای گذشته به طور مرتب در سیستم ثبت میشود اما هنگام پرداخت، مدیران با روشهای نامشخص کمترین رقم ممکن را برای هر پرستار در نظر میگیرند.
این انتقادات در حالی است که به گفته محمد میرزابیگی رییس سازمان نظام پرستاری، قانون تعرفه گذاری در حالی اجرا نمیشود که هزینه آن از مردم و بیمهها گرفته میشود.
حمله همراهان بیمار به پرستاران
پرستار شاغل در یکی از بیمارستانهای جنوب گیلان هم به کلانشهر میگوید:گیلان از نظر تعداد تخت بیمارستانی برای مردم ساکن در استان هم در تنگنا قرار دارد این در حالی است که سالانه میلیونها مسافر هم به استان سفر میکند و شاهد دهها تصادف در طی روز هستیم.
این پرستار مرد توضیح میدهد بارها با هجوم همزمان بیماران تصادفی مواجه بودهایم و در حالی که مشغول بررسی وضعیت آنها بودهایم از سوی اطرافیانشان با رفتارهای نامناسب و گاه درگیری فیزیکی مواجه شدهایم. چون به نظر آنها ما آنقدر که باید در کارمان سرعت یا مهارت نداریم و یا کمبود امکانات را تقصیر ما میدانند.
همکار این پرستار که یک خانم است هم میگوید به دفعات بعد از دست کم 3-4 ساعت کار طاقت فرسا به خاطر آنکه یک لیوان چای برای خودم ریختهام با بیرحمی غیرقابل وصفی از سوی بیمار یا همراهانش مواجه شدهام. چون تصور میکنند تمام روز، هیچ کاری نداشتهام و با خیال راحت در حال نوشیدن چای هستم.
مورد عجیب بیماران غیراورژانسی در اورژانس
تعداد بالای بیماران اورژانسی و همچنین حضور افرادی که بیماریشان اورژانسی نیست اما به دلیل هزینه یا رسیدگی فوری به اورژانس بیمارستانهای گیلان مراجعه میکنند هم بخش ثابت گلایههای کادر شاغل و پرستاری در اورژانسها است. افرادی که میگویند اولویت برای آنها کمک به بیماران اورژانسی آسیب دیده و نیازمند احیا و خدمات فوری است. اما به صورت شبانه روزی شمار زیادی از شهروندان با شرح حال سرماخوردگی، تهوع، درد شکمی، پا درد و مواردی شبیه آن به اورژانس مراجعه میکنند و بر سر ما فریاد میزنند که چرا به کار آنها رسیدگی نمیکنیم.
در همین ارتباط پرستار شاغل در مرکز آموزشی و درمانی رازی رشت که سابقه فعالیت در چند بیمارستان خصوصی و دولتی گیلان را هم دارد به کلانشهر میگوید: به دفعات شاهد حضور افراد غیراورژانسی حتی در شیفت شب بودهام. مثلا شهروندی میگوید 3-4 روز است که با دل درد مواجه هستم. یا پلکم میپَرد و یا کشالهی رانم کشیده شده است.
این پرستار میگوید حتی اگر با لحن خوش هم به این افراد بگوییم که جای مطرح کردن چنین مواردی در اورژانسهای شلوغ گیلان نیست و باید به درمانگاهها یا کلینیکهای دولتی و خصوصی مراجعه کنید با پرخاش و اعتراض و کشاندن موضوع به مدیریت بیمارستان برایمان دردسر مضاعف ایجاد میکنند. به همین دلیل ترجیح میدهیم فشار روانی و جسمی این قبیل رفتارهای غیرمسئولانه را تحمل کنیم.
زندگی از دست رفتهی پرستارانی با کشیکهای طولانی
یک پرستار با سابقهی 14سال فعالیت در شفا، پورسینا و رازی هم روایت شغل پرستاری را رنج هرروزه توصیف میکند و به کلانشهر میگوید شاید باور کردنی نباشد اما من و بسیاری از همکاران مجبوریم 26 روز از ماه را به صورت کشیک فعالیت کنیم. یعنی عملا زندگی روزمره ما از دست رفته است.
او با طرح این سوال که دولت براساس چه نگاهی با نیروی متخصص خود اینگونه رفتار می کند ادامه میدهد اگر به فکر پرستارها نیستند دلشان برای جان بیماران هم نمیسوزد؟
مقایسه شغل پرستاری در آلمان با ایران
او میگوید یکی از همکارانش که ایام اپیدمی کرونا به آلمان مهاجرت کرده در طول هفته نهایتا کمتر از 40ساعت مشغول کار است و تقریبا تمام بخشهای بیمارستان دارای سه شیفت کاری هستند و روزهای کاری در آلمان هم 5روز در هفته است.
این پرستار توضیحاتش را اینگونه ادامه میدهد: همین همکار ما تجربه ساعت کاری 15-16ساعته را به وفور در ایران داشت اما حالا به ما میگوید مانند هر شغل دیگر اگر شیفت صبح باشم ساعت 6 صبح تا 14 مشغول کار هستم و پس از آن به زندگی روزمرهام مشغول میشوم و طبق قانون غیر قابل چون و چرا هم پرستاران 20 و در مواردی 30 روز در سال حق مرخصی دارند و حقوق و مزایای دریافتیشان هم چند برابر یک پرستار در ایران و برای گذران یک زندگی متوسط به بالا کاملا مناسب است.
او می گوید قطعا میدانم که شرایط کشور ما با آلمان و کشورهای توسعه یافته دیگر قابل مقایسه نیست اما شرایط تحمیلی بر اکثر پرستاران بیمارستانهای دولتی ایران مانند مناطق جنگی است.
این پرستار گلایههایش را اینگونه ادامه میدهد: پول توجیبی یک بچه در مدرسه 20 هزار تومان است. بعد چگونه برای اضافه کاری شغل سخت و پراسترس پرستاری 16هزار تومان در نظر میگیرند و حق مرخصی هم از او سلب میشود؟
پرستارانی که اتاق استراحت ندارند
یکی از دیگر از پرستاران مشغول در بیمارستان رازی هم به کلانشهر میگوید: شیفتهای طولانی و اجباری تنها مشکل من و همکارانم نیست. بیمارستان برای استراحت کوتاه مدت ما حتی یک تخت و اتاق استراحت مناسب هم در نظر نگرفته است. این پرستار که در حال فراهم کردن مقدمات مهاجرت خود است می گوید مثلا ما بعد از 12ساعت کار بخواهیم برای تجدید قوا دراز بکشیم هیچ انتخابی به جز تختهای مورد استفاده بیماران نداریم.
تختهایی که ممکن است آلودگیهای مختلف داشته باشد. اما برای مدیران بیمارستان رعایت حقوق کادر پرستاری در زمره آخرین اولویتها هم نیست.
این پرستار همچنین یکی دیگر از معضلات پرستاران را کیفیت پایین غذاهای بیمارستان میداند و میگوید با توجه به ساعات طولانی کاری، اکثر همکاران امکان پخت و پز در منزل را ندارند به همین دلیل ناچارند از غذای بیمارستان استفاده کنند که فاقد کیفیت حداقلی است.
پرستارانی که فقط در ایام کرونا عزیز بودند
گلایههای تعداد کمی از پرستاران شاغل در بیمارستانهای گیلان میتواند نشاندهنده وضعیت کلی حاکم بر این قشر مهم در مراکز دولتی استان باشد. کسانی که میگویند کاملا به شرح وظایف خود آگاهند و فعالیتشان در دوران همهگیری کرونا هم مهارت، حسن نیت و وجدان کاریشان را بر تمام مسئولان و مردم روشن کرد. اما بی توجهیهای دامنهدار، شرایط کاری را هرروز بر آنها سختتر میکند تا هر پرستاری که امکان مهاجرت دارد چمدانهای سفرش را به مقصد بیمارستانهای حاشیه خلیج فارس یا اروپا و حتی آمریکا ببندند و یا در حال فراهم کردن مقدمات این کار باشد. برخی دیگر، بیمارستانهای دولتی را به امید شرایط بهتر در مراکز خصوصی ترک میکنند و شماری دیگر، از کار مورد علاقه و آموزش دیده شدهشان استعفا میدهند و میگویند: با شرایط موجود فعالیت در تاکسیهای اینترنتی را به پرستاری ترجیح میدهند.
اینکه وزارت بهداشت و درمان و علوم پزشکی گیلان برای این حجم از نارضایتی پرستاران بیمارستانهای دولتی چه راهکاری به جز وعدههای همیشگی دارند هنوز روشن نیست. آنچه عیان است چنبرهی فضای یاس و ناامیدی بر پرستارانی است که خود را در کنار بیماران و همراهان گاه خشمگینشان بی پناه و رها شده میبینند.
نظر شما:
لطفا تجهیزات خراب بیمارستان های رشت را هم تعمیر کنید