ما در انتخابات شورای شهر به همه جور آدمی دخیل بستیم و شفا ندیدیم! از راننده گرفته تا مهندس از رفتگر گرفته تا دکتر از بازیگر گرفته تا مداح از قاری گرفته تا بازنشسته نیروی انتظامی از تُرک گرفته تا تالش از گیلک گرفته تا گالش. این بار سعی کنیم کسانی را انتخاب کنیم که فقط اصالت رودباری داشته باشند!

درس گرفتن از رویکرد رودباری ها در ماجرای آزادراه رشت-قزوین برای رودخانه های رشت با نگاهی طنز

کلانشهر: رضا حقی*:خبر تکمیل آزادراه رشت قزوین با احداث ۸ کیلومتر باقی مانده در محور رودبار منجیل بعد از گذشت چندین سال در صدر خبرهای استان گیلان قرار دارد.

 البته این پروژه عمرانی یک تبصره هم دارد آنهم این که مسافران موقع برگشت کماکان باید از شهر رودبار عبور کنند. موضوعی که با واکنش های مختلف روبرو شده است. (بیشتر بخوانید)

در این یادداشت قصد دارم از منظری دیگر به این مسئله نگاه کنم برخلاف بسیاری از مردم، دوستان و اهالی رسانه که انتقاد می‌کنند و رودباری‌ها، مخصوصاً  فروشندگان زیتون را عامل این کار می‌دانند و از این مسئله گله دارند،  من آن را تحسین می‌کنم.

 سهراب نیم قرن پیش گفت -چشمها را باید شست جور دیگر باید دید -

مردم رودبار نشان دادند که با پیگیری و پشت هم ایستادن و فشار از پایین، همراه با ایجاد رابطه و چانه زنی در بالا می‌توان حرف خود را به کرسی نشاند.

 از همان اول طرح مطالعاتی بزرگراه اعمال نفوذ کردند و طرح  را جوری تعریف کردند که شهر رودبار جزو طرح دیده شود.

ثابت کردند با پیگیری و پافشاری توأم با ارتباط چند سویه با حاکمیت، می توان جلوی ایجاد یک بزرگراه را چندین سال گرفت. تا طرح مطالعاتی  اولیه اجرایی شود.

مرحله بعد مسیر  جدیدی در راستای بزرگراه  تعریف کردند که هنوز نیمه کاره مانده است.

 چون دولت خواست قبل از اینکه آن طرحی که در امتداد بزرگ‌راه جهت حفظ معیشت مغازه دارن در حال اجرا است و هنوز تمام نشده است بزرگراه را افتتاح کند آنها هم فشار آوردند تا آن طرح تمام نشود باید مسیر برگشت از داخل رودبار باشد تا به اقتصاد رودبار لطمه نخورد.

و توانستند در تعیین مسیر  برگشت هم اعمال نظر کنند. 

دَم‌شان گرم!

چرا به این مسئله ایراد می‌گیریم؟ یک مدل ایرانی پیدا کردیم که ثابت کنیم- می‌شود که بشود-

 به نظرم این فوق العاده است.

پیشنهاد مشخص این است که از تجربه اهالی رودبار در ساماندهی به مشکلات رشت استفاده کنیم.

مطمئناً مردم رودبار رایگان چگونگی موفقیت خودشان را در اختیار ما نمی‌گذارند.

 باید حل مشکلات شهر رشت را به طور بُرد بُرد با آنان در میان بگذاریم تا به همان شیوه که مسیر بزرگراه را عوض می‌کنند فکری به حال رودخانه‌های آلوده رشت بکنند.

مطمئناً ساخت آزادراه هزینه بیشتری نسبت به رفع مشکل دو رودخانه که از وسط شهر می‌گذرد، دارد.

هر چند این کار سرمایه‌گذاری دولتی هم احتیاج ندارد با کمک بخش خصوصی می‌تواند انجام گیرد.

طرح و ایده اول را من به صورت رایگان در این یادداشت تقدیم می کنم.

 اجرا با مردم رودبار:

 طرح این است، پیگیری و جلب نظر مقامات ذیربط استانی و کشوری در خصوص انحراف مسیر دو رودخانه آلوده زرجوب و گوهررود از داخل شهر رشت به بیرون شهر یعنی ایجاد دو رودخانه جدید در بیرون شهر و خشکاندن دو رودخانه گوهر رود و زرجوب در داخل شهر و تبدیل این دو رودخانه به مغازه جهت عرضه انواع محصولات کشاورزی استان!

گوهررود پس از خشکاندن بین شهروندان رشتی و رودباری به طور مساوی تقسیم می‌شود و در آن انواع برنج بومی با مشتقاتی از خلاقیت رشتی‌ها و رودباری‌ها در معرض  فروش قرار خواهد گرفت. مشتقاتی مثل برنج سرخ کرده، دوشاب برنج،روغن برنج، آرد برنج،برنج پرورده،صابون برنج، شامپو برنج، کرم برنج، سبوس برنج، برنج رنگی (قهوه‌ای، قرمز و سیاه ) -که در آسیای جنوب شرقی کشت می‌شود-  و همچنین، عرق برنج-چطور چینی‌ها عرق برنج درست می‌کنند به اسم ساکی، ما هم عرق برنج البته بدون الکل درست می‌کنیم- مثل ماءالشعیر که از جو درست شده است.

در مسیر رودخانه- که توریست‌ها را ناچار می‌کنیم از آن عبور کنند- این محصولات به فروش می‌رسد.

برای رودخانه زرجوب، طرح مشارکتی بین رودبار و رشت و شهر سوم به صورت  سه جانبه استفاده می کنیم.

از تمام شهرهای گیلان دعوت می‌کنیم جهت سرمایه‌گذاری  به رشت بیایند.

یعنی مغازه‌ها بین رودبار و رشت و شهر سوم به سه قسمت مساوی تقسیم می‌شوند.

مردم شهر آستارا کیوی، انزلی ماهی، لاهیجان و املش چای، لنگرود پرتقال، تالش ازگیل، رودسر فندق و گل گاوزبان، آستانه بادام زمینی، کلاچای و چابک سر انواع مرکبات، شفت پنیر، فومن و ماسوله کلوچه و آگردک و خمام بستنی، به فروش محصولات خود مشغول می شوند.

در طول مسیر این دو رودخانه هزاران کسب و کار رونق می‌گیرد و اقتصاد استانی متحول  می‌شود.

یادمان باشد رودباری ها تخصص ویژه‌ای در برند سازی دارند اسامی مثل زیتون حاج صفری و پسران، زیتون حاج میرزایی و پسران، زیتون نمونه، و دهها برند دیگر.

ما در رشت هنوز یک برند در برنج نداریم مثل برنج هاشمی و پسران، برنج علی کاظمی و پسران، برنج احمدی و پسران!؟

بازهم رودباری ها یک تخصص دیگر دارند و آن حفظ قیمت زیتون همراه با تورم کشور است زیتون سال گذشته بین ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان بود امسال ۱۳۰ تا ۱۷۰ هزار تومان. روغن زیتون سال گذشته کیلویی ۱۵۰ تا ۱۷۰ تومان بود امسال ۴۰۰تا ۵۰۰ هزار تومان هست.

ولی برنج هاشمی سال گذشته ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار تومان بود امسال ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان است!

 بازهم آنها  یک تخصص دیگر دارند.

با وجودی که زیتون در بیش از ۲۶ استان کشور کاشته می‌شود ولی بازار فروش آنها در رودبار است! و همیشه ریاست صنف زیتون کاران کشور رودباری ها هستند.

 در فاز اول اگر اهالی رودبار طرح مرا قبول نکردند وارد فاز دوم می‌شویم.

در انتخابات شورای شهر بعدی باید این کار را به صورت قانونی انجام دهیم.

 ما در انتخابات شورای شهر به همه جور آدمی دخیل بستیم و شفا ندیدیم!

 از شورای شهر اول تا همین دوره ششم به همه جور آدمی اعتماد کردیم و هیچی به هیچی. هر سال دریغ از پارسال!

از راننده گرفته تا مهندس از رفتگر گرفته تا دکتر از بازیگر گرفته تا مداح از قاری گرفته تا بازنشسته نیروی انتظامی از تُرک گرفته تا تالش از گیلک گرفته تا گالش.

این بار سعی کنیم کسانی را انتخاب کنیم که فقط اصالت رودباری داشته باشند!

 باور کنید و ایمان بیاوریم می‌توان از این فرصت تاریخی استفاده کنیم و مشکلات رشت را حل کنیم ما که تا الان خیری از شرق گیلان و غرب گیلان ندیدیم یک بار حرف مرا گوش کنید به جنوب گیلان دخیل ببندیم!

*کارگردان تاتر