بابک مهدی زاده:

رشت ، شهری که خواب ندارد


۱۳۹۷/۱۰/۱۳ - ۰۰:۰۰ | کد خبر: ۴۵۴ چاپ
رشت ، شهری که خواب ندارد

کلانشهر/ بابک مهدی زاده: رشت، پول ندارد. رشت، خسته است. رشت زخمی است. اما با تمام این‌ها تا صبح نمی‌خوابد. مردمانش عادت به شب زنده‌داری دارند. حتی اگر سکه‌ای در جیبشان نباشد، اما خوش‌اند. زمستان و تابستان هم ندارد. از کباب‌های گاری‌ها هم نمی‌گذرند. دنیا دنیا هم غم داشته باشند باز هم در پی تفریح‌اند. از این رستوران به آن رستوران و از این خانه به آن خانه جهت شادی و دور هم‌نشینی. آن‌ها که رشت و رشتی را اولین بار می‌بینند دو سوال ذهنشان را مشغول می‌کند؛ رشتی‌ها این همه پول از کجا می‌آورند که مدام سرشان به تفریح گرم است و دوم اینکه رشتی‌ها با این همه دلمشغولی چه وقت سر کار می‌روند. پُر بیراه هم نیست سوالشان. رشتی‌جماعت به سختی صبح زود از خواب برمی خیزد. کارمندانش تا لنگ ظهر در حال خمیازه کشیدن‌اند و بازاری‌هایش تازه ساعت ۱۰ صبح کرکره را بالا می‌کشند و سرشان برود خواب ظهرشان نمی‌رود.
رشتی کار می‌کند تا زندگی کند. زندگی می‌کند تا تفریح کند و تفریح می‌کند تا غم‌هایش را فراموش کند. پس بی‌جهت نیست وجود این همه رستوران و کافه در این شهر. آنقدر هست که چشمان مقامات یونسکو را هم در سفرشان به رشت بگیرد و این شهر را با بارسلونا مقایسه کنند و لقب شهر غذا را به رشت بدهند.
از قهوه‌خانه‌های سنتی داخل بازار و میدان و کوچه‌های فرعی که اکثریت مملو از مشتری است تا رستوران‌های کوچک و بزرگ فرنگی، محلی و ایرانی. برخی از رستوران‌ها هم که تازه شب‌ها کرکره را بالا می‌دهند و تا صبح باز هستند آن هم به صرف کباب. گاری‌های کباب‌فروشی و لبو‌فروشی و باقلا‌فروشی هم که جای خود دارند.
شهری که غذاخوردن‌های مردمانش تنها به خود شهر ختم نمی‌شود. آن‌ها پا را از کافه‌ها و کافی‌شاپ‌ها و آبمیوه‌فروشی‌ها و قهوه‌خانه‌ها فرا‌تر گذاشته‌اند و جاده‌های منتهی به شهر را هم فتح کرده‌اند. در رشت از کله سحر تا بوق شب می‌توانی غذا پیدا کنی، در هر جایی که شاید به عقل جن هم نرسد.
اطراف رشت هم در محاصره انواع غذاخوری است. جاده کوچصفهان و فومن و سرآمدشان جاده انزلی و جاده رشت تا خمام. به خمام که می‌رسی تازه با دنیای غذا روبرو می‌شوی. مغازه‌های پرنورِ یخ بهشت‌های میوه‌ای مخصوص تا کیاب‌های لذیذ و فلافل. به همین دلیل اینجاده را مسیر غذا نام نهاده‌اند. تمام این‌ها جاذبه‌های این شهر است که می‌توانی در کنار ده‌ها جاذبه دیگر قرارش دهید.
به راستی که رشت، شهر هنر است و تفریح و لذت. جشن روز رشت که در خیابان‌های منتهی به شهرداری در روز ۱۲ دی برپا شد، تنها قسمت کوچکی از نمایش این همه جاذبه و زیبایی است. اما ای کاش این مردمان به آنچه که لیاقتش را دارند ، می رسیدند و این ظلمی که سال هاست بر شهرشان رفته را نمی دیدند.
*این یادداشت سال گذشته در مجله اینترنتی ناجه منتشر شده بود

 

انتشار یادداشت در کلانشهر به معنای تایید محتوای آن نیست و جهت اطلاع رسانی به مخاطبان منتشر می‌شود.

نظر شما:

security code