در حالی که حدود سه سال از اولین حضور رسمی زنان به عنوان تماشاگر بازی های باشگاهی در ورزشگاه های ایران می گذرد همچنان اجازه تماشای فوتبال به زنان رشتی در ورزشگاه سردار جنگل و عضدی رشت داده نمی شود.
عصر امروز در مشهد، زنان برای نخستین بار در ورزشگاه امام رضا روی سکو نشستند و بازی جام حذفی بین تیم های نساجی و شهید قندی را از نزدیک تماشا کردند، اما هنوز در رشت ورود زنان به ورزشگاه ها ممنوع است. شهری که روزگاری پیشتاز حضور اجتماعی زنان در ایران بود، امروز در این زمینه حتی از همسایه ی نزدیکش، بندرانزلی، هم عقب مانده است.
.jpg)
اما زنان فوتبال دوست رشتی، همچنان پشت درهای بسته مانده اند؛ نه به دلیل مخالفت عمومی، بلکه در سایه ی تصمیم های مبهم و محافظه کارانه ای که هیچ گاه به صراحت توضیحی درباره آن داده نشده است.
ممانعت از حضور زنان رشتی در ورزشگاه عضدی و سردار جنگل در حالی است که تنها ۴۰ کیلومتر کیلومتر آن سوتر، زنان بندرانزلی طی سال های گذشته با افتخار و هیجان در ورزشگاه سیروس قایقران، کنار مردان شهرشان تیم ملوان را تشویق می کنند..jpg)
کلید واژه مسئولان گیلان همان بهانه جویی های قدیمی یعنی نبودِ «زیرساخت» مناسب است. در حالی که جداسازی مسیر ورود و خروج زنان و مردان، پروژه عمرانیِ پیچیده نیست وتنها با چند جداکننده فلزی ساده مانند ورزشگاه های مختلف ایران ممکن می شود. نبودِ «زیرساخت» طی سال های گذشته برای فوتبالدوستان به واژه ای طنز آمیز و در واقع اسم رمزِ بی توجهی به حقوق اجتماعی زنان فوتبالدوست تبدیل شده است.
زنان گیلانی و به ویژه زنان رشتی، در تاریخ معاصر ایران نقش پیشرو و تعیین کننده ای داشته اند؛ از نخستین گروه های زنان تحصیل کرده و بازیگر تئاتر گرفته تا حضور فعال در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی.
اساسا مردان گیلانی هم به طور تاریخی نگاه حمایتگرانه ای به زنان این جغرافیا داشته اند. یعنی محدودیت امروز برای ورود زنان رشتی به ورزشگاه بیش از آنکه «قانونی» و «عرفی» باشد، غیرمنطقی و غیرهم خوان با هویت فرهنگی گیلان است.
سوال اصلی اینجاست: چه کسانی پشت درِ تصمیم گیری نشسته اند و با پنهان شدن پشت عنوان «نبود امکانات و زیر ساخت» مانع حضور زنان در یک تفریح ساده می شوند؟ و چرا باید رشت، با آن سابقه ی درخشان اجتماعی، از دیگر شهرهای کشور عقب بماند؟
پایان طلسم مشهد باید آغازی برای رشت و صدور مجوز تماشای بازی های سپیدرود وداماش برای زنان مرکز استان باشد؛ البته اگر اراده ای برای شنیدن صدای زنان فوتبال دوست وجود داشته باشد.
شاید لازم است برای مردانی که برای این موضوع مانع تراشی می کنند و یا با سهل انگاری از کنار آن رد می شوند یادآوری کرد که ورزشگاه فقط محل فریاد و هیجان نیست؛ نمادی از برابری اجتماعی است و تا وقتی زنان رشتی نتوانند در کنار مردان، تیم های محبوبشان را تشویق کنند، این شهر همچنان چیزی از گذشته ی پیشرو خود کم خواهد داشت.
نظر شما:
خیال مردان راحت شد؛ مهریه ندهند هم زندانی نمیشوند/پشتوانه مالی زنان در ازدواج سُست میشود؟