کلانشهر _ پیمان برنجی: عادت بی شرحی است اسپند دود کردن دُکّان داران، در ابتدای ِگشودنِ بازارهای سنتی و مدرن ما؛ آن هم وقتی که کرکره ها را بالا زده و آب و جارویی کرده و منتظر گشایش ِ پاخور مغازههاشان هستند. و اما آخرین پرده قبل از اولین مشتری، اسپند دود کردن است.
رخوت ِخلوت ِ بازار ِصبح را جنب و جوش عابران به هم میزند و اما تا جوش زدن این بازار سرد، ساعت به درازاست. «گلبهار» یکی از اولین سرچراغی های بازار رشت بود. با آن قد و هیکل بلند و صورتِ سرخ گوناش. دندانهای یکی در میانش میان صورتش گل درشت بود اما لب ِ همیشه خندانش مانع میشد که این نقص، نقطه طلایی صورتش شود.
زیبا نبود و به جایش تمام تلاشش را معطوف به آراستگی میکرد. لباسهایش هرگز "نو" نبودند اما میتوانستی سلیقهاش در تیپ «تین ایجری» را، خوب تشخیص دهی که انگار میخواهد در برابر گذشت عمر بایستد.
سادگی ِ روستاییاش به شیرینعقلی تعبیر میشد و کسبه بازار دستش میانداختند و شوخی ها بود که یکی یکی صدا میشدند به سمتش و در این گوناگونی؛ گاهی پرت و زشت هم میشنیدی در لابهلای کلمات ِ پرتاب شده و «گلبهار» با شرماش و گاهی هم با زبان درشتی جواب آن نابخردی را میداد.
«رمضان باقلاخورش» مرد شیرینعقل دیگری که مثل گلبهار در بازار میچرخید و پول میگرفت، صدای خوبی داشت و گاهی هر دو کنار هم میایستادند و با هم آواز گیلکی میخواندند و معرکهای برپا میشد از عاشقانهای که ظهورش با کلمات اداشدهی آن ترانه بود.
اما اغلب بازاریان بعد از شوخی ها و کنایات عادت شده، اسکناسی به "گلبهار"هدیه می دادند و او راهش را همینطور در بازار می گرفت و می رفت و هیچ نشد که کسی بداند او از کجا می آید و خانه و خانوادهاش کجاست؟ چند سالی است از گلبهار خبری نیست و کسی نمیداند که او در کجای این شهر گم شد یا که...
نظر شما:
قیمت طلا و سکه در بازار رشت شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
قیمت طلا و سکه در بازار رشت چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳
قیمت طلا و سکه در بازار رشت شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳
قیمت طلا و سکه در بازار رشت دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳
قیمت طلا و سکه در بازار رشت سه شنبه ۳ مهر ماه ۱۴۰۳
قیمت طلا و سکه در بازار رشت دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳