کرونا، پراید ۹۰ میلیونی و حالا زلزله


۱۳۹۹/۰۲/۲۰ - ۱۲:۳۳ | کد خبر: ۶۹۲۶ چاپ
کرونا، پراید ۹۰ میلیونی و حالا زلزله

کلانشهر: تا پیش از این برای تشویق مردم به قرنطینه خانگی گفته می‌شد هیچ جا به اندازه خانه امن نیست، در خانه بمانیم؛ حالا اما شرایط طور دیگری رقم زده شده است به طوریکه از بامداد روز جمعه حداقل به طور موقت دیگر خانه‌ها در کلانشهر تهران جای امنی برای زندگی نیست، گسل مشاء فعال شده است و هر لحظه ترس از بروز زلزله ای بیش از 6 ریشتر خواب را بر تهرانی‌ها حرام کرده است. استرس نا شی از کرونا و پراید 90 میلیونی که حالا دیگر به یک آرزو تبدیل شده است کم بود، ترس از زلزله نیز به آن اضافه شده و شرایط را سخت تر از پیش نشان می‌دهد. حالا دیگر به جرات می‌توان گفت، تهرانی که آمار آن در صدر جانباختگان کرونایی قرار گرفته و هر لحظه امکان دارد با یک زلزله 6 ریشتری زیر و رو شود، شهری که دلال‌ها در آن نرخ خودرو و مسکن را مشخص می‌کنند و ترافیک و آلودگی هوا در آن بیداد می‌کند، جایی برای زندگی نیست اما همچنان نزدیک به 10 میلیون جمعیت در این کلانشهر زندگی می‌کنند!


کرونا کم کم به فراموشی سپرده می‌شود
چند وقتی است کرونا و جانباختگان آن به آماری تبدیل شده اند که هر روز بر تعداد آن افزوده می‌شود اما چیزی که در سطح شهر شاهد هستیم این است که زندگی به روال قبل از کرونا باز گشته و تنها تفاوتی که این روزها حادث شده ماسک‌های سفید رنگ و دستکش‌هایی است که کم و بیش بر چهره افراد می‌توان دید. کرونایی که سازمان بهداشت جهانی از آن به عنوان اولین بحران پس از جنگ جهانی یاد می‌کند این روزها در کشور ما به فراموشی سپرده شده و غم نان جای آن را گرفته است. مشکلات اقتصادی که مسبب خیلی از آن‌ها شیوع ناگهانی کووید 19 بود حالا دیگر به قدری پر رنگ شده اند که صورت مسئله را کمرنگ جلوه می‌دهند.
از زمانی که دولت بازگشایی برخی اصناف کم خطر در کشور را از سر گرفت، رفت و آمد‌ها افزایش یافت و تلاش برای جبران خسارت‌ها جایگزین نگرانی‌های ناشی از کرونا شد و روزمره گی بار دیگر در کشور به ویژه در کلانشهر تهران که قطب اقتصادی کشور نیز محسوب می‌شود، آغاز شد.


حباب پراید 90 میلیونی
خیلی‌ها شب جمعه که یکی از سردترین شب‌های پایتخت در بهار امسال به شمار می‌آمد و ترس از زلزله به جان پایتخت نشینان افتاده بود، حتی پرایدی نداشتند که به آن پناه ببرند و مجبور شدند با پتو و زیر انداز به بوستان‌های شهر بروند و در این مناطق شب را سر کنند چون پرایدی که تا دیروز ارابه مرگ بود امروز زمزمه‌هایی از 90 میلیون تومانی شدن آن به گوش می‌رسد. بر اساس پایش‌های صورت گرفته از نمایشگاه‌های تهران، قیمت خودروهای داخلی با شیب تندی در حال افزایش است به طوریکه فقط در یک مورد قیمت خودروی پراید که به نوعی شاخص هم تلقی می‌شود طی 20 روز با افزایش 10 میلیون تومانی همراه بوده است. اعلام قیمت‌های جدید خودرو آن هم در هفته آتی سبب شده است تا نقل قول‌های مختلفی مبنی بر فروش 80 تا 90 میلیون تومانی پراید در بازار مطرح شود اما فروشندگان خودرو این قیمت‌ها را کاذب می‌دانند و معتقدند پراید در خوشبینانه ترین حالت با قیمت 73 میلیون تومان مورد معامله قرار می‌گیرد. به اعتقاد فروشندگان خودرو این روزها بازار دلالی رونق بسیاری دارد، به نحوی که هر کس از شرایط بی ثبات بازار و عدم نظارت استفاده کرده و با اعلام نرخ‌های کاذب فضا را ملتهب تر می‌کند. حالا گفته می‌شود قیمت 90 میلیون تومان برای خودروی پراید حبابی بیش نیست که دیر یا زود می‌ترکد و با قیمت واقعی این خودرو رو به رو خواهیم بود. با این حال اما ترس از زلزله ، شوک پراید 90 میلیونی را کمرنگ کرد و کرونا را به فراموشی برد اما فراموش نکنیم که کرونا هنوز وجود دارد و پراید همچنان به قیمت 90 میلیون در بازار خودرو به فروش می‌رسد.


زلزله، ولوله ای در شهر به پا کرد!
شب جمعه، پایتخت یکی از آرام ترین شب‌های خود را سپری می‌کرد و پایتخت نشینان خسته از قرنطینه خود خواسته خانگی، همچنان در خانه به سر می‌بردند که به یکباره زمین زیر پایشان شروع به لرزیدن کرد. همان موقع بود که خیلی‌ها با همان لباس‌های خانگی فرار را بر قرار ترجیح دادند و به خیابان آمدند چرا که گفته می‌شد شاید زمین لرزه 5.1 ریشتری که مرز استان‌های مازندران، تهران و حوالی دماوند را لرزانده بود و لرزش آن حتی تا استان البرز هم احساس شده بود، پیش لرزه زلزله ای بزرگتر باشد. خیلی زود اخبار مربوط به این زمین لرزه در خبرگزاری‌ها و صدا و سیما منتشر شد و دقایقی بعد از آن شهروندان به خانه‌هایشان رفتند تا لوازم ضروریشان را جمع آوری کنند و لباس گرم بپوشند و بعد هم عازم پارک‌ها و بوستان‌ها شدند و خیلی‌ها شب را در این مناطق به صبح رساندند. اما در مواجهه با زلزله پایتخت نشینان به صورت عمده به دو دسته تقسیم می‌شدند که همگی یک وجه مشترک داشتند و آن هم این بود که همچنان ترس بر آن‌ها چیره بود و آموزش‌های لازم در خصوص مواجهه
با زلزله را بلد نبودند.
دسته اول؛ با رعایت پروتکل‌های بهداشتی قرنطینه را ترک کردند
در بین افرادی که به پارک‌ها و بوستان‌ها پناه برده بودند و یا در خودرو شخصی خود به سر می‌بردند، بودند کسانی که پروتکل‌های بهداشتی را تمام و کمال رعایت می‌کردند و همچنان با ماسک و دستکش حاضر شده بودند، افرادی که سوار بر خودرو‌های شخصی خودشان عبور و مرور می‌کردند و از مناطق مسکونی فاصله می‌گرفتند. با این حال خیلی از این افراد هم همچنان مثل دفعات گذشته به پمپ بنزین‌ها رفته و سبب شدند تا صف‌های چند کیلومتری به وجود بیاید. هجوم به پمپ بنزین‌ها از جمله مواردی بود که بار‌ها مسئولان و کارشناسان بر آن تاکید داشتند که در زمان بحران چنین امری تنها سبب سلب آرامش در جامعه می‌شود اما روز گذشته شاهد بودیم که آموزش‌ها در این خصوص هیچ نتیجه ای نداشته است و گویا ترس از زلزله، به طور کلی آموخته‌های افراد را به فراموشی برده است.
دسته دوم؛ کرونا را فراموش کردند و به پیک نیک آمدند
در این بین اما دسته دومی‌هم وجود داشتند، کسانی که کرونا و پروتکل‌های بهداشتی را به طور کلی به فراموشی سپرده بودند و از فرصت پیش آمده استفاده کردند تا روزهای قرنطینگی را جبران نمایند. این دسته از افراد با سبد‌های پیک نیک خود به پارک‌ها آمده بودند، قلیانی درست کرده و به تفریح مشغول بودند و انگار که نه تنها کرونا، بلکه زلزله را هم به فراموشی سپرده بودند. هر از گاهی هم صدای خنده و شادیشان بلند می‌شد و فضای اطراف را پر می‌کرد. برخی از همسایه‌ها هم که کرونا و قرنطینه خانگی مانع از این شده بود که یکدیگر را ببینند، حالا دیگر زمان را برای احوال پرسی‌های مرسوم و تبریک سال نو مناسب دیده بودند و به دیده بوسی مشغول بودند! این روال تا نزدیکی‌های ساعت 4 صبح ادامه داشت و پس از آن هم بساطشان را جمع کردند و بار دیگر در حالی که زیر لب زمزمه می‌کردند هر چه پیش آید خوش آید، به خانه‌هایشان رفتند و شب آرامی‌را پشت سر گذاشتند.
مردم را درک کنیم
با این حال سوالی که در این بین مطرح می‌شود این است که چرا با وجود آموزش‌ها و هشدار‌هایی که تا کنون داده شده است، همچنان مردم در زمان زلزله به پمپ بنزین‌ها سرازیر می‌شوند و با خودرو‌های شخصیشان در شهر شروع به تردد می‌کنند؟ شادان کریمی، جامعه شناس در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« ترس و اضطراب این روزهای مردم سبب شده است تا علی رغم همه آموخته‌هایشان در زمان بحران قدرت تصمیم گیری درست را نداشته باشند. از طرف دیگر اعتماد عمومی‌کاهش پیدا کرده است و به همین دلیل هم مردم ترس از رها شدگی دارند. وقتی نگاه می‌کنیم و می‌بینیم در سر پل ذهاب و غرب کشور همچنان بعد از گذشت چند سال زندگی به روال طبیعی خودش باز نگشته معلوم است که ترس مردم در زمان رویارویی با چنین مواردی بر منطق آن‌ها غلبه می‌کند. از طرف دیگر ما در طول سال‌های گذشته بحران‌های زیاد و پشت سر همی‌را از سر گذرانده ایم و این موضوع بر استرس و اضطراب جامعه افزوده است. به طوریکه همه ما در زمان بروز یک بحران دچار اختلال روانی می‌شویم و رفتار‌های هیجانی از خود نشان می‌دهیم و جالب اینجاست که این هیجان خیلی زود فروکش می‌کند.»
او در ادامه تصریح کرد: «در زمان شیوع کرونا شاهد بودیم که خیلی از مردم از حالت منطقی خود خارج شده و به قولی از ترس مرگ خود کشی
می‌کردند؛ خیلی‌ها دچار اختلال‌های روانی مثل اضطراب شدید، پنیک و فوبیا شدند، این موضوع خیلی زود هم در جامعه کمرنگ شد و با اولین چراغ سبز برای قطع قرنطینه خانگی خیلی‌ها به روال طبیعی زندگی خودشان برگشتند. در رابطه با زلزله هم ماجرا از همین قرار است، لحظات اولیه زمین لرزه همه رفتار‌ها هیجانی است و این موضوع طبیعی هم به نظر می‌رسد اما وقتی این رفتار‌های هیجانی به دلیل التهابات گذشته افزایش پیدا می‌کند سبب هرج و مرج و بی نظمی‌در سطح شهر می‌شود که ما شب جمعه شاهد آن بودیم. دقیقا این همان نقطه ای است که جامعه را بیش از پیش آسیب پذیر می‌کند به همین دلیل هم ما شب جمعه 30 نفر زخمی‌دادیم که همگی آن‌ها بر اثر فرار از خانه زخمی‌شده بودند! به نظر من تنها راه چاره این است که آگاهی رسانی‌ها و آموزش‌ها به گونه ای باشد که در ضمیر ناخودآگاه افراد رخنه کند به طوریکه افراد در زمان بحران و بروز رفتار‌های هیجانی برای نجات خودشان اقدامات درست را انجام بدهند. برای مثال همه الان می‌دانند که در هنگام بروز زلزله باید در چارچوب در یا زیر میز پناه بگیرند و این موضوع دقیقا چیزی است که زمان بروز زلزله انجام می‌دهند چرا که تکرار مسئله آن را در ضمیر ناخودآگاه افراد جای داده است. تنها مسئله ای که می‌تواند از این موضوع جلوگیری کند تکرار آموزش‌ها است. از طرف دیگر باید مردم را درک کرد، نمی‌توان از آن‌ها خرده گرفت چون بحران‌های پشت سر هم توان مقابله و تصمیم گیری درست را از آن‌ها گرفته است.» شهر تهران تا 24 ساعت آینده در حالت آماده باش قرار دارد و نگرانی از بروز زلزله بیش از 6 ریشتر هر لحظه بیشتر می‌شود؛ با این وجود اما آموزش‌های لازم در بحث مواجهه با زلزله کمرنگ ترین بخش را به خود اختصاص داده است. چرا تا این حد آموزش در خصوص زلزله دست کم گرفته می‌شود؟