درباره کتاب فرار از ارودگاه ۱۴


۱۳۹۹/۰۴/۱۷ - ۲۱:۴۳ | کد خبر: ۷۸۷۸ چاپ
درباره کتاب فرار از ارودگاه ۱۴

کلانشهر _ افشین میرزایی: این کتاب سرگذشت زاده شدن، زنده ماندن و فرار شین این گئون از اردوگاه کار اجباری شماره ۱۴ کره شمالی است. او بعد از فرار نام خود را به شین دونگ هیوک تغییر داد. شین این گئون ۲۳ سال در اردوگاه شماره ۱۴ کره شمالی زنده ماند.

تنها چیزی که می‌دانست این بود که نبودن چیست، و هر تلاشی که در این سال‌ها کرد برای نبود نشدن بود. در ابتدای کتاب می‌خوانیم که این قصه داستان واقعی فرار مردی است در دنیای دروغین حقیقت‌ها.
ما با یک داستان مواجه نیستیم و صحیح تر آن است که بگوییم که با گزارشی از سرگذشت زنده ماندن مردی در فضایی روبرو هستیم که به طور طبیعی زنده ماندن در آن غیرطبیعی می‌نماید.
نویسنده کتاب بلین هاردن یک روزنامه‌نگار است و به‌ نظر من شاید همین امر وجه گزارشی کتاب را نسبت به وجه داستانی آن تقویت می‌کند.
به هر حال چه گزارش چه داستان فرقی نمی‌کند، ما با یک وخامت روبرو هستیم، وخامتی در زمان حال.
در حال حاضر اردوگاه‌های کار اجباری کره شمالی به ندرت وجدان عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهند و وجودشان به‌طور همه جانبه‌ای نادیده گرفته می‌شود.
سوزان سانتاک فیلسوف و منتقد هنری می‌گوید:
«شکی نیست که واقعه‌ای که از طریق عکس با آن روبرو می‌شویم در نظرمان، حقیقی‌تر از آن وقتی می‌شود که عکسی از آن ندیده باشیم. جنگ ویتنام را به خاطر بیاورید. نمونه مخالف آن اردوگاه‌های کار اجباری گولاک است که هیچ عکسی از آن در دست نیست.»
سانتاک معتقد است که دانش ما از جهان بر مبنای عکس است. هیچ تصویری از وخامت موجود در کره شمالی وجود ندارد و نظام بسته و عاری از خرد این سرزمین تاریک به شکل کریهی حقایق را انکار می‌کند و شاید همین دلیل خواب وجدان بشری باشد.
گمان می‌کنم بار سنگینی بر گرده‌های بشریت است. در شناسنامه کتاب هفت بار واژه کره شمالی، چهار بار واژه فرار و سه بار واژه آزادی را می‌بینیم. گویی در همین ابتدا تحکم، قدرت، انعطاف‌ناپذیری، سلطه‌گری و جبر گوشزد می‌شود.
شین این گئون طی برنامه ازدواج جایزه‌ای در ارودگاه شماره ۱۴ زاده شد.
هیچ گاه در طول سال‌های عمر خود در اردوگاه روز تولد نداشت؛ روز تولدش، روز نفرینش شد.
کتاب حقیقتی است که در باب حقیقت نیست، چرا که با مطالعه آن و قدری تامل تنها با دروغی تهوع‌آور مواجه می‌شویم؛ این دروغ که بشر خود را انسان و اشرف مخلوقات می‌داند اما شواهد چیز دیگری را نشان می‌دهد. در واقع اگر بخواهیم بپذیریم که آنچه در این کتاب آمده حقیقت است، آن‌گاه به تمام باورهای انسانی‌مان (اگر داشته باشیم) تردید می‌کنیم و در مواجهه با حقیقت دچار چالش می‌شویم.
استفان لامارمه شاعر فرانسوی در جایی از اشعار خود گفت: «انتهای دوست داشتن کجاست؟
می‌اندیشم و می‌پرسم: ابتدای دوست داشتن کجاست؟»
عشق، اعتماد، وابستگی، اخلاق، صداقت، همه از دوست داشتن نشات می‌گیرد و در سرزمینی که نوری در آن نیست این ابتدا، به جبر، به انتها می‌رسد.
چند سطر از کتاب را انتخاب کردم تا شمایلی از آن چه در این کتاب با آن روبرو هستیم، را معرفی کرده باشم:
• اولین خاطره او یک اعدام است
• در ارودگاه ۱۴ که زندانی برای دشمنان سیاسی کره شمالی است تجمع بیش از دو نفر ممنوع است، مگر مواقع اعدام.
• -بخاطر سوء تغذیه قد کوتاهی دارد و لاغر است، ۱۷۰ سانتیمتر قد و ۵۴ کیلوگرم وزن. به دلیل کار دوران کودکی دست‌هایش انحناء دارند. روی کمر و باسنش نشانه‌های سوختگی آتش شکنجه وجود دارد. یک بند از انگشت وسط دست راستش قطع شد.
• شین بعنوان یک برده بدنیا آمد و پشت حصار سیم خاردار، با ولتاژ الکتریکی بالا بزرگ شد.
• عشق، بخشش و خانواده بی معنا بودند. خدا ناپدید نشد یا نمرد. شین هیچگاه در مورد او چیزی نشنیده بود.
• تا کنون هیچ کس دیگری که داخل اردوگاه متولد و بزرگ شده، فرار نکرده تا توضیح دهد اوضاع داخل اردوگاه از چه قرار بود و از آن جا چه می‌گذرد.
درپایان پیشنهاد می‌کنم رمان 1984 شاهکار جورج اورول را بخوانید و آن را با واقعیت امروز مقایسه کنید.

 

 

نظرات شما:

ارمک 20 تیر 1399 ساعت 04:04

ممنون از یادداشت خوبتون. کاش از نقش عکس در بیداری وجدان آدمی و شناخت پیرامونش بیشتر برامون مینوشتید

نظر دهید - پسندیدم 0

نظر شما:

security code