کلانشهر _ سعیده قرشی: بازآفرینی از آن واژههای جذابی بود که اتفاقا خیلی متفاوت معنا میشد و مورد استفاده قرار میگرفت. دقیقتر که فکر کنیم این روزها از این دست واژهها زیاد پیدا میشود. ما یک جامعهی در حال توسعه به حساب میآییم، این به طور ضمنی یعنی از یک سو به یاری توسعهی فناوری اطلاعات و ارتباطات، ورود و نشر واژهها، مفاهیم جدیدی در شبکههای اجتماعی، کنفرانسها و سمینارها در حال نشر و بازتولید است. مفاهیمی نظیر نوآوری، تابآوری، منظر شهری، رویکردهای نوین شهرسازی مشارکتی، اما از سویی دیگر به سبب فراهم نبودن زیرساختهای لازم و یا کافی برای تحقق و عملی شدن این مفاهیم، برداشتهای روبنایی، گذرا و عقیم موجب هدر رفت زمان و سرمایه در شهرها میشود. نهایتا این رویه دستمایهی مدیران و مسئولانی میشود که با طرح چنین موضوعاتی چون «توسعهی پایدار»، «تاب آوری»، «مدیریت بحران»، «شهر هوشمند»، «شهر خلاق»، «بازی پژوهی» و...، کارنامهی مقبول و قابل توجهی را به مثابه سکوی پرتاب برای خود فراهم میکنند. مفاهیمی که عمیقا نیازمند شناخت، تحقیق و پژوهش در جهت بومیسازی و انطباقدهی با ساختارهای اجرایی و مدیریتی در سطوح ملی و محلی است و البته لازم است از نقل محافل بودن به پروژههای عملیاتی نوآورانه ارتقا یابند، پروژههایی که به نوعی نوآورانه نیز تعریف شوند و راهی به جلو پیدا کنند.
وقتی گفته میشود «نوآورانه» بدین معناست که مبانی و چارچوبهای نظری آن تحقق یابند. شهرهای پیشرو در امر نوآوری، با محوریت بخشیدن به دو زیرساخت اقتصادی و فرهنگی، در جستجوی روششناسیهای جدید «دانشبنیان» برای کشف منابع توسعه، حفاظت بیشتر از منابع موجود و تولید ارزش افزوده از این منابع جدید هستند. برای تشکیل یک اکوسیستم نوآورانه کارا توجه به زیرساختهای اجتماعی نیز به عنوان شرط لازم است، اکوسیستم نوآورانه نیازمند مدیران و برنامهریزان نوآور است، برای بهرهمندی جامعه از اثرات این نگرش لازم است جعبهابزار نوآورانه توسط متخصصان نوآور مورد استفاده و تحقق قرار گیرد. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف یک اکوسیستم نوآور پرداخت میشود:
1. رشد اقتصادی پایدار:
اکوسیستم نوآور با هدف توسعهی عملی و فنی کشور و رشد اقتصادی پایدار برنامهریزی میشود. تغییر مسیر از تولید به سمت آفرینش و اقتصاد دانشبنیان، نوآوری و به دنبال آن پایداری اقتصادی را به همراه دارد. جذب و حفظ متخصصان و استعدادهای برتر، منابع شهری را در راستای منافع طولانی مدت به شکل بهینهتری به کار میبندد. در دورهی معاصر تعریف اقتصاد پایدار از سه جنبه به شرح زیر قابل بررسی است:
1. حیطهی عملکردی: کاهش تاثیرات منفی محیطی و پسماند فعالیتها
2. حیطهی راهبردی: از کاهش هزینه تا نوآوری و کارآفرینی
3. حیطهی تاثیرات: در برگیرندهی تمامی مراحل تصمیمگیری
در اکوسیستم نوآور علاوه بر توجه به تاثیرات زیستمحیطی و اجتماعی طرح، ایجاد سامانه و اکوسیستمی جهت رشد پایدار اقتصادی و بهرهمندی از نیروهای متخصص درونی مورد نظر است. حضور متمرکز نیروهای متخصص با تنوع فرهنگی و تخصصهای متفاوت موجب افزایش خلاقیت و انگیزه در بین جامعه و جذب صنایع پیشرفته برای دسترسی به این سرمایهی انسانی میشود.
2. رشد قشر مولد:
اکوسیستم نوآور با مخاطب قرار دادن قشرمولد (نخبه)، ایجاد کنندهی بستری جهت جذب نیروهای متخصص و خلاق میگردد و بر مبنای فضای تسهیل کننده، رشد و فعالیت آنها را تسریع میکند. برخوردهای بینارشتهای و آموزش و یادگیری، رشد یافتن و رشد دادن هم زمان بر فرصتهای رشد، بروز و پرورش قشر مولد برای حال و آینده میافزاید.
3. فرهنگ سازی قشر مولد:
اقتصاد مبتنی بر دانش و نوآوری بستر فرهنگی و اجتماعی خاصی را میطلبد و به مرور زمان ایجاد میکند. حضور قشر مولد (نخبه) سبک زندگی پویا و انعطاف پذیر ایجاد میکند. کم شدن سلسله مراتبهای سازمانی، فرصتهای شغلی متنوع، امکان تولید ایدههای نوآورانه برای چالشهای کشور، تاکید بر فعالیتهای گروهی در نهایت جامعهای باز و چند فرهنگی را موجب میشود.
4. زیست بوم مولد:
خلاقیت و نوآوری فرآیندی است که علاوه بر قشر مولد و نیروی انسانی نخبه و بستر فرهنگی اجتماعی نوآور، به زیستبوم مناسبی جهت پیدایش و رشد نیاز دارد. زیست بوم قشر مولد مبتنی بر ایجاد محیط تحقیق و توسعهای دعوت کننده و پیوند دهندهی فعالیتهای نظری و عملی شکل میگیرد. این امر شامل ایجاد شبکه و قطبی واقعی و مجازی برای کارآفرینان، سامانهای اقتصادی در حمایت از آنها، فرهنگی دربرگیرنده، غیررسمی و آزاد و محیطی با زیرساختارهای مناسب است. چنین فضایی با خلق زیرساختار، برنامهریزی فضایی، جانمایی عملکردها و ایجاد بستر مناسب جهت تقویت فعالیتهای فرهنگی و تعاملات سازنده حرفهای – اجتماعی پیدایش چنین زیست بومی را محقق میسازد.
5. فضای بسترساز نوآوری:
اکوسیستم خلاق با افزایش تنوع در حیطهی محدود، همپوشانی عملکردها، سهولت در فعالیتها، دسترسی سریع و آسان و در نهایت آفرینش هویت مکانی شناخته شده، بستری برای فرایند نوآوری فراهم مینماید.
چارلز لاندری در پژوهشهایش شهر خلاق را که فضایی برای رشد و زندگی قشر مولد نیز تعریف میکند، واجد خصوصیات زیر میداند :
• شهر خلاق به ترکیبی از زیرساختهای نرم و سخت احتیاج دارد
• شهر خلاق تقویت کنندهی ارتباطات بین مردم است
• شهر خلاق از سطح بالایی از امکانات و کیفیات برخوردار است،
• شهر خلاق حامی فضای سوم است. فضای اول خانه، فضای دوم محیط کار و فضای سوم جائیست که مردم میتوانند در آنجا با هم باشند
• شهر خلاق به لحاظ تکنولوژی پیشرفته است
• شهر خلاق، حالت متعادلی بین جهانی شدن و حفظ ارزشهای محلی دارد
• شهر خلاق هم به متفکران و خلاقان پویا و هم به اجراکنندگان ایدهها نیاز دارد
• شهر خلاق به زیرساختهای هوشمند فرمال و غیر فرمال در سطح وسیع نیاز دارد
• در شهر خلاق پیوندهای قوی ارتباطی در خود شهر و بین شهر و جهان خارج تاسیس شده که این امر خود به توسعهی فرهنگ کارگشایی و تاسیس و راهاندازی کمپانیها کمک مینماید.
یادداشتهای منتشر شده در کلانشهر مشخصا موضع رسمی این رسانه نیستند و صرفا برای آگاهی مخاطبان منتشر میشوند.