بازگشایی مدارس مثل وضع هوا: نیمه حضوری، گاهی حضوری، کمی مَجازی!

کلانشهر _ مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: مادر یک دانش آموز، پیش بینی آموزش و پرورش درمورد نحوۀ بازگشایی مدارس را به پیش بینی وضع هوا تشبیه کرده و نوشته «کلاس ها نیمه حضوری، گاهی حضوری، همراه با کمی مجازی. در بعضی مناطق کاملا حضوری تا اندازه ای مجازی تا حدودی نیمه حضوری با احتمال اندکی مجازی. حضور معلمان در این مدت اجباری و همراه با رگبار حضور اولیا»!

هر چند این نوشته که در اینستاگرام منتشر شده طعنه‌آمیز و در واکنش به سردرگمی و ضد و نقیض گویی دربارۀ وضعیت مدارس و نحوۀ بازگشایی آنها دو هفته زودتر از شروع سال جدید تحصیلی است اما چند نکته را نباید از نظر دور داشت:

1. رفتار وزارت آموزش و پرورش نشان می دهد به رغم این که شیوع ویروس بیماری همه‌گیر کرونا از اسفند گذشته امید داشته‌اند در تابستان فروبنشیند و از این رو پایۀ سال جدید تحصیلی را بر آموزش حضوری گذاشته بودند نه غیر حضوری و به همین خاطر همچنان ترجیح شان بر آموزش حضوری و حضور فیزیکی است.

 


2. ایران، کشور بزرگی است و آفات تمرکز گرایی و سلب اختیار از مدیران محلی در این گونه مواقع خود را نشان می‌دهد. آن قدر همه را عادت داده‌ایم چشم و گوش به مرکز باشند که در این فقره هم در استان‌های مختلف انتظار دارند در تهران برای آنها تصمیم گرفته شود.

3. راه حل مشکل، پیچیده نیست. کار را به خود مدارس و انجمن‌های اولیا و مربیان بسپارید. اگر هدف این است که بچه‌ها نظم مکانیکی را یاد بگیرند و سر ساعت مشخص حاضر شوند و سر ساعت خارج شوند نمی توان طرحی نو درانداخت. اما اگر الزمات عصر دیجیتال و انقلاب هوش و اقتضائات کرونا درک شده و هدف این است که محتوای دروس مشخصی منتقل و مهارت هایی آموخته و کارِ گروهی انجام شود، ابتکارات گوناگون می‌توان به خرج داد و اتفاقا کرونا فرصتی است برای تمرکز زدایی و اعطای اختیارات بیشتر به مدارس پس از مشاوره با اولیا.


انجمن اولیا و مربیان یا همان انجمن خانه و مدرسه تنها برای این تشکیل نمی شود که مبلغ شهریه را به عنوان کمک تصویب کند و مجوزی در اخیتار مدیر قرار دهد. برای این است که پدر و مادرها در روند آموزش به بازی گرفته و مشارکت داده شوند.


واقعیت این است که نه می‌توان کل آموزش را مجازی و آنلاین کرد و نه می‌توان بچه ها را بی فاصله و در وضعیت کرونا در کلاس‌های بسته نشاند.

اما می توان به راهکارهای تلفیقی اندیشید.

ایران، 31 استان دارد و برای همۀ استان‌ها نمی‌توان دستورالعمل واحد صادر کرد. در هر استان نیز امکانات و مساحت مدارس یک سان نیست.


اما می‌توان به مدیران و انجمن‌های اولیا و مربیان اختیار داد و آنها را در تصمیم سازی‌ها مشارکت داد. در این صورت همکاری و همیاری مالی آنها نیز بیشتر خواهد شد.


در این که مقامات مرکز در تصمیم گیری دچار تردید شده و بین حضوری و مجازی هروله می‌کنند و یک دل می‌گوید حضوری و یک دل می‌گوید مجازی تردیدی نیست. اما چشم خود اینها هم به بالاتری هاست. در ایران مجری داریم اما تصمیم گیر و تصمیم ساز کم دا‌ریم و نظام تدبیر نه فقط در این حوزه که در حوزه های مختلف دچار بحران تصمیم سازی و تصمیم گیری است.

با این همه این یک فرصت است و خانواده ها باید از این ضعف به عنوان نقطۀ قوت برای خود بهره ببرند و در تصمیمات مدرسه دخالت کنند. چون این بار بحث سلامت و جان فرزندان شان هم در میان است.