یکی از تفسیرها ایجاد احساس حمایت در زن و مرد است. این باعث می‌شود فرد احساس کند یک پشتیبان دارد و همین امر تاثیرات مثبت خود را بر سلامت جسمی و روحی او می‌گذارد.

در این میان برخی دیگر از دانشمندان نیز مساله را از منظری دیگر تفسیر کرده‌اند؛ آنها به جای اینکه بر تاثیر ازدواج بر خوشبختی و سلامت تاکید کنند، معتقدند افراد خوشبخت و سالم ازدواج می‌کنند.
از طرفی این پرسش هم مطرح شد که در فرایند ازدواج مردان بیشتر احساس خوشبختی می‌کنند یا زنان؟
به گفته محققان، بررسی تغییرات روحی و روانی پیچیدگی‌های بیشتری دارد و نتایج آن هم در بین زنان و مردان به طرز چشمگیری متفاوت است.
پژوهشگران بر این باورند که از لحاظ احساس رضایت و خوشبختی در زندگی، خوشبختی و رضایت‌مندی زنان در دوره قبل از عروسی و آغاز زندگی مشترک بیشتر بوده است، اما بعد از ازدواج این احساس کاهش پیدا کرده و به سطوح پایین‌تری نسبت به دوره نامزدی رسیده است.
این وضعیت در میان بسیاری از زنان که تصمیم به ازدواج می‌گیرند به این دلیل پدید می‌آید که آنها انتظارات غیرواقعی از زندگی خود داشته و بعد از ورود بالفعل به زندگی روزمره و مواجهه با واقعیت‌ها، دچار احساس سرخوردگی و ناامیدی می‌شوند.
اما برعکس پیش‌بینی‌ها، مردان بعد از فرایند ازدواج تحولات مثبت زیادی را در سلامت روانی خود احساس می‌کنند و احساس رضایت آنها از چند ماه قبل از ازدواج ثابت باقی می‌ماند ولی بعد از ازدواج این حس رضایت‌مندی و خوشبختی به طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر می‌شود و حداقل این شرایط را در ماه‌های اولیه ازدواج خود حفظ می‌کنند.
بر اساس این تحقیق، مردان بسیار بیشتر از آنچه تصور می‌کنند از ازدواج سود می‌برند از همین رو گفته می‌شود مردان و زنان انتظارات متناقضی پیش از ازدواج دارند و تجربه آنها بعد از آن نیز متفاوت می‌شود.