سناریو آشنا بود و بازیگران آشناتر؛ تهدید، شعار، تجمع با چاشنی خشونت کلامی و فیزیکی و تهدید به بازداشت افرادی که در چارچوب قانون مشغول فعالیت بودند. لوکیشن اما کمی عجیب بود؛ در ورودی مجتمع خاتمالانبیا دقیقا در مرکز رشت.
ماجرا از جایی آغاز شد که «جمعیت زنان مسلمان نواندیش استان گیلان» بهطور رسمی اعلام کرد پنجشنبه۱۶اسفندماه، ساعت ۱۶به مناسبت هشت مارس (روز جهانی زن) نشستی با عنوان «بررسی مسئله زن در ایران» را در مجتمع فرهنگی هنری خاتمالانبیاء، سالن رحمدل برگزار میکند. مانند تمام برنامههای ازایندست، از چند روز قبل خبرهای مراسم در رسانههای رسمی منتشر شد و در سطح شهر هم تبلیغات محیطی صورت گرفت و دو سخنران که از فعالان شناختهشده حوزه زنان هستند یعنی فریده غیرت حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری و پرستو سرمدی عضو شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش برای سخنرانی از تهران به رشت سفر کردند.
این سخنرانان برای حضور در مراسم تشکلی در رشت حضور پیدا کرده بودند که بهعنوان یکی از احزاب اصلاحطلب شناخته میشود و در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم حضور دارد.
بر اساس اعلام رسمی این جمعیت، روال اخذ مجوز از مراجع ذیصلاح هم طبق قانون طی شده بود که طبق قانون احزاب برگزاری مراسم در اماکن سرپوشیده فقط به مجوز مدیریت سالن نیاز دارد که اخذ مجوز از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیریت فیروز فاضلی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان رشت به ریاست محمد حسن پور هم به سرانجام رسیده بود. ضمن آنکه جمعیت زنان مسلمان نواندیش استان گیلان در موعد مقرر برای برقراری امنیت بیرون سالن، هم از طریق اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان رشت وهم از طریق این حزب اقدام به درخواست اخذ مجوز از فرمانداری شهرستان رشت کرده بود. اما علیرغم پیگیریهای مکرر و مستمر فعالان این حزب قانونی، صدور مجوز برقراری امنیت این مراسم تا دقایقی قبل از آغاز نشست به تعویق افتاد و عملا قبل از برنامه صادر نشد تا پیروز این نبرد ظاهرا پنهان «گروههای فشار» باشند نه مدیران دولت مستقر یا احزاب قانونی کشور.
سوالاتی که در این ارتباط مطرح میشود آن است که چرا میرشمس مومنی زاده فرماندار رشت به وظیفه قانونی خود درباره احزاب و فعالین سیاسی شناسنامهدار و شهروندان عمل نکرده و بررسی درخواست مصوب شدهی یک حزب سیاسی را به تعویق انداخته است؟ مگر در طول هفته که نه، در طول ماه و فصل چند برنامه سیاسی و اجتماعی غیر حاکمیتی در رشت برگزار میشود؟ و به عبارتی اجازه برگزاری پیدا میکند؟ فرماندار دولت تدبیر و امید با استناد به کدام ادله قانونی تمهیدات لازم برای برقراری امنیت این نشست را که به منزله حق گروههای سیاسی است و نه منت و لطف، نشنیده گرفت؟
آیا فرماندار رشت مطلع نبود که در فضای ناامید جامعه، احزاب برای برگزاری مراسمی مانند گردهمایی لغو شده دستکم بیش از یک ماه تلاش کردهاند و سخنرانانشان از کیلومترها دورتر به رشت آمدهاند و دهها مهمان برای حضور در نشست در محل حاضرشده بودند؟ آیا آقای فرماندار فراموش کرده بود که مسئول هماهنگی با نیروی انتظامی یا کلانتری محل برای تامین امنیت برگزارکنندگان برنامه با عالیترین مقام اجرایی شهر است؟
اینکه فرماندار دولت تدبیر و امید نسبت به هجمه شدید تعدادی زن و مرد با روش و منش مشخص که بارزترینش مخالفت با دولت مستقر، تحزب و آزادی بیان است بیتفاوت نشست قطعا نباید از چشم معاون سیاسی و امنیتی استانداری گیلان و مصطفی سالاری استاندار دور مانده باشد. فعالان سیاسی اصلاحطلب استان انتظار دارند آقای استاندار انفعال مومنی زاده در مقابل درخواست کاملا قانونی یک حزب را موشکافی کرده و به افکار عمومی توضیح دهد که آیا حق فعالین سیاسی که برای استقرار دولت تدبیر و امید هزینههای مادی و معنوی زیادی پرداختهاند، برگزاری برنامههای ازایندست هم نیست؟
ممکن است استاندار گیلان و معاون سیاسی و امنیتیاش به یاد نداشته باشند اما فعالان سیاسی و رسانهای استان گیلان هنوز از خاطر نبردهاند که مومنی زاده پیش از این و دقیقا در زمان بهار فعالیت احزاب در ایران یعنی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ هم با انفعال خود موجب شگفتی افکار عمومی استان و کشور شده بود. یعنی روز ۲۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۶ دو روز مانده به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که در هر کوی و برزن ایران عدهای مشغول شعار دادن و تبلیغات و سخنرانی پیرامون نامزدهای انتخاباتی خود بودند اما در کمال تعجب اعلام شد که مراسم سخنرانی علی شکوری راد دبیر کل حزب اتحاد ملت در ستاد دکتر حسن روحانی در بندر انزلی به دلیل مخالفت «گروه فشار» لغو شد. توضیحات هم کاملا مبهم و غیر شفاف بود و بعدها هم نکاتی بیشتر از آن روز پرالتهاب آشکار نشد. روزی که مومنی زاده بهعنوان فرماندار شهر بندری شمال ایران نهتنها از حقوق حَقه دولتی که در آن برهه فرماندارش بود دفاع نکرد بلکه از کنار تضییع حق صدهها تن از شهروندان انزلی که آمده بودند پای صحبتهای یکی از حامیان روحانی بنشینند هم بهآسانی گذشت. دقیقا همان رویکرد منفعلانه ای که در زمان حضورش در فرمانداری صومعهسرا و فومن در مواجه با جریانات همسو در دستور کار داشت. فعالین سیاسی غیر اصولگرای این شهرها میتوانند شهادت دهند که نمیتوان مومنی زاده را با هیچ قرائتی مرتبط با جریان اصلاحطلب و حتی اعتدالگرا دانست.
فردی که در بین فعالین این جریان به «مرد بدون مرز سیاسی» مشهور است. چون توانایی آن را دارد که ۱۲ ماه سال را بهگونهای تقسیم کند که هر فصل را با یک جریان سیاسی کاملا متضاد به هم بگذراند. ظاهرا برای او تفاوت چندانی بین جبهه پایداری و اصلاحات وجود ندارد! به همین دلیل با کمترین «تشری» بیرون از دایره مدیریت دولت، خود را کاملا به عقب میکشد تا مبادا دامنش آلوده! به اهداف و برنامههای روشن هر یک از این احزاب شود.
دقیقا برعکس منش و روش احزابی مانند زنان مسلمان نواندیش استان گیلان که در میان ناامیدی محض درصد قابلتوجهی از مردم ایران از وضعیت فعلی کشور همچنان قائل به دعوت عموم مردم به حفظ امید برای ساخت میهن با حرکات اصلاحی گامبهگام هستند.
همان حزبی که مانند دیگر تشکلهای همسو برای پیروزی دولت تدبیر و امید متحمل هزینههای مادی و معنوی زیادی شده است اما حالا مشاهده میکنند طی ۶ سال گذشته فرمانداری بر صندلی مدیریت ۳ شهر گیلان تکیه کرده است که کمترین قرابتی با شعارهای دولت حسن روحانی ندارد.
همان رئیسجمهوری که هنگام پیگیریهای اعضای این تشکل برای برگزاری برنامه در رشت حضور داشت و زمان لغو نشست روز زن هنوز از رشت به پاستور بازنگشته بود.
رئیس دولتی که بارها حق فعالیت آزادانه احزاب مطابق قانون را برای تمام گروههای موافق و مخالف دولت محترم شده است و از مدیران منفعلش خواسته است اگر نمیتوانند از برنامههای دولت حمایت و دفاع کنند جای خود را به فرد دیگری بسپارند. چون اجرایی کردن برنامههای دولت صرفا نشاندهنده همگرایی با یک کابینه نیست و پایبندی به خواستههای چند میلیون ایرانی است که در یک انتخابات به دولتی با رویکرد اصلاحات و اعتدالگرا رای دادهاند.
اینکه میرشمس مومنی زاده ۵۵ ساله در طی ۳۱ سالی که بهعنوان کارمند و مدیر در وزارت کشور حضورداشته چه کارنامهای از خود برجا گذشته مشخص نیست. چون در سیستم مدیریتی ایران عموما عملکرد افراد، محلی از اعراب ندارد و اشخاصی فارغ از نمرات کارنامه باید ارتقا پیدا کنند و «آقای مدیر» باقی بمانند.
با گذشت بیش از ۶ سال از آغاز به کار دولت روحانی، علاقهمندان به دولت تدبیر و امید در گیلان چندان متعجب نشدند وقتی شنیدند هیاهوی مخالفان دولت دقیقا در جوار مجتمع فرهنگی به مدیریت فیروز فاضلی مدیرکل فرهنگ و ارشاد گیلان صورت گرفته است. که اگر «گروه فشار» تصمیم بگیرد تمام برنامههای فرهنگی شهر را هم لغو کند انتظار مقاومت و پرداخت هزینه از سوی مدیریت این ارگان فرهنگی رویاپردازانه است.همان مدیرانی که به وقت سپاس از بانیان پیروزی در انتخابات،به انحای مختلف ناسپاسی خود را نشان دادند.
اما هنوز ادبیات، منش و روش مصطفی سالاری استاندار گیلان فعالین استان را امیدوار نگه میدارد. کسانی که میدانند سالاری، فرسنگها با محمدعلی نجفی استاندار سابق گیلان که عملکردی مشابه مدیران منتخبش یعنی امثال مومنی زادهها داشت، متفاوت است.
سالاری میداند که با حضور مدیران منفعل و بیتفاوت نسبت به برنامههای دولت روحانی سرانجام خوشی در انتظار جریان اصلاحات و اصلاحطلبان نیست. ترس تنها از دست دادن دولت و مجلس در انتخابات آینده نیست. بلکه بیم آن میرود با عملکرد مدیرانی مانند فرماندار رشت، افکار عمومی نسبت به مدیرانی که در اسم و عنوان اصلاحطلب و اعتدالگرا هستند از مسئولان این دولت هم ناامید شوند. دقیقا مانند ناامیدی مردم از مدیران اصولگرا.
کمترین تصمیمی که استاندار گیلان میتواند در ارتباط با برنامه لغو شده بزرگداشت روز زن در رشت بگیرد بهجز کنکاش دقیق ماجرا با حضور فرماندار رشت، دلجویی از فعالین جمعیت زنان مسلمان نواندیش استان گیلان و زمینه برگزاری برنامه لغو شده در نزدیکترین زمان ممکن در همان مکان یا سالنی بزرگتر باشد.
انتشار یادداشت در کلانشهر به معنای تایید محتوای آن نیست و جهت اطلاع رسانی به مخاطبان منتشر میشود.
نظر شما: