گزارشی از کودکان و نوجوانانی که در ۱۰ سال گذشته مفقود شده اند؛

همه گمشده‌های یک دهه اخیر


۱۴۰۲/۰۲/۰۷ - ۰۹:۴۰ | کد خبر: ۳۳۴۵۶ چاپ

سما جهانباز؛ دختر 22‌ساله‌ای که تیر‌ماه 1401 در شیراز گم شد. اعضای خانواده‌اش هرچه تلاش کردند نتوانستند او را پیدا کنند. در مورد پرونده این دختر یازده نفر بازداشت شدند، اما ردی از سما هنوز پیدا نشده است.

همه گمشده‌های یک دهه اخیر

کلانشهر:  بررسی‌ها از پرونده برخی مفقودشدگان نشان می‌دهد، بسیاری از این افراد با اینکه سالیان سال از گم شدن‌شان می‌گذرد، هنوز ردی از آنها پیدا نشده و پرونده‌های‌شان همچنان باز است.

به گزارش اعتماد، سما جهانباز، ملیکا مصطفوی، مهریاز ویسی‌نژاد غلامی، ماهور، زهرا عرب‌اسدی، زهرا حسینی، محمدسپهر نقدی، شهیاد سلیمان‌زاده، سجاد رئوفی، محمدامین وکیلی، حسین اسدی، پارسا قندی، دنیا علمی، مائده کبریایی، ابوالفضل جهانشیری، آیناز غلامی، ابوالقاسم خیابانی فرد، امیرضا کریمی، محمدمهدی رضوانی‌فر و بسیاری دیگر که نام و عکس‌شان بارها در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شده، ولی تاکنون هیچ سرنخی از آنها کشف نشده است. حالا «اعتماد» در این گزارش به پرونده این افراد می‌پردازد. یادآور می‌شویم مشخصات تمامی این افراد به همراه شماره تماس خانواده‌های‌شان در اخبار مربوط به گمشدگان قید شده است. 

سما جهانباز؛ دختر 22‌ساله‌ای که تیر‌ماه 1401 در شیراز گم شد. سما تیرماه همراه با مادر و برادرش برای دیدن عمه‌اش به شیراز سفر کرد. روز حادثه سما برای فروش یک قطعه طلا به تنهایی به یک طلافروشی در معالی‌آباد رفت و تلفنی به مادرش خبر داد که ‌۱۵ تا ۲0دقیقه دیگر به خانه برمی‌گردد، اما بعد از این تماس تلفنی گوشی‌اش خاموش شد و اعضای خانواده‌اش هرچه تلاش کردند نتوانستند او را پیدا کنند. در مورد پرونده این دختر یازده نفر بازداشت شدند، اما ردی از سما هنوز پیدا نشده است.

ملیکا مصطفوی؛ دختر ۱۲‌ساله اهل شیراز که در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ به طرز عجیبی مفقود شد. ملیکا در روز حادثه برای خرید از خانه تا سوپرمارکت سر کوچه‌شان رفت، اما هرگز به خانه بازنگشت. هنگامی که خرید این دختر ۱۲ ساله تمام می‌شود دوربین‌های مداربسته در داخل کوچه بازگشت او را به سمت خانه ثبت می‌کنند، اما برخی شاهدان عینی پس از مفقود شدن مرموز ملیکا به خانواده او گفته بودند که ملیکا را دیدند که به داخل حیاط مدرسه رفته بود. یک ماه پس از مفقود شدن ملیکا، سرایدار مدرسه به عنوان مظنون شناسایی و توسط پلیس بازداشت می‌شود، اما درخصوص ماجرای مربوط به ناپدید شدن این دختر ۱۲‌ساله اعترافی نمی‌کند. پلیس از همسر این سرایدار نیز بازجویی می‌کند و با سرنخ‌هایی که در بازجویی از او به دست می‌آورد مشخص می‌شود مظنون اصلی همین مرد سرایدار ۳۸‌ساله بوده است تا اینکه مظنون این پرونده مبهم سال گذشته (۱۴۰۱) در زندان خودکشی می‌کند.

مهریاز ویسی نژاد غلامی؛ پسر‌بچه 10‌ساله که مبتلا به اوتیسم است. در 11 دی‌ماه 1398 در منطقه اسلام‌آباد شرقی در اهواز در حیاط خانه مشغول بازی بود. پدر و مادر او به دلیل اختلال رفتاری فرزندشان همیشه در حیاط را قفل می‌کردند تا او به تنهایی از خانه خارج نشود. مهریاز روز حادثه از غفلت پدر و مادر استفاده می‌کند و وقتی متوجه باز بودن در خانه شد از خانه خارج می‌شود. شخصی بعد از دیدن مهریاز متوجه گم شدن او می‌شود و او را به کلانتری محل در منطقه اسلام‌آباد شرقی اهواز تحویل می‌دهد. این کودک مبتلا به اوتیسم در کلانتری هم شروع به بی‌قراری می‌کند. دیگران هم که اطلاعی از اختلالات رفتاری مهریاز نداشتند در آرام کردن او مستاصل می‌شوند و متاسفانه زمانی که پدر او برای تحویل گرفتن فرزندش به کلانتری مراجعه می‌کند متوجه می‌شود که او فرار کرده و فقط سویشرتش هنگام فرار کردن در کلانتری باقی مانده است.

ماهور؛ پسربچه هشت ماهه‌ای که در 18 آذر‌ماه 1400 در شهر ری و توسط دو زن کودک‌ربا ربوده شد. مادر این کودک از شوهرش جدا شده بود و سرپرستی ماهور را به عهده داشت. مادر ماهور برای تامین مخارج زندگی‌شان چاره‌ای جز کارکردن نداشت و برای همین در ایستگاه متروی شهرری دستفروشی‌ می‌کرد. روز حادثه دو زن با یک لیوان چای به مادر ماهور نزدیک می‌شوند. یکی از زنان لیوان چای به او می‌دهد و مادر ماهور هم آن را می‌نوشد و بی‌هوش می‌شود. وقتی به‌هوش‌ می‌آید متوجه ربودن ‌کودکش توسط آن دو زن می‌شود. مادر ماهور پس از ربوده شدن فرزندش، بیمار و خانه‌نشین شده است. 

زهرا عرب اسدی؛ دختر ۷‌ساله‌ای که روز ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در جنگل‌های دشت شاد از توابع شهرستان میامی گم شد. او آن روز به اتفاق خانواده‌اش به اختتامیه جشنواره دشت شقایق‌های کالپوش شهر میامی واقع در شهرستان شاهرود استان سمنان رفته بود که ناگهان موقع ناهار مفقود می‌شود. چند نفر در همان حوالی به خانواده او گفته بودند که زهرا را در حالی دیدند که دو زن دستش را گرفته بودند و با خود می‌بردند. نیروی انتظامی و نیروهای هلال‌احمر حدود ۱۷۰ ساعت در جست‌وجوی این کودک منطقه را گشتند، اما هیچ اثری از زهرا پیدا نکردند. حتی پلیس رد مرد راننده‌ای را به دست آورد که زهرا در اطراف او بود، اما این مرد نیز شناسایی نشد. 

زهرا حسینی؛ دختر ۲‌ساله‌ای که شهریور ماه ۱۳۹۸ جلوی در خانه‌شان در قلعه‌نو شهرری به‌طور مرموزی مفقود می‌شود. زهرا آن روز به همراه خواهرش هنگامی که چند قدم مانده بود تا وارد خانه شود، دور زد و مسیرش را تغییر داد. دوربین‌های مداربسته تنها تصویر ۲۰ ثانیه‌ای از این دختربچه ثبت کردند که قابل مشاهده است. پلیس، هلال‌احمر و اهالی مردم هنوز نتوانستند ردی از این کودک دو‌ساله پیدا کنند . 

محمدسپهر نقدی؛ پسربچه ۷‌ساله‌ای که اواخر فروردین‌ماه ۱۳۹۸ در شازند اراک هنگامی که از خانه خارج شد، مفقود می‌شود. در تحقیقات اولیه از والدین پسربچه خردسال، مشخص شد کـه او قصد داشته به خانه پدربزرگش که در همان نزدیکی است برود، اما آنها ساعات پایانی شب متوجه گم شدن او می‌شوند. از سپهر نیز تاکنون هیچ خبری در دست  نیست. 

شهیاد سلیمان‌زاده؛ پسر ۸ ساله‌ای که در مهر‌ماه ۱۳۹۰ در ارومیه پس از تعطیلی از مدرسه سوار ماشین مردان ناشناسی می‌شود. از زمان فقدان شهیاد پلیس وارد عمل شد اما تا به حال هیچ رد‌پایی از شهیاد پیدا نشده است. 

سجاد رئوفی؛ پسربچه ۴ ساله اهل خراسان رضوی که ۲۵ اسفند ۱۳۹۱ در نزدیکی محل کار پدرش مفقود شد. روز حادثه سجاد به همراه پدرش به کارگاه بلوک‌زنی رفته بود و داخل محل کار پدرش که یک محوطه باز است در حال بازی بود اما هنگامی که پدر سجاد مشغول نماز خواندن بوده ناگهان سجاد ناپدید می‌شود. 

محمدامین وکیلی؛ کودک ۵‌ساله‌ای که در ۶ مردادماه ۱۳۹۲ در شهرستان جوین واقع در خراسان رضوی ربوده شد و با مرگ متهم پرونده‌اش سرنوشت محمدامین هم مجهول باقی ماند. او روز حادثه حدود ساعت ۴ بعدازظهر قرار بود همراه پدرش به کلاس ژیمناستیک برود، اما هنگامی که زودتر از پدرش از خانه خارج شد، ناپدید می‌شود. یک روز بعد از این حادثه رباینده طی تماسی با خانواده محمدامین درخواست ۵۰۰ سکه طلا می‌کند. پلیس اقدامات لازم را انجام می‌دهد. همان روز متهم دستگیر می‌شود اما طی بازجویی‌های پلیس سکته و در بیمارستان فوت می‌کند و سرنوشت محمدامین تا الان مجهول مانده است. 

حسین اسدی؛ پسر ۴‌ساله‌ای که ۱۳ فروردین‌ماه ۱۳۹۶ در شهرستان خلخال استان اردبیل گم شد. خانواده این کودک آن روز برای سیزده‌به‌در حوالی رودخانه هروچای رفته و چادری برپا کرده بودند. حسین کنار چادر بود که ناگهان به‌طور مرموزی ناپدید می‌شود. کارآگاهان در بررسی‌های میدانی مطلع شدند که چند متر آن طرف‌تر از چادری که خانواده حسین برپا کرده بودند خانواده‌ای بودند که نظرشان به حسین جلب شده بود. دو عضو آن خانواده بازداشت شدند، اما پس از تکمیل تحقیقات با قرار وثیقه آزاد شدند. خانواده این پسر برای پیگیری پرونده فرزندشان حتی با رییس قوه قضاییه هم ملاقات داشتند و خواستار ارجاع پرونده پسرشان به تهران شدند، اما تاکنون هیچ ردی از فرزندشان پیدا نکردند. 

پارسا قندی؛ پسر هشت‌ساله‌ای که ۱۱ تیر ماه ۱۳۹۶ در تفریحگاهی به نام نقش شاه گم شد. خانواده این پسربچه آن روز در حال بازگشت از شمال بودند که در این تفریحگاه توقف می‌کنند و مشغول جمع کردن چوب می‌شوند، اما پس از مدتی پارسا ناپدید می‌شود. پدر این کودک به آگاهی آمل می‌رود و شکایتش را ثبت می‌کند. غواصان اطراف رودخانه را جست‌وجو کردند، اما هیچ ردی از پارسا پیدا نکردند. برخی از دعانویسان به خانواده پارسا گفته بودند که پسرشان همان سال توسط برخی افراد از کشور خارج شده است. خانواده پارسا چند بار هم از طریق پلیس آگاهی از چند جسد بازدید کردند که هیچ کدام پارسا نبودند. سال ۱۴۰۰ هم یک خانم ادعا می‌کند که پارسا را عقب ماشینی دیده است اما بعد از پیگیری خانواده متوجه می‌شوند پلاک سرقتی بوده است. 

دنیا علمی؛ دختربچه سه‌ساله‌ای که ۲۰ مرداد‌ماه ۱۳۹۴ در بندرانزلی مفقود شد. روز حادثه دنیا در حیاط خانه مشغول بازی بوده است که مادرش به آشپزخانه می‌رود تا قالب یخ را در پارچ خالی کند اما وقتی به حیاط برمی‌گردد دیگر از دنیا خبری نبوده است. با پلیس تماس می‌گیرند و به همراه اهالی تمام اطراف خانه را جست‌وجو می‌کنند اما تا الان هیچ سرنخی از دنیا پیدا نشده است. 

مائده کبریایی؛ دختر هشت‌ساله‌ای که در ۴ خردادماه ۱۳۹۳ در بندرانزلی مقابل مدرسه‌اش در خیابان معلم این شهر ناپدید شد. پدر مائده روز حادثه مقابل مدرسه رفته بود تا فرزندش را به خانه ببرد اما هرچه گشت مائده را پیدا نکرد. پدر او جریان را به پلیس اطلاع داد و حتی خودشان کرمانشاه، ارومیه، مشهد، تهران و باقی شهرهای کشور را برای یافتن دخترشان گشتند اما هیچ خبری از او به دست نیاورند. 

ابوالفضل جهانشیری؛ پسر ۱۰‌ساله‌ای که ۱۸ اسفندماه ۱۳۹۵ در مشهد گم شد. بعدازظهر روز حادثه ابوالفضل کفش و لباس ورزشی‌اش را می‌‌‌پوشد و برای فوتبال از خانه خارج می‌شود. یک ساعت بعد به خانه برمی‌گردد و لباس‌هایش را عوض می‌کند و ساندویچش را برمی‌دارد و از خانه خارج می‌شود تا مقابل خانه دوباره فوتبال بازی کند. این‌بار پدر ابوالفضل مخالفت می‌کند اما او حرف گوش نمی‌کند و از خانه خارج می‌شود. تا اینکه ساعت ۵ بعدازظهر خانواده ابوالفضل می‌بینند از فرزندشان خبری نیست. پدر ابوالفضل برای یافتن فرزندش از خانه خارج می‌شود و همه جا را می‌گردد، اما نشانی از پسرش پیدا نمی‌کند. ماجرا را به کلانتری اطلاع می‌دهد و ماموران وارد عمل می‌شوند ولی هیچ  نتیجه‌ای نمی‌گیرند . 

آیناز غلامی؛ دختربچه ۷‌ساله‌ای که در ۵ مهر‌ماه ۱۳۹۷ در همدان ناپدید می‌شود. آیناز روز حادثه با خواهرش مقابل خانه مشغول بازی بود که ناگهان مفقود می‌شود. پدر او به پلیس آگاهی اطلاع داد و عکس آیناز را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد اما هنوز هیچ نشانی از دخترش پیدا نکرده است . 

ابوالقاسم خیابانی فرد؛ پسربچه سه ساله‌ای که ۱۵ تیرماه ۱۳۹۲ در محدوده شهر‌ری تهران مفقود می‌شود. خانواده این پسربچه که اهل مشهد بودند برای کار به تهران آمده بودند. روز حادثه تصمیم می‌گیرند که برای زیارت به حرم شاه‌عبدالعظیم بروند همان جا ابوالقاسم مفقود می‌شود. کارآگاهان ابتدا به بازبینی فیلم دوربین مداربسته در محل گم شدن او می‌پردازند اما به بن‌بست برمی‌خورند چرا که تنها یک دوربین در آن محدوده بود و به خاطر چرخشی بودن آن نتوانستند پسربچه را شناسایی کنند. 

امیرضا کریمی؛ پسرک ۵ ساله‌ای که در ۳۱ فروردین‌ماه ۱۳۹۴ در شهر چابکسر آمل گم شد. او هنگامی که با دوستانش مقابل خانه در حال بازی کردن بود به‌طور مرموزی ناپدید می‌شود. روز حادثه زن و مرد جوانی برای پرسیدن سوالی نزد مادر امیررضا می‌روند و می‌گویند که دنبال خانه اجاره‌ای هستند. مادر امیررضا وقتی مشغول صحبت با آنها می‌شود امیررضا هم مفقود می‌شود. همان روز پدر این کودک به پلیس آگاهی اطلاع می‌دهد اما سرنخی از او پیدا نمی‌شود.

محمدمهدی رضوانی فر؛ پسربچه سه‌ساله‌ای که ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ در یاسوج مفقود می‌شود. خانواده محمدمهدی روز حادثه برای تفریح و ناهار خوردن به کنار رودخانه دو‌تنگه در منطقه تفریحی مهریان می‌روند. هنگامی که خانواده مشغول ناهار خوردن می‌شود محمدمهدی نیز مفقود می‌شود. آنها با پلیس و نیروهای هلال‌احمر تماس می‌گیرند تا منطقه را برای پیدا کردن فرزندشان جست‌وجو کنند، اما پس از چهار روز، جست‌وجوها بی‌نتیجه می‌ماند و پرونده این پسربچه هم باز مبهم باقی می‌ماند.

 

نظر شما:

security code