بهشت هایی که جهنم می شوند!


۱۴۰۰/۰۶/۲۰ - ۱۱:۱۴ | کد خبر: ۱۵۶۴۰ چاپ
بهشت هایی که جهنم می شوند!

کلانشهر / نیما فریدمجتهدی :

اکثر پست‌های اینستاگرامی با عناوینی چون «بهشت ناشناخته ایران»، «بهشت رویایی»، «سرزمین رویایی» و ... عکس‌های فراوانی از طبیعت شمال کشور منتشر می‌کنند که در تمام آن‌ها دخترانی پشت به لنز، در بطنِ تصویر با کادرهای جالب توجه قرار گرفته‌اند.
این‌ عکس‌ها به همراه صدها کلیپی که توسط افراد شناخته‌شده یا معمولی به معرفی مناطق و جاذبه‌های شمال می‌پردازند، همگی اصرار به ارائه تصویری بهشت‌گونه از مناطق شمالی ایران دارند. اما کارکردها و زمان ارائه این تبلیغات به گونه‌ای سپری شده‌است. اگر با دیدگاه عمل‌گرایانه به این قضیه نگاه کنیم، اصرار به تولید محتوا در جهت معرفی شمال کشور حداقل با چنین عناوینی، در تضاد مفهومی و کارکردی با اصل عمل تبلیغ قرار دارد.


حضور به نسبه دیرپای خانه‌های دوم (ویلا) در بخش گسترده‌ای از شمال کشور، حداقل به شکل فراگیر آن بیش از دو دهه است بخش قابل توجهی از زمین‌های این مناطق را چه به شکل قانونی و چه به‌شکل غیرقانونی بلعیده است و نمودِ عینی آن، رشد قارچ‌گونه‌ی انواع سازه‌ها در جغرافیای شمال از مناطق ساحلی و جلگه‌ای تا مناطق کوهستانی است.

سرعت و اشتها در این تملک به جایی رسیده است که مناطقی به‌نسبه فاقد جذابیت‌های بصری و آب‌وهوایی در دل مزارع برنج جلگه‌ای نیز کانون داغی برای معامله‌های زمین و ساخت‌و‌ساز است.


بنابراین چسباندن القابی چون ناشناخته، ناپیدا و مغفول، حتی در حد تهیه محتوای تبلیغاتی نه تنها جذابیت خود را از دست داده بلکه غیرواقعی است. سوی دیگر اثبات عدم واقعیت ناشناخته بودن مناطق شمال ایران برای گردشگران (چه بومی و چه غیربومی)، حجم ورودی مردم در نواحی مختلف گردشگری چه به شکل تورهای تخصصی و چه به شکل عمومی است که به راحتی می‌توان حتی در دورترین مناطق این استان‌ها حضور آن‌ها را مشاهده کرد.
حال چه زیارتگاه خالد نبی در استان گلستان باشد و چه حضور ده‌ها ماشین آفرود بر بالای قله دُرفک استان گیلان؛ همه‌ی این‌ها نشان می‌دهد که در اینجا غفلت در زمینه‌ی جاذبه‌های طبیعی شمال ایران وجود ندارد.

طبیعتگردی

بخش ابتدایی این یادداشت به لوث‌شدن فضای رسانه‌ای و تولید محتوای تکراری در زمینه قابلیت‌های گردشگری مناطق شمالی کشور بوده است. سوی دیگر این بحث فارغ از فضای کسالت‌بار پست‌های این‌چنینی که در فضای مجازی در تمامی پلتفرم‌های در حال هم‌رسانی و انتشار است اصل قضیه‌ی معرفی منابع و جاذبه‌های طبیعی و گردشگری گیلان است؛ این موضوع اگر همراه با اصل بهره‌وری خردمندانه و سازگار با شرایط زیست‌محیطی و اصول طراحی گردشگری و مبانی درآمدزایی باشد، امری پذیرفته شده و صحیح است.


این مسئله همگام با رویه‌ی توسعه‌ی پایدار، سبب مزایایی زیادی در گوشه‌گوشه‌ی جهان شده است. اگر همین استفاده خردمندانه از منابع و جاذبه‌های گردشگری صورت گیرد و ذی‌نفعان محلی از آن بهره گیرند و آسیب‌ها به حداقل برسد، می‌توان صدها یادداشت در منفعت و نکویی آن نوشت.


وضعیت فعلی بسیاری از مناطق جنوب دریای کاسپین، می‌تواند مرهمی برای اقتصاد به نسبه سرگردان و بی‌جهت این مناطق باشد که در میان گزاره‌های متفاوت صنعت، کشاورزی و گردشگری، سرگردان است. روند امروزۀ نابخردی موجود در بهره‌برداری از این بهشتِ ایرانیان، به شکل فراگیری در حال وقوع است، آن هم توسط تمامی ما منتفعان این بهشت، چه مردم بومی چه بازدیدکنندگان از این مناطق. این مشکلات با سایه فراگیر تغییرات آب‌وهوایی، شرایط جهنمی را برای ما نوید می‌دهد که شاید نکته تناقض‌آمیز امروزین فضای مجازی نیز شده است، سویه دیگر محتوای تولید شده در زمینه مناطق زیست‌محیطی شمال ایران، فراوانی فزاینده از گزارش‌های مردمی و تولید محتوا در زمینه تخریب محیط زیست مناطق شمال است‌ که البته فراوانی آن نیز ظاهرا باعث عادی انگاری و بی تفاوتی همه ما شده است؛ نمونه‌ای که ما حداقل در پدیده و بحرانی چون کرونا به عینه دیده و حداقل برنده از آن بیرون نیامیدیم.

گردشگری طبیعت‌محور، طبیعت‌گردی شمال، تکیه بر منظر و چشم‌انداز دارد. منظری که به‌شدت رو به زوال است. از چشم‌اندازهای جاده‌ای شمال که زمانی پر از مزارع برنج و جنگل سبز بود تا امروز که تبدیل به قلیان‌سرای دایی و عموهای ما و ویلاهای بد منظر شده تا بافت و منظر آبادی‌هایی که درهم تنیدگی بلوک و سیمان، نماینده آن است.

خدشه بر منظر و آلودگی محیط‌ زیست، برای بهشت شمال ایران، جوی‌های شیر و عسل جاری نخواهد کرد، بهشت‌های امروزین ما، مملو از شیرابه‌هایی است که در نهایت به دریا‌ سرازیر می‌شوند،. دریایی که بسیاری از گردشگران امروزه حتی حاضر به زدن پای خود در آب آن نیستند، بماند که به دلیل کثرت زباله و فراوانی ویلا برای بهره‌بردن از آن جایی موجود نیست  و شیوه جدید بهره‌برداری ما ایرانی‌ها از همین دریای بهشت گونه، ماشین سواری در ساحل آن است، که نه میتوان در آب آلوده آن شنا کرد و نه میتوان در ساحل آن دمی آسود. این وضع حال حاضر یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های طبیعی این بهشت است که زمانی تنها خاطره شمال بود. این روز برای بقیه مناطق هم خواهد رسید. ساختار گردشگری شمال به شکل فزایندهای به دلیل تمامی نکات گفت شده از پایه در حال خورده شدن است؛ درست به‌اندازه‌ی تندی و شدت تبلیغات ما در بار این بهشت!

نظر شما:

security code