به ادعای سایت گیلانیان؛

روایتی دیگر در مورد خانه پدری ابتهاج


۱۳۹۸/۰۱/۲۴ - ۰۰:۰۰ | کد خبر: ۱۷۴۷ چاپ
روایتی دیگر در مورد خانه پدری ابتهاج

به گزارش پایگاه خبری کلانشهر ، سایت خبری گیلانیان روایتی متفاوت در مورد خانه پدری ابتهاج را به شرح زیر منتشر کرده است:  

چند سالی است که یک جریان خاص قصد دارد یک خانه مسکونی واقع در سبزه میدان ، استاد سرا ، روبروی تکیه مستوفی را به عنوان خانه پدری یا خانه مادری ابتهاج خریداری نماید .

از این رو خانه ای را که ۴۰ سال دارای مالک مشخص است هدف قرار دادند و سعی بلیغی دارند این خانه را به بهانه میراث فرهنگی ثبت میراث فرهنگی نمایند .

این تلاش ها در شرایطی جاری است که طبق سند ثبتی و مستندات تحقیقاتی عدیده روشن و متقن موجود در اداره کل ثبت و اسناد گیلان ، مکاتبات اداره کل میراث فرهنگی استان و اداره املاک و مستقلات شهرداری حاکی از آن است که این خانه (برابر با سند قطعی بشماره ۸۲۹۵۰-۲۲/۵/۴۰دفتر ۵۹ رشت پلاک۱/۳۳۴۵ به دکتر فضل الله آصف منتقل شده) که بعد ها به آقای مسعود آصف منتقل شده است .

گفته می شود این خانه در آغاز مرکز خون گیلان بود و سپس در اوایل دهه هفتاد به شهردار پاکدست و شهیر رشت، مرحوم (شیرخانی) اجاره داده شد که نویسنده بهمراه تنی چند با این شهردار نامی در این خانه دیدار کرده است ، بعدها معلوم شد مالک خانه بجهت خدمات ارزنده این شهردار فقید و فقیر از وی اجاره نمی گرفته است و زمانی هم بعنوان مهد کودک مورد استفاده قرار داشت که نقاشی های دیواری ناشی از استقرار (مهد) در این مکان است .

چند سال قبل مالک این خانه تصمیم به ساخت و ساز که ناگهان بانک برآمد این خانه، خانه پدری هوشنگ ابتهاج، شاعر شهیر گیلانی است و باید خریداری و به عنوان میراث فرهنگی ثبت میراث شود!؟

مدعیان (خانه پدری ابتهاج) چند سالی است بدون ارائه کوچکترین سند و مدرک صرف ادعای واهی چند نفر قدیمی با رسانه ای کردن موضوع و تحریک و تهییج افکار عمومی بر سر راه استفاده بهینه از این مکان موانع ایجاد کردند تا جایی که کار بازسازی را تعلیق نمودند .

تبلیغات گسترده رسانه ای متناقض چه از سوی شورای شهر و چه از سوی اداره کل میراث فرهنگی بیشتر جنبه حرف و حدیث دارد زیرا خود میراث هم در جایی فقدان سند لازم جهت میراث فرهنگی بودن این خانه را اعلام داشته اند !؟

وعده خرید خانه پدری ابتهاج از سوی شورای شهر یا شهرداری رشت اگرچه امر پسندیده و مقبول عامه است ولی باید توجه داشت اداره املاک و مستقلات منطقه یک شهرداری رشت طی نامه مورخه ۶/۶/۹۷ در مورد نظر کارشناس رسمی دادگستری اعلام می نماید : «در پلاک ۱/۳۳۴۵ آثاری از مالکیت خانه ابتهاج مشاهده نگردیده است»

ایضا در نامه اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان ثبت به شماره ۱۵۵۳۵۴-۱۳ /۸ /۹۷ در دبیرخانه مرکزی شهرداری رشت آمده است : «بنای موجود در پلاک ۳۳۴۴ که هم اکنون مورد استفاده سازمان پسماند شهرداری می باشد پس از تخریب خانه قدیمی منتسب به ابتهاج ساخته شده»

بنابراین ملک مورد ادعا نمی تواند خانه پدری ابتهاج باشد بلکه سازمان پسماند که در چند متری این خانه قرار دارد (منتسب به ابتهاج) است که تخریب و نوسازی شده است!؟

مهری شیرمحمدی که تحقیقات میدانی جامعی در این زمینه دارد در تابناک مورخه ۱۸ دی ۱۳۹۷ می نویسد : «دو سال پیش شخصا با آقای آصف صحبت کردم و همان زمان ایشان اسناد خود را -که از اداره ثبت املاک دریافت کرده بود- به بنده نشان داد و تاکید کرد که این ملک ابتهاج نیست».    

با توجه به اسناد و مکاتبات کتبی موجود خانه مورد ادعای برخی از اعضای محترم شورا نمی تواند خانه پدری ابتهاج باشد حال چه حکمتی دارد برخی از حضرات اصرار بر این خانه دارند خود جای سوال است؟؟

از آنجاییکه اصل و نسب افراد به پدر است و در عرف و شرع ارث پدر بیشتر از هرچیزی مورد توجه قرار دارد معلوم نیست چرا ملک مورد بحث گاهی به مادر ابتهاج نیز نسبت داده می شود !

بالاخره مردم هم می خواهند بدانند این خانه، خانه پدری ابتهاج است یا خانه مادری و آقایان به دنبال چه هستند ؟ چون ممکن است فردا به یکی از برادر و یا خواهر و اقوام ابتهاج هم نسبت داده شود !

وقتی گفته می شود خانه پدری یا مادری فلان شخصیت :

اولا: باید ادعا بر اساس سند و مدرک باشد نه حرف و حدیث .

دوما: وقتی با این اطمینان ادعایی مطرح می شود باید به این معنی باشد که خانه مذکور به نام یکی از والدین شخص مورد نظر باشد ولی احدی از شهروندان آن را تصرف کرده باشد نه تملک قانونی کرده باشد.

سوما : وقتی اسناد و مدارک صریح و روشن وجود مالک را محرز می داند چگونه می توان چنین ادعایی را مطرح، و تبلیغ و پیگیری کرد !؟

چهارم: آیا نباید به مالکیت افراد را به رسمیت شناخت و به حق و حقوق شهروندی آن احترام گذاشت؟!

پنجم: خانه ای که حدود ۵۰، ۶۰ سال قبل خریداری شده چگونه می تواند جزء میراث فرهنگی باشد ؟ آیا از دوره پهلوی میراثی هم در کشور وجود دارد که این یکی از آن باشد ؟!

بهر تقدیر اگر قرار است سوی شورای اسلامی و یا شهرداری رشت خانه ای به نام خانه پدری ابتهاج خریداری شود ، اگر نیت خالص باشد نیازی به قیل و قال ندارد ، خریدار هرکه و هر مقامی باشد می تواند بدون هیاهوی تبلیغاتی اقدام نموده و به نام خانه پدری فلان شخصیت خانه را خریداری و به نام آن مقام در نزد میراث فرهنگی به ثبت برساند که معمولا این قبیل اماکن را تبدیل به (موزه) می نمایند.

وقتی برای انجام یک امر خیرخواهانه غوغا سالاری جای اقدام قانونی را می گیرد باید در صداقت عمل شک کرد که با فریب افکار عمومی می خواهد خلافی را موجه جلوه دهد .

چه خوب است جهت تنویر افکار عمومی روشن شود : چه جریانی پشت پرده خانه پدری یا مادری ابتهاج وجود دارد؟!

نظر شما:

security code