«گس بند» یا همان گروه «گس» در خیابان سرما و گرما چشید و آب دیده شد؛ خیلی چیزها امروز تغییر کرده و جوانان دارند از الگوهای کارساز جهانی بهره میبرند
کلانشهر: افشین جعفری خواه *- هرگز فراموش نمیکنم که برای برگزاری کنسرت موسیقی با مجوز وزارت ارشاد، نه اداره کل ارشاد اسلامی گیلان به عنوان مدیر مجموعه فرهنگی و هنری چه چیزها دیدم و چه پاسخها دادم و اسنادی که موجود است. بیست و سه سال پیش وقتی نسل ما باور داشت که ایران وایرانی با کشورهای منطقه خیلی فاصله دارد و برای تثبیت این هویت ایستادگی کرد و اگر همان زمان رها میکردند شاید امروز ما شاهد گروههای موسیقی مانند «گس بند» نبودیم.
خوشحالم که زمان به جلو حرکت میکند و جوانان گروههای موسیقی تشکیل دادند و هم برای عشق وهم برای امرار معاش موسیقی را زنده نگه داشتند.
موسیقی خیابانی در ایران هرگز موسیقی رسمی نبود. اما جوانانی بودند که به خودشان ایمان داشتند که این صحنه و سالن نیست که به موسیقی هویت میدهد بلکه این هنر و اجرای هنر است.
این نکته بسیار مهم است که موسیقی خیابانی تنها تکیه بر هنر موسیقی ندارد بلکه پرفورمنس یا هنر اجرایی است که ترکیبی است از تاتر، موسیقی، رقص، آوازوحتی دعوت مردم به همراهی و بداهه نوازی با توجه به شرایط موجود. و این اساساً کار سادهای نیست و صرفاً با داشتن فلان مدرک دانشگاهی و یا عضویت در فلان و بهمان گروه نمیشود حرفهای موسیقی کار کرد.
هنر در خیابان قابل پیشبینی نیست و بعضا مردم با مداخلات مانع کار میشوند. اما هنرمندی که مسلط است میداند باید چه کار کند.
«گس بند» یا همان گروه «گس» در خیابان سرما و گرما چشید و آب دیده شد؛ خیلی چیزها امروز تغییر کرده و جوانان دارند از الگوهای کارساز جهانی بهره میبرند. اما با بهرهگیری از قوه خلاقه خودشان. (بیشتر بخوانید)
صنعت سرگرمی و واقع بینی همراه آن به ما میآموزد که هنر برای آرام کردن و شاد کردن و به اصطلاح سرگرم کردن است نه برای تهییج و تحریک تماشاگر که بعد از اجرا بریزند در خیابان و شورش کنند کاری که در دهه هفتاد میلادی از هنرهای اجرایی انتظار داشتند.
نباید فراموش کرد که فروپاشی شوروی و بنگاه تبلیغاتی جهانی خط پایانی بود بر آن نحله فکری که متأسفانه هزینه برای جامعه، چه مردم و چه حاکمان می تراشید. اما امروز مردم میخواهند تنها زندگی کنند و سرگرم باشند و خوش بگذرانند، این مردم هم تماشاگرانند و هم اجراکنندگان.
رشت، ظرفیت بینظیری دارد که هنر خیابانی را در ایران به اوج و قله برساند همانقدر که گس بند رشد کرد و تلاش کرد و با هوشیاری مقام اول را در مسابقه کشوری به دست آورد.
مردم رشت هم پا به پای آنها آمدند و پرچم رشت را بر فرازهمان قله افراشتند. چه مفهومی زیباتر از این که مردم و هنرمندان جوان این مسیر سخت را پیمودند و دیگر نمیشود این اهداف بزرگ را باز پس گرفت.
باز هم ارجاع میدهم به همان خاطره وقتی که در سال ۷۸ چهار شب کنسرت اجرا شد و دو شب آخر با ممانعت و مقاومت روبرو شد تا جایی که دیگر امکان اجرا نبود، مجبور شدم به عنوان مدیر در جمع تماشاگران حاضر شوم و عذرخواهی کنم. ناگهان تعدادی از آنان دلجویی کردند و گفتند ماامشب با این ماجرا و قائله بهتر از کنسرت دیدیم و تلاش شما را پاس میداریم و شما را درک میکنیم.
مردم رشت در همان موقع هم قدرشناس بودند و می دانستند که مقاومت و ممانعت در کجا و توسط چه کسانی دارد اتفاق میافتد و همهی اینها بود که باعث شد یقین کنم که مسیر درست است و مردم نیز خواهان تفریح سالم و دیدن کنسرت با خانواده هستند.
به عنوان کسی که بیش از دو دهه در عرصه موسیقی به عنوان مدیر دولتی و مدیر برنامه و سیاستگذار فعالیت دارم میخواهم به «گس بند» بگویم اگر امروز راه بر شما هموار است تنها دلیلش فضای مجازی و استعداد شما نیست. بودند جوانانی مثل شما که مجبور بودند موسیقی را در زیر زمینها زنده نگه دارند و وقتی خواستند شبیه همین نوع مسابقه را در تهران در سال ۸۲ برگزار کنند تنها یک روز مانده به مسابقه ممانعت به عمل آمد و من به عنوان یکی از دست اندرکاران این بار مجبور شدم از حدود صد جوان که ماهها تلاش کرده بودند عذر خواهی کنم. اما ناامید نشدیم و مسیر را از نقطهی دیگری ادامه دادیم.
برای شما که کار سخت موسیقی در خیابان را ادامه دادید و امروز یکی از گروههای معروف ایران شدید که صد البته تلاش شبانه روزی کردید آرزوی موفقیت دارم و امید وارم حال که در جرگه سلبریتیها قرار گرفتید خیابان را فراموش نکنید و اینکه پشت سر شما چه رنجها کشیده شد تا این چوب امدادی به دست شما برسد و شما نیز به موقع به دست آیندگان بسپارید که ایران شایسته هنر جهانی است.
*کارگردان تاتر
نظر شما: