گیلان و رشت را نمی‌توان دست کم از تاریخ معاصر هنر ایران نادیده گرفت. اگر اصفهان در دوره صفویه شکوفا‌ترین در هنر ایران بود، رشت بعد از مشروطه و با آغاز مدرن شدن ایران جایگاه خاصی داشته و دارد. زمانی در رشت تاتر رونق داشت که حتی تهران که پایتخت بود نیز چنین جریان مؤثر اجتماعی، فرهنگی و هنری را نمی‌تواند به یاد بیاورد.

یادی از سه بازیگر زن رشت و فریده دریامج که پرچم بازیگران زن را بالا نگه داشت
کلانشهر : افشین جعفری خواه- روزگاری رشت میزبان گروه‌های تاتری از سراسر ایران و حتی تهران بود و گروه‌ها اغلب اشتیاق داشتند که در رشت که مخاطبین خاص و هنر دوست و تاتری داشت اجرا داشته باشند و نمایش‌شان را عیار بزنند. در این جریان عمیق اجتماعی بانوان نیز نقش داشتند و روی صحنه می‌آمدند و با افتخار و در کمال استقبال مردم و طرفداران نمایش اجرا می‌کردند در حالی که در همان زمان در شهر‌هایی که نمایش جریان داشت و حتی تهران زن پوش داشتیم که نقش زن را بازی می‌کردند. بسیاری از نمایشنامه‌ها یا به قول آن روزگار پیس‌ها ترجمه می‌شدند و در رشت اجرا می‌رفتند. تماشاخانه گیلان اگرچه امروز یک نام نوستالژیک است اما روزگاری بخش جدایی ناپذیر جامعه مدنی رشت و طبقه متوسطی بود که کم کم داشت در ایران پا می‌گرفت.
افشین جعفری خواه.jpeg

همه‌ی این مقدمه گفته شد تا از سه بانوی تاتر گیلان یادی بشود؛ خانم نینا که روزگاری سلبریتی واقعی بود و برای استقبال از‌ایشان خیابان‌ها شلوغ می‌شد و نام خانم نینا در سراسر ایران و در بین هنر دوستان و طرفداران تاتر آشنا بود و با احترام از‌ایشان و هنرشان یاد می‌کردند. بانوی دیگر سوسن تسلیمی که تاکنون بازیگر زنی با قدرت شگفت‌انگیز وی در سینما و به ویژه تاتر ایران نیامده است.

سوسن تسلیمی بازیگری که همه به یاد داریم و می‌توانیم آثارش را ببینیم و به راحتی می‌توان فاصله او را با دیگر بازیگران نه تنها زن که مرد را به وضوح دید و به هنر ناب و خالص او در بازیگری و شخصیت‌سازی گواهی داد.
سومین بانویی که تلاش کرده تا ویژگی هر دو هنرمند رشتی را حفظ نماید و خود نیز از بازیگرانی است که در نقش‌هایی که به عهده گرفته جسورانه و خلاقانه مقابل دوربین و یا روی صحنه رفته است، فریده دریامج بازیگری که تحصیلات دانشگاهی تاتر دارد و دانشجوی استادان بزرگی چون رکن الدین خسروی بود.

اگرجمیع شرایط کار در سینما و تاتر دردوره‌ی اوج و جوانی به نفع‌ایشان رقم می‌خورد، اگرنه بیشتر از سوسن تسلیمی که کمتر نبود، فریده دریامج توانست با تمامی سختی‌ها و مقاومت‌هایی که سر راهش همواره بود و شرایطی که در دهه شصت بر فضای سینما و تاتر ایران حاکم شده بود استوار و مستقل بماند و به راه خویش به عنوان یک هنرمند ادامه دهد روزگاری که او برای بازی از رشت به تهران می‌آمد و سختی‌هایی را برای تثبیت خویش به جان می‌خرید هنوز بازیگری چنین خطری نمی‌کرد و سعی در محافظه کاری داشت و گوشه نشینی، اما دریامج هم بازیگر شایسته‌ای شد و هم مادر مهربانی و هم دوست پشتیبانی برای دوستان هم راهنما و استاد مؤثری برای جوانان و هنرجویان.

فریده دریامج را باید در ظرف مکان و شرایطی به نقد نشست که حتی بسیاری از بازیگران زن مجبور شدند خودشان را نادیده بگیرند یا بازیگری را کنار بگذارند و یا حاضر باشند که کم فروغ باشند تا بمانند اما دریامج در فضای هنری ایران و رشت به گونه‌ای ظاهر می‌شد که کمتر از مردان نبود چرا که اعتماد به نفس و‌ ایمان به هنر و بازیگری همواره به او گوش زد می‌کرد که مسیر انتخابی درست است و باید ادامه دهد. او نماد یک هنرمند سخت کوش است که توانست در تهران که بعد از چند دهه که مرکز همه چیز شده بود و اجازه نمی‌داد دیگر شهر‌ها خودی نشان دهند جای پایی داشته باشد.

اگر در دوره خانم نینا، رشت مرکز تاتر ایران بود در دوره دریامج رشت یکی از محروم‌ترین شهر‌ها در عرصه تاتر بود، گویی همه پرهیز می‌کردند که تاتر در رشت رونق بگیرد پس به نحوی فقط در چهارچوبی نگه می‌داشتند که هم تاتر باشد و هم گذشته‌اش تکرار نشود. بماند که برخی از جریان‌های چپ در استان‌های شمالی و به ویژه گیلان پایگاه اجتماعی داشتند و به اصطلاح " کله‌ی خیلی‌ها بوی قورمه سبزی می‌داد" و همین دلیل کافی بود تا تاتر در رشت و گیلان شکوفا نشود.
فریده دریامج با نگاه هنری و تخصصی همواره به بازیگری نگاه کرد و عمل کرد و سعی کرد از هرگونه حاشیه و شائبه که در این فضا رایج است فاصله بگیرد و تمرکزش فقط روی هنرش باشد و این کار راحتی نیست که بشود بیش از چهار دهه در این مسیر پر پیچ و خم حرکت رو به رشد داشته باشی و بمانی.
جوانانی که امروز مسیر و راه برایشان هموار است و موانع و مقاومت‌ها گذشته سر راهشان کمتر است باید قدردان این بانوی بازیگر باشند به ویژه بانوان جوان که اگر نبود‌ ایستادگی و تاب‌آوری فریده دریامج و..... امروز جوانان باید به چه اشخاصی استناد می‌کردند؟! دریامج از نسلی بود که هنر و فرهنگ، زندگی و باورشان بود و عاشقانه زندگی کرده‌اند و بازیگری تنها برایشان شغل نبود.

نظر شما:

security code