دو سه ماه اینگونه وقت شهر تلف میشود و اعضا با دهها چهرهی احتمالا متوسط الاحوال لابی میکنند. در نهایت فردی از بیرون به عنوان شهردار رشت به آنها تحمیل میشود و چند ماه بعد همین دور باطل دوباره ادامه پیدا میکند. تا رشت از همین گامهای کُند توسعه در ایران هم عقب و عقبتر بماند و تنها دلخوشی ساکنانش «رشتِ قدیم» باشد و با اندوهی تمام نشدنی و برای خالی نبودن عریضه «پُزِ» شهر اولینها که گویا هزار سال با رشت امروز فاصله دارد را بدهند.
شهروندان فراموش نکردهاند که علوی عضوی از همین شورا بود و اکثریت شورا کاملا با روش و منشش آشنا بودند و با علم به این موضوع نامش را روی برگه انتخاب نوشتند. انتقاد نسبت به برکناری علوی لزوما به معنای تایید توانمندیهای مدیریتی او نیست که طی چند دوره حضور در شورا عملکردش جای انتقادات زیادی دارد اما پرسش این است که اعضای شورای شهر رشت دنبال چه چیزی هستند.
براساس کدام منطق مدیریتی اعضای شورا تنها یک ماه بعد از انتخاب یک شهردار که خود انتخابش کردهاند، ناگهان ساز مخالفت با او را کوک میکنند و با بهانه گیریهای دم دستی، سوالاتی عجیب مانند چرایی عدم حل مشکل 40ساله زبالههای سراوان طی مدت کوتاه را مطرح میکنند. واقعا اعضای شورا مطلع نیستند که کوه صد متری زباله سراوان که محصول همین برکناریهای پی درپی شهرداران شهر طی چهار دهه گذشته است نه طی هشت ماه، که هشت سال هم حل شدنی نیست؟
شهروندان چگونه بپذیرند که سوالات دیگر از شهردار منتخبی که کمتر از یک سال است انتخاب شده مانند چرا زرجوب و گوهررود پُراز فاضلاب است. چرا برای استخر عینک سرمایه گذاری پیدا نشده است. چرا پارکهای رشت اندک است. چرا ورودی رشت زشت است. چرا کیفیت آسفالت رشت نامرغوب است. چرا مدیران منتخب شهردار کسانی نیستند که اعضای شورا می پسندند، محصول ذهن یک نماینده شهری دغدغهمند برای رشت است؟
حالا شهروندان رشت منتظرند که اعضای مخالفی که تنها یک ماه بعد از انتخاب علوی از کردهی خود پشیمان شدند و هشت ماه بعد برکنارش کردند کدام مدیر درجه یک را در آستین دارند. آیا فردی که برای رشت در نظر گرفتهاند توانمندی در حد «صادق امان خان» شهردار لندن دارد یا خانم «آن ایدالگو» شهردار پاریس. شاید هم مخالفان علوی فردی با تراز کاری «خوزه لویس مارتینت» شهردار مادرید را برای مرکز استان شناسایی کردهاند.
تا اینجای کار که منوی شورای شهر همان همیشگی بوده؛برکناری شهر و انتخاب مجتبی خدمت بین دانا به عنوان سرپرست شهرداری رشت. تا دو سه ماه اینگونه وقت شهر تلف شود و اعضا با دهها چهرهی احتمالا متوسط الاحوال لابی کنند. در نهایت فردی از بیرون به عنوان شهردار رشت به آنها تحمیل شود و چند ماه بعد همین دور باطل دوباره ادامه پیدا کند. تا رشت از همین گامهای کُند توسعه در ایران هم عقب و عقبتر بماند و تنها دلخوشی ساکنانش «رشتِ قدیم» باشد و با اندوهی تمام نشدنی و برای خالی نبودن عریضه «پُزِ» شهر اولینها که گویا هزار سال با رشت امروز فاصله دارد را بدهند.
نظر شما:
نتوانستید آزادراه قزوین-رشت را تکمیل کنید یا زیتون فروش های رودبار نگذاشتند؟